Dictiornary-Farsi | تهیه اذوقه تهیه سورسات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
purvey	تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed	تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying	تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys	تهیه اذوقه تهیه سورسات


Other Matches

victual	تهیه اذوقه
victualage	تهیه اذوقه
purveying	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
victual	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
laying up	تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
skeletonizer	تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
map compilation	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
supplying	تهیه
housing	تهیه جا
purvey	تهیه
purveyed	تهیه
off hand	بی تهیه
ministration	تهیه
counter preparation	ضد تهیه
provision	تهیه
preparations	تهیه
preparation	تهیه
procurement	تهیه
seating	تهیه جا
supplied	تهیه
supply	تهیه
purveying	تهیه
purveys	تهیه
pitched	تهیه دیده
provision	تهیه کردن
suppliers	تهیه کننده
data processing	تهیه اطلاعات
blend	تهیه کردن
afford	تهیه کردن
data processing	تهیه و تولیداطلاعات
supplier	تهیه کننده
base development	تهیه پایگاه
provides	تهیه کردن
parasceve	روز تهیه
on the stocks	د رشرف تهیه
provide	تهیه کردن
prepares	تهیه کردن
provide	تهیه دیدن
lighting feeder	تهیه روشنایی
provides	تهیه دیدن
weaponry	تهیه سلاح
counter preparation	تیر ضد تهیه
blends	تهیه کردن
administering	تهیه کردن
administered	تهیه کردن
prepare	تهیه کردن
procures	تهیه کردن
preparing	تهیه کردن
administer	تهیه کردن
affords	تهیه کردن
procure	تهیه کردن
procured	تهیه کردن
administers	تهیه کردن
placement	تهیه کار
processes	تهیه کردن
process	تهیه کردن
cater	تهیه کردن
placements	تهیه شغل
afforded	تهیه کردن
affording	تهیه کردن
catered	تهیه کردن
placements	تهیه کار
catering	تهیه کردن
placement	تهیه شغل
caters	تهیه کردن
fabricator	تهیه کننده
procuring	تهیه کردن
photo imagery	تهیه عکس
triplication	تهیه در سه نسخه
supplying	تهیه کردن
supply	تهیه کردن
purveyance	تهیه خواربار
the water supply of tehran	تهیه اب تهران
vacuum-packed	تهیه شده
triplicity	تهیه در سه نسخه
furtherance	تهیه وسایل
preparation	تهیه مقدمات
preparation	اتش تهیه
to make provision	تهیه دیدن
preparation	تهیه و ارایش
preparations	تهیه مقدمات
preparations	اتش تهیه
to find in	تهیه کردن
preparations	تهیه و ارایش
to bargain for	تهیه دیدن
supplied	تهیه کردن
provisionment	تهیه خواربار
preparator	تهیه کننده
provided [that] <conj.>	تهیه شده
appropriated <adj.> <past-p.>	تهیه شده
provided <adj.> <past-p.>	تهیه شده
preparation time	زمان تهیه
preparation of food	تهیه خوراک
preparation fire	اتش تهیه
laid on <past-p.>	تهیه شده
the preparation day	روز تهیه
prepare mortar	تهیه ملات
preparatorily	بعنوان تهیه
preparation fire	تیر تهیه
bills	تهیه کردن صورتحساب
forge	تهیه جنس قلابی
bill	تهیه کردن صورتحساب
tasty	باسلیقه تهیه شده
tastier	باسلیقه تهیه شده
conserving	کنسرو تهیه کردن
conserves	کنسرو تهیه کردن
conserved	کنسرو تهیه کردن
conserve	کنسرو تهیه کردن
tastiest	باسلیقه تهیه شده
melinite	مخصوص تهیه چاشنی
forges	تهیه جنس قلابی
effigies	تمثال تهیه کردن
polychrome	تهیه عکسهای رنگی
budget directive	دستورالعمل تهیه بودجه
beach unit	یکان تهیه بارانداز
preparatory students	شاگردان تهیه یا مقدماتی
barrier tactics	تاکتیک تهیه موانع
artillery preparation	اتش تهیه توپخانه
program section	بخش تهیه برنامه ها
artillery preparation	تیر تهیه توپخانه
project section	بخش تهیه پروژه ها
project section	بخش تهیه طرحها
budgeteer	تهیه کننده بودجه
budgeter	تهیه کننده بودجه
polychromy	فن تهیه نقوش الوان
prearrange	قبلا تهیه کردن
precontract preparations	تهیه اسناد قرارداد
lyonnaise	باپیاز تهیه شده
it is in preparation	در دست تهیه است
information providers	تهیه کنندگان اطلاعات
hydrography	تهیه نقشه دریایی
he is an adequate provider	برای تهیه خواربار
furred	تهیه شده باخز
area projection	تهیه تصویر منطقه
area projection	تهیه نقشه از منطقه
aggregate flow diagram	نمودار تهیه مصالح
process	تهیه و تولید کردن
whomp up	بسرعت تهیه کردن
duplicators	ماشین تهیه رونوشت
duplicator	ماشین تهیه رونوشت
programmers	تهیه کننده برنامه
programmer	تهیه کننده برنامه
programmes	برنامه تهیه کردن
programme	برنامه تهیه کردن
affordable	قابل تهیه و خریداری
to lay in a stock	موجودی تهیه کردن
topography	تهیه نقشه از عوارض
acetylene generator	دستگاه تهیه استیلن
quadruplicate	در چهارنسخه تهیه کردن
quadruplication	تهیه چیزی درچهارنسخه
rotogravure	تهیه گراور غلتکی
scripting	تهیه فایل اغازگر
prearranged	از پیش تهیه شده
processes	تهیه و تولید کردن
stenciler	تهیه کننده استنسیل
stenciller	تهیه کننده استنسیل
effigy	تمثال تهیه کردن
preparatory	مربوط به تهیه یامقدمات
gets	تهیه کردن فهمیدن
get	تهیه کردن فهمیدن
extemporised	فورا تهیه کردن
programs	برنامه تهیه کردن
extemporises	فورا تهیه کردن
extemporize	فورا تهیه کردن
extemporized	فورا تهیه کردن
extemporizes	فورا تهیه کردن
extemporizing	فورا تهیه کردن
program	برنامه تهیه کردن
harness	اشیاء تهیه کردن
hosts	تهیه تسهیلات ورزشی
getting	تهیه کردن فهمیدن
procurement	تهیه و تحویل اماد
preparations	تهیه کردن اتش
cold turkey	بدون تهیه وتدارک
preparation	تهیه کردن اتش
advancing	قبلا تهیه شده
advances	قبلا تهیه شده
host	تهیه تسهیلات ورزشی
hosted	تهیه تسهیلات ورزشی
hosting	تهیه تسهیلات ورزشی
fund	تهیه وجه کردن
funded	تهیه وجه کردن
advance	قبلا تهیه شده
enabling	تهیه کردن برای
enables	تهیه کردن برای
harnessing	اشیاء تهیه کردن
procuring	تهیه و تحویل اماد
triplicate	در سه نسخه تهیه کردن
enabled	تهیه کردن برای
harnessed	اشیاء تهیه کردن
foresee	قبلا تهیه دیدن
foresees	قبلا تهیه دیدن
procures	تهیه و تحویل اماد
procured	تهیه و تحویل اماد
enable	تهیه کردن برای