English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
boom توسعه عظیم
boomed توسعه عظیم
booming توسعه عظیم
booms توسعه عظیم
Other Matches
development رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhanced در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhance در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhancing در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
characteristics of underdeveloping مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
outreach توسعه یافتن توسعه
great عظیم
wallopings عظیم
walloping عظیم
astronomical عظیم
highs عظیم
enormous عظیم
high عظیم
highest عظیم
great- عظیم
stour عظیم
decuman عظیم
massive عظیم
breast bone عظیم قص
massively عظیم
astronomic عظیم
glorious عظیم
tremendous عظیم
greatest عظیم
colossuses عظیم الجثه
colossus عظیم الجثه
terrific مهیب عظیم
chasms پرتگاه عظیم
vast زیاد عظیم
berg قطعه عظیم یخ
full bodied عظیم الجثه
slashing عظیم چاک
grand slam توفیق عظیم
grand slams توفیق عظیم
gargantua عظیم الجثه
chasm پرتگاه عظیم
whale عظیم الجثه
elephantine عظیم الجثه
galactic عظیم الجثه
whacking بسیار عظیم
whackings بسیار عظیم
monster عظیم الجثه
swith خیلی عظیم
hiding عظیم الشان
hidings عظیم الشان
monsters عظیم الجثه
best عظیم ترین
grand larceny سرقت عظیم
whales عظیم الجثه
whopper از اندازه بزرگتر عظیم
whoppers از اندازه بزرگتر عظیم
hugely بطور عظیم الجثه
cataclysmic وابسته بتحولات عظیم
august عظیم عالی نسب
avalanche نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
macroevoluyion تحولات عظیم سیر تکامل
rogue حیوان عظیم الجثه سرکش
gargantuan غول پیکر عظیم الجثه
titanism عظیم الجثگی شورش گرایی
rogues حیوان عظیم الجثه سرکش
avalanches نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی
behemoth کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
sauropod سوسمارهای عظیم الجثه و گیاهخواردوران ژوراسیک و کرتاسه
nebula تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
back end network اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
enlarge توسعه
enlarged توسعه
delelopment توسعه
promotions توسعه
promotion توسعه
enlargements توسعه
enlargement توسعه
stop go policy توسعه
upgrowth توسعه
enlarging توسعه
enlarges توسعه
outspread توسعه
extensions توسعه
increments توسعه
development توسعه
developments توسعه
increment توسعه
spreads توسعه
spread توسعه
expansion توسعه
extension توسعه
amplification توسعه
self development توسعه نفس
spread توسعه دادن
rural development توسعه روستائی
extending توسعه دادن
regional development توسعه ناحیهای
spreads توسعه دادن
social development توسعه اجتماعی
research and development تحقیق و توسعه
anti development policy سیاست ضد توسعه
increased توسعه دادن
urban renewal توسعه شهری
uneven development توسعه نامتوازن
underdevelopment توسعه نیافتگی
extends توسعه دادن
under development دردست توسعه
underdeveloped توسعه نیافته
to open out توسعه دادن
technical development توسعه فنی
increase توسعه دادن
combat development توسعه رزمی
economic development توسعه اقتصادی
open out توسعه دادن
exepandable قابل توسعه
expandability قابلیت توسعه
monetary expansion توسعه پولی
expandsionism توسعه طلبی
historical development توسعه تاریخی
export promotion توسعه صادرات
internal development توسعه داخلی
extensibility توسعه پذیری
extensible توسعه پذیر
increscent زیادی توسعه
path of expansion مسیر توسعه
pattern of development الگوی توسعه
development tools ابزار توسعه
regional development توسعه منطقهای
cultural development توسعه فرهنگی
extend توسعه دادن
progation توسعه تکثیر
developement توسعه دادن
pole of development قطب توسعه
development bank بانک توسعه
development plan برنامه توسعه
development policy سیاست توسعه
phasess of development مراحل توسعه
development time زمان توسعه
amplification توسعه تقویت
develop توسعه دادن
enriches توسعه دادن
promoted توسعه دادن
promoting توسعه دادن
to unfold توسعه دادن
enriching توسعه دادن
promote توسعه دادن
extendable توسعه پذیر
boom توسعه یافتن
increases توسعه دادن
expanded , capacity توسعه فرفیت
enlarged توسعه دادن
enlarge توسعه دادن
promotes توسعه دادن
boomed توسعه یافتن
booming توسعه یافتن
develops توسعه دادن
expanses بسط و توسعه
expansion گسترش توسعه
expanse بسط و توسعه
booms توسعه یافتن
enlarging توسعه دادن
enlarges توسعه دادن
expansive متمایل به توسعه
enrich توسعه دادن
expansionism توسعه طلبی
expansionist توسعه طلبی
outstretch توسعه دادن بسط
regression برگشت [به حالت کم توسعه]
regress بازگشت [به حالت کم توسعه]
regression بازگشت [به حالت کم توسعه]
increment افزایش در حقوق توسعه
development system سیستم توسعه یافته
step backwards بازگشت [به حالت کم توسعه]
regress برگشت [به حالت کم توسعه]
extensible language زبان توسعه پذیر
inextension عدم امتداد یا توسعه
extendible قابل توسعه کش دار
to spread [across] [over] توسعه یافتن [سرتاسر]
increments افزایش در حقوق توسعه
extended memory حافظه توسعه یافته
extended precision دقت توسعه یافته
microcomputer development system سیستم توسعه ریزکامپیوتر
step backwards برگشت [به حالت کم توسعه]
class improvement plan طرح توسعه ناو
characteristics of underdevelopment ویژگیهای توسعه نیافتگی
research and development تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
software development توسعه نرم افزاری
top down development توسعه از بالا به پایین
underdeveloped area منطقه توسعه نیافته
underdeveloped countries کشورهای توسعه نیافته
underdeveloped nations ملل توسعه نیافته
develops توسعه دادن اشکارکردن
well development توسعه و شستشوی چاه
develop توسعه دادن اشکارکردن
corrosive attack اغاز و توسعه خورندگی
developed contries ممالک توسعه یافته
development planning برنامه ریزی توسعه
development countries کشورهای قابل توسعه
development cost هزینه توسعه در تولیدمحصول
developing countries کشورهای در حال توسعه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com