English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
contempt of court توهین به دادگاه [جرم جنایی]
contempt [criminal offence] توهین به دادگاه [جرم جنایی]
Search result with all words
purging a contempt of court جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
Other Matches
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
remanet احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
manadamus حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
summary court دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writs دستور دادگاه حکم دادگاه
writ دستور دادگاه حکم دادگاه
arrests جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
snash توهین
disgraces توهین
offence توهین
offenses توهین
libelling توهین
libelled توهین
libeling توهین
vituperation توهین
libeled توهین
libels توهین
disgraced توهین
disgrace توهین
insulted توهین
insult توهین
indignity توهین
indignities توهین
libel توهین
flouted توهین
defamation توهین
contumely توهین
flouting توهین
flouts توهین
aspersion توهین
flout توهین
offense,etc توهین
insultation توهین
defamer توهین کننده
insult توهین کردن به
insolence توهین غرور
insulted توهین کردن به
bespatter توهین کردن
no offences was meant توهین نبود
offenses اهانت توهین
offense اهانت توهین
offence اهانت توهین
sacrilege توهین به مقدسات
to give offences to توهین کردن
libels توهین کردن به
affrontive توهین امیز
disgracing توهین امیز
aspersive توهین امیز
defamatory توهین امیز
insulting توهین امیز
humiliatory توهین امیز
blasphemy توهین به مقدسات
libeled توهین کردن به
insultingly توهین کنان
humiliating توهین امیز
humiliatingly توهین امیز
disparagement توهین بی اعتباری
libelling توهین کردن به
affronter توهین کننده
blasphemies توهین به مقدسات
libelled توهین کردن به
libeling توهین کردن به
libel توهین کردن به
insult دشنام توهین کردن
fay شوخی توهین امیزکردن
insulted دشنام توهین کردن
abusive بدزبان توهین امیز
an unwarranted insult توهین ناروایا بی جهت
affront آشکارا توهین کردن
affronting اشکارا توهین کردن
affronts اشکارا توهین کردن
pratfall امر توهین امیز
wite توهین سرزنش کردن
self abuse استمناء با دست توهین بنفس
No harm meant! نمی خواهم توهین کنم!
No offence! نمی خواهم توهین کنم!
that insult این توهین اوراسخت ازرده کرد
sanshifter واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
judgement seat دادگاه
courtrooms دادگاه
courtroom دادگاه
court of justice دادگاه
court دادگاه
courthouse دادگاه
courthouses دادگاه
tribunal دادگاه
tribunals دادگاه
forum دادگاه
court of law دادگاه
forums دادگاه
judgement hall دادگاه
court division دادگاه
courts دادگاه
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
police court دادگاه خلاف
administrative tribunal دادگاه اداری
police power دادگاه پلیس
courts of appeal دادگاه استیناف
auto da fe رای دادگاه
bar وکالت دادگاه
petty session دادگاه سیار
beadle منادی دادگاه
per curium به وسیله دادگاه
canonry دادگاه شرع
peace court دادگاه بخش
circuit court دادگاه منطقهای
circuit court دادگاه استیناف
courts of appeal دادگاه استان
president of the court رئیس دادگاه
receivership امانت دادگاه
quaestor افسررئیس دادگاه
prsbytery دادگاه شرعی
quarter sessions دادگاه استینافی
provost court دادگاه پادگانی
queens bench division دادگاه ملکه
usher دربان دادگاه
ushered دربان دادگاه
ushering دربان دادگاه
ushers دربان دادگاه
courtroom اطاق دادگاه
courtrooms اطاق دادگاه
questor افسررئیس دادگاه
recourse action رجوع به دادگاه
court of appeal دادگاه استیناف
court of appeal دادگاه پژوهش
assize court دادگاه جنایی
contempt og court اهانت به دادگاه
court of province دادگاه استان
court session جلسه دادگاه
criminal court دادگاه جنایی
disciplinary tribunal دادگاه انتظامی
district court دادگاه بخش
kangoroo court دادگاه محلی
jurisdiction of the court صلاحیت دادگاه
eyre دادگاه سیار
judicial confession اقرار در دادگاه
landesgericht دادگاه ایالتی
warnings اخطاریه دادگاه
warning اخطاریه دادگاه
court of petty offences دادگاه لغزش
court of iquiry دادگاه رسیدگی
court of grievances دادگاه مظالم
municipal court دادگاه داخلی
country court دادگاه بخش
municipal court دادگاه شهرداری
military court دادگاه نظامی
court division بخش دادگاه
military tribunal دادگاه نظامی
martial court دادگاه نظامی
court martiall دادگاه نظامی
court material دادگاه نظامی
court of appeals دادگاه استیناف
court of first instance دادگاه شهرستان
court of first instance دادگاه بدوی
court of appeal دادگاه استان
bars وکالت دادگاه
kangaroo court دادگاه غیرقانونی
juvenile courts دادگاه اطفال
juvenile courts دادگاه نوجوانان
juvenile court دادگاه اطفال
juvenile court دادگاه نوجوانان
superior court دادگاه تمیز
tribunal دادگاه محکمه
writs قرار دادگاه
writs حکم دادگاه
tribunals دادگاه محکمه
writ قرار دادگاه
writ حکم دادگاه
forum دادگاه محکمه
evoke به دادگاه بالاتربردن
kangaroo court دادگاه مندرآوردی
kangaroo courts دادگاه پوشالی
kangaroo courts دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts دادگاه مندرآوردی
law court دادگاه قضایی
law courts دادگاه قضایی
citing به دادگاه خواندن
cites به دادگاه خواندن
cited به دادگاه خواندن
cite به دادگاه خواندن
evoking به دادگاه بالاتربردن
magistrates court دادگاه جنحه
evokes به دادگاه بالاتربردن
kangaroo court دادگاه پوشالی
police forces دادگاه پلیس
forums دادگاه محکمه
summary court دادگاه بدوی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com