Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
automatic timing advance
تنظیم کننده خودکار
Other Matches
automatic regulation
تنظیم خودکار
automation
دستگاه تنظیم خودکار
self focus
تنظیم تمرکز خودکار
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
gated automatic gain control
تنظیم بهره با کلید خودکار
keyed automatic gain control
تنظیم بهره با کلید خودکار
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
autokerning
کاهش
[و تنظیم ]
خودکار فاصله دخشه ها
[فناوری چاپ]
mach trim compensator
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
automatic kerning
کاهش
[و تنظیم ]
خودکار فاصله دخشه ها
[فناوری چاپ]
powered
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powering
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powers
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
automating
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automatic exchange
رد و بدل کننده خودکار
self acting
خودکار عمل کننده
automatic tipper
تخلیه کننده خودکار
automatic release
قطع کننده خودکار
automatic stabilizer
تثبیت کننده خودکار
autosyn
هماهنگ کننده خودکار
trim for take off
سیستم بلند شدن هواپیما به طور خودکار تنظیم خودکاربلند شدن
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
automatic circuit breaker
کلید قطع کننده مدار خودکار
framer
تنظیم کننده
regularizer
تنظیم کننده
line regulator
تنظیم کننده
regulator
تنظیم کننده
corrector
تنظیم کننده
regulators
تنظیم کننده
Memmaker
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
pressure gaverner
تنظیم کننده فشار
regulating resistance
مقاومت تنظیم کننده
field regulator
تنظیم کننده میدان
field rheostat
تنظیم کننده میدان
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ
control wheel
صفحه تنظیم کننده
setting ring
حلقه تنظیم کننده
speed regulator
تنظیم کننده سرعت
zero adjuster
تنظیم کننده صفر
rotary type regulator
تنظیم کننده گردان
control member
عضو تنظیم کننده
slip regulator
تنظیم کننده لغزش
turbine governor
تنظیم کننده توربین
speed governor
تنظیم کننده سرعت
elevation adjustment
تنظیم کننده بالابر
thermostats
تنظیم کننده حرارت
thermostat
تنظیم کننده حرارت
frog-adjustment screw
پیچ قلابی تنظیم کننده
induction regulator
تنظیم کننده ولتاژ القائی
carbon pile voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ زغالی
tangent screw
پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
thermostat
تنظیم کننده هوای سرد
main regulator
تنظیم کننده محور اصلی
line drop compensator
تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
voltage regulator
تنظیم کننده اختلاف سطح
thermostats
تنظیم کننده هوای سرد
torque regulator
تنظیم کننده گشتاور پیچشی
gavernor valve
سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
pacemakers
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemaker
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
delimit
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimited
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
delimits
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
delimiting
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
on board regulation
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
private automatic branch exchange
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
automatic error correction
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
autoloader
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatics
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check
کنترل خودکار بررسی خودکار
submachinegun
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
load regulator
رگولاتور بار تنظیم کننده بار
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
medical regulator
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
throttling type governor
تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
ballpoint pens
خودکار ها
ballpoints
خودکار ها
ballpens
خودکار ها
automatic pipet
پی پت خودکار
automatics
خودکار
ball pens
خودکار ها
automatic
خودکار
automaticity
خودکار
unattended
خودکار
autonomic
خودکار
automotive
خودکار
self acting
خودکار
automatous
خودکار
mechnical
خودکار
preset
خودکار
auyomated
خودکار
pen
خودکار
self-starters
خودکار
self-starter
خودکار
unmanned
خودکار
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
automatically
بطور خودکار
automates
خودکار کردن
self test
ازمایش خودکار
fully automatic
کاملا" خودکار
full automatic
تماما" خودکار
automation
خودکار کردن
automatic record changer
گرام خودکار
automation
خودکار سازی
automated
خودکار کردن
automate
خودکار کردن
automatic testing
ازمایش خودکار
automation
اتوماسیون خودکار
semi automatic
نیم خودکار
coach screw
پیچ خودکار
automatic loader
بارکن خودکار
power steering
فرمان خودکار
automatic machine
دستگاه خودکار
automatic mechanism
مکانیزم خودکار
player piano
پیانو خودکار
automating
خودکار کردن
semiautomatic
نیمه خودکار
automatic bass compensation
بمرسان خودکار
self loading
پرشونده خودکار
automatic titrator
تیترکننده خودکار
automatize
خودکار کردن
automatization
خودکار کردن
automatization
خودکار شدن
automatism
بطور خودکار
automatic treatment
تسویه خودکار
automatic tuning
میزانساز خودکار
self destroying
منفجرشونده خودکار
mechanically
بطور خودکار
automaton
ماشین خودکار
automatons
ماشین خودکار
automatic weapon
سلاح خودکار
automatic throttle
ساسات خودکار
robots
دستگاه خودکار
automatic telephone system
تلفن خودکار
ball point pen
قلم خودکار
robot
دستگاه خودکار
auyomated
خودکار شده
automatic rifle
تفنگ خودکار
autotype
چاپ خودکار
autotrace
اثر خودکار
automatic rifle
توپ خودکار
autosave
ضبط خودکار
systematic
خودکار سیستماتیک
automatic steering device
سکان خودکار
automatic telephone
تلفن خودکار
automatic control
کنترل خودکار
automatic circuit breaker
مدارشکن خودکار
automatic check
ازمایش خودکار
automatic flasher
چشمکزن خودکار
automatic fire
تیراندازی خودکار
flashgun
فلاش خودکار
auto starter
استارت خودکار
automated office
دفتر خودکار
mechanical sawmill
اره خودکار
automata
ماشینهای خودکار
autogenous welding
جوشکاری خودکار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com