English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 282 (41 milliseconds)
English Persian
draw attention توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
Search result with all words
focus متمرکز کردن توجه
focused متمرکز کردن توجه
focuses متمرکز کردن توجه
focussed متمرکز کردن توجه
focusses متمرکز کردن توجه
focussing متمرکز کردن توجه
weighting مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
service منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
serviced منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
ward نگهداری کردن توجه کردن
wards نگهداری کردن توجه کردن
audit یات استفاده از سیستم با توجه کردن به تراکنشهای انجام شده .
audit توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audited یات استفاده از سیستم با توجه کردن به تراکنشهای انجام شده .
audited توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
auditing یات استفاده از سیستم با توجه کردن به تراکنشهای انجام شده .
auditing توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
audits یات استفاده از سیستم با توجه کردن به تراکنشهای انجام شده .
audits توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
attention توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attentions توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
reference توجه کردن یا کار کردن با چیزی
references توجه کردن یا کار کردن با چیزی
assist حضور بهم رساندن توجه کردن
assisted حضور بهم رساندن توجه کردن
assisting حضور بهم رساندن توجه کردن
assists حضور بهم رساندن توجه کردن
refer توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
referred توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
refers توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
advert توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
adverts توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
mark توجه کردن
marks توجه کردن
attend توجه کردن
attend توجه یا رسیدگی کردن
attending توجه کردن
attending توجه یا رسیدگی کردن
attends توجه کردن
attends توجه یا رسیدگی کردن
distract منحرف کردن توجه
distracts منحرف کردن توجه
note توجه کردن ذکر کردن
notes توجه کردن ذکر کردن
noting توجه کردن ذکر کردن
skim سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
tent توجه کردن
tents توجه کردن
welfare توجه کردن
figure on توجه کردن
lionize مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
make a diplomatic representation به دولتی تذکر دادن یا توجه دولتی را به موضوعی جلب کردن
perpend توجه کردن
take care of توجه کردن از
to call توجه کسیراجلب کردن
to come in to notice جلب توجه کردن
to court favour توجه و التفات کسی را طلب کردن
to ingratite oneself خودرا طرف توجه قرار دادن خود شیرینی کردن
to llok توجه کردن
to take keep توجه کردن
to take notice ملتفت بودن توجه کردن
to turn a d. ear to توجه نکردن به بی اعتنایی کردن به
to watch over توجه کردن
upstaged توجه دیگران را به خود جلب کردن
upstages توجه دیگران را به خود جلب کردن
upstaging توجه دیگران را به خود جلب کردن
catch one's eye <idiom> توجه کسی را جلب کردن
feather one's nest <idiom> به علائق خود توجه کردن
get with it <idiom> توجه کردن
pay attention <idiom> توجه کردن
zero in on <idiom> تمام توجه شخصی را جلب کردن(میخ کسی شدن)
to notice توجه کردن [ملاحضه کردن ]
to pay attention to something [someone] به چیزی [کسی ] توجه کردن
to watch something مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
to watch for certain symptoms توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
to put somebody in a backwater به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
Other Matches
screamer اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
favourites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
re- با توجه به
notes توجه
turn to توجه
advertency توجه
remarked توجه
noting توجه
re با توجه به
remark توجه
assiduity توجه
attention توجه
mindfully با توجه
note توجه
cared توجه
care توجه
tendance توجه
regarded توجه
regards توجه
regard توجه
NB توجه!
keep توجه
keeps توجه
unconsidered بی توجه
adverence توجه
advertence توجه
cares توجه
listlessly بی توجه
attention to orders توجه
heedfulness توجه
attendances توجه
unresponsive بی توجه
listless بی توجه
inattentive بی توجه
oblivious بی توجه
attentiveness توجه
attentions توجه
heeding توجه
heedfully با توجه
heeds توجه
remarking توجه
heed توجه
attendance توجه
mindfulness توجه
heeded توجه
remarks توجه
wistfulness توجه دقت
regarded رعایت توجه
to be d. to توجه نکردن به
notice توجه اطلاع
strikingly قابل توجه
regard رعایت توجه
tentless بی توجه بی دقت
at nurse در توجه دایه
attention deficit کاستی توجه
hypoprosexia فقدان توجه
regards رعایت توجه
striking قابل توجه
riding high <idiom> جالب توجه
interests توجه نظر
interest توجه نظر
remarkable قابل توجه
unscrupulous بی توجه به نیک و بد
remarkable جالب توجه
notices توجه اطلاع
introversion توجه بدرون
noticing توجه اطلاع
intentness سرگرمی توجه
favoured طرف توجه
noticed توجه اطلاع
consideration توجه مراعات
unwitting بی توجه بی هوش
devil may care بی توجه به مقام
detraction کاهش توجه
to drive at توجه داشتن به
hypoprosessis فقدان توجه
focal point کانون توجه
look after توجه داشتن به
considerations توجه تامل
considerations توجه مراعات
consideration توجه تامل
inattention فقدان توجه
attention getting توجه طلب
notables جالب توجه
cautioned توجه کنید
noteworthy قابل توجه
favors توجه مرحمت
eye catcher چیزجالب توجه
favor توجه مرحمت
cautioned اخطار توجه
favoring توجه مرحمت
favored توجه مرحمت
caution اخطار توجه
caution توجه کنید
span of attention فراخنای توجه
favours توجه مرحمت
engaging جالب توجه
nota bene قابل توجه
favour توجه مرحمت
nota bene توجه شود
favouring توجه مرحمت
interesting جالب توجه
cautioning توجه کنید
cautioning اخطار توجه
cautions توجه کنید
observingly از روی توجه
hereto <adv.> با توجه به این
auspice حسن توجه
pay respect to توجه داشتن به
hereunto <adv.> با توجه به این
on this <adv.> با توجه به این
oyez توجه کنید
polarity توجه به قطب
for this purpose <adv.> با توجه به این
as to that <adv.> با توجه به این
substantial قابل توجه
cautions اخطار توجه
field of attention میدان توجه
attention to orders توجه کنید
wistfully با دقت و توجه
notwithstanding بدون توجه
polarities توجه به قطب
notable جالب توجه
notation ثبت توجه
self care توجه از خود
tendency توجه استعداد
warnings توجه به خط ر ممکن
noticeable قابل توجه
concerning this <adv.> با توجه به این
Your attention please. توجه فرمایید !توجه فرمایید !
tendencies توجه استعداد
inattention عدم توجه
Take care of the infant. از نوزاد توجه کن
attention seeking توجه طلب
warning توجه به خط ر ممکن
attention span فراخنای توجه
auspices حسن توجه
considerable قابل توجه
liberal جالب توجه
safe keeping حفافت توجه
yummy جالب توجه
liberals جالب توجه
see after توجه داشتن به
notations ثبت توجه
attention key کلید جلب توجه
liveliest جالب توجه سرزنده
uninteresting غیر جالب توجه
tent خیمه زدن توجه
accountable strength استعداد قابل توجه
Please note [that] ... قابل توجه است که
chunks مقدار قابل توجه
tents خیمه زدن توجه
chunk مقدار قابل توجه
interestingly بطور قابل توجه
interestingly بطور جالب توجه
orientate توجه بسوی خاور
turn to عطف توجه مراجعه
assiduity توجه و دقت مداوم
lively جالب توجه سرزنده
as respects با توجه به اینکه اما
livelier جالب توجه سرزنده
orientates توجه بسوی خاور
orientating توجه بسوی خاور
unco جالب توجه عجیب
without respect to the result بدون توجه به نتیجه
To take into consideration. To consider. مورد توجه قراردادن
unregarded مورد توجه قرارنگرفته
Without regard for prices . بدون توجه به قیمتها
as regards با توجه به اینکه اما
under his majesty's patronage با سرپرستی و توجه اعلیحضرت
attentively از روی دقت یا توجه
favouritism افراد مورد توجه
as respects ... درباره ... [با توجه به اینکه... ]
providental مربوط به توجه پروردگار
significant قابل توجه حاکی از
significantly قابل توجه حاکی از
dandyism توجه زیاد به لباس
selective inattention عدم توجه انتخابی
to lose interest جلب توجه نکردن
meticulous attention دقت و توجه زیاد
notice to airmen قابل توجه خلبانان
object point سمت مورد توجه
objective point سمت مورد توجه
favourite or vor مقرب طرف توجه
polestar هادی مورد توجه
primary interest هدف توجه اصلی
etx توجه مشابه EOT
quaintness غرابت جالب توجه
quaitly بطورغریب وجالب توجه
unheard بی سابقه توجه نشده
it is to be noted that باید توجه کردکه
inadvertenly ازروی عدم توجه
lionization توجه زیاد به شخص
an interesting story حکایت جالب توجه
drawing card چیز جالب توجه
drawing card موجب جلب توجه
prevenance توجه باحتیاجات دیگران
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com