English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
English Persian
fuse plug توپی فیوز
Other Matches
hub (وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
gimbals توپی و غلاف توپی گردان
fuse unit رابط فیوز نگهدارنده فیوز
tapped توپی
tapping توپی
pivot توپی
spigot توپی
tap توپی
dowel توپی
pivots توپی
pivoted توپی
plugs توپی
spilling توپی
spills توپی
plugging توپی
spill توپی
to kick a ball توپی را
plug توپی
ball joint توپی
spilled توپی
pivoted توپی اتصال
countersinck bit مته توپی
ball joint توپی اتصال
ball printer چاپگر توپی
to catch a fly توپی را ازهواگرفتن
rotor hub توپی رتور
spile گل میخ توپی
hub bore سوراخ توپی
tapper توپی گذار
pivots توپی اتصال
pivot توپی اتصال
stopper توپی جلوگیری کننده
plugs سربطری توپی گذاشتن
plug mill دستگاه نورد توپی
plug سربطری توپی گذاشتن
oil drain plug توپی تخلیه روغن
plugging سربطری توپی گذاشتن
stoppers توپی جلوگیری کننده
single pole cutout فیوز تک پل
fuse holder فیوز
fused فیوز
fuse فیوز
safety fuse فیوز
beanball توپی که هدف ان سر توپزن باشد
in توپی که وارد دروازه شده
set up توپی که به اسانی برگردانده شود
head توپی کامل و سایر متعلقات
in- توپی که وارد دروازه شده
fuse cutout فیوز جهنده
strip fuse فیوز نواری
fuse post اتصال فیوز
fuse post برن فیوز
fuse post پست فیوز
fuse socket سوکت فیوز
fuse socket پایه فیوز
fuse strip فیوز نواری
fuse plug فیوز فشنگی
fuse panel پانل فیوز
fuse panel تابلوی فیوز
fuse element واحد فیوز
fuse gear متعلقات فیوز
telephone fuse فیوز تلفن
fuse holder نگهدارنده فیوز
fuse link فیوز باز
fuse link رابط فیوز
fuse link فشنگ فیوز
fuse box جعبه فیوز
fuse unit واحد فیوز
fuse boxes جعبه فیوز
low voltage release فیوز یکطرفه
undervoltage release فیوز یکطرفه
main fuse فیوز اصلی
mains fuse فیوز شبکه
plug fuse فیوز فشنگی
panel cutout فیوز تابلو
oil break fuse فیوز روغنی
overload device فیوز گرمایی
protect by fuse حفافت با فیوز
protect fuse فیوز محافظ
fuse block چینی فیوز
safety fuse فیوز ایمنی
safety fuse فیوز اطمینان
fuse wire رابط فیوز
intermediate fuse فیوز میانی
link fuse فیوز باز
open link fuse فیوز باز
output box جعبه فیوز
fuse cut out قطع فیوز
cartridges فیوز فشنگی
cutout فیوز خودکار
blow out fuse فیوز انفجاری
charging fuse فیوز پر کردن
cartridge fuse فیوز فشنگی
branch cutout فیوز انشعاب
detonating fuse فیوز انفجاری
fuse wire سیم فیوز
centrifugal cutout فیوز مرکزگریز
automobile fuse فیوز اتومبیل
automatic cutout فیوز اتوماتیک
time-lag fuse فیوز تاخیری
cartridge فیوز فشنگی
delay action fuse فیوز تاخیری
double acting fuse فیوز دوبل
fuse block قالب فیوز
fuse block بلوک فیوز
fuse block خانه فیوز
fuse carrier نگهدارنده فیوز
fuse cartridge فشنگ فیوز
fuse base پایه ی فیوز
fuse board تخته فیوز
film cutout فیوز پوستهای
enclosed fuse فیوز محفوظ
electrical fuse فیوز برق
fuse clip گیره فیوز
electromagnetic cutout فیوز الکترومغناطیسی
bleeder توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
lineball توپی که روی خط میافتد و قبول نیست
spinner پوشش ایرودینامیکی روی توپی ملخ
tampons توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampon توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
bleeders توپی که از دست مدافعان نزدیک رد میشود
creeper توپی که با فاصله کم از زمین پرتاب شده
creepers توپی که با فاصله کم از زمین پرتاب شده
quick break fuse فیوز قطع سریع
defusing فیوز بمب را برداشتن
defuses فیوز بمب را برداشتن
wire fuse فیوز ذوب شونده
defused فیوز بمب را برداشتن
renewable fuse فیوز تعویض پذیر
defuse فیوز بمب را برداشتن
underload circuit breaker فیوز کمی بار
overload circuit switch فیوز اضافه بار
overload circuit breaker فیوز اضافه بار
low voltage fuse فیوز فشار ضعیف
high tension fuse فیوز فشار قوی
fuse mounting strip نوار باریک فیوز
high voltage fuse فیوز فشار قوی
no voltage release فیوز مغناطیسی ولتپای
cuban fork ball پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
die توپی که درحال افتادن برروی زمین است
blade butt انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
tampion توپی :چوب برای گرفتن دهانه توپ
pivot توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
netball توپی که پس از برخورد با لبه تور به زمین میافتد
pivots توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivoted توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
outswinger توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
roving gun توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
jump ball توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
inswinger توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
fuse cut out switch کلید قطع مجهز به فیوز
proximity fuze فیوز مخصوص انفجار مرمی
fuse فتیله مواد منفجره فیوز
fused فتیله مواد منفجره فیوز
guns توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
gun توپی که طول لوله ان بین 03 تا05 کالیبر باشد
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
bulb root وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
yorker توپی که نزدیک پای توپ زن میافتد و زدن ان مشکل است
minute gun توپی که به فواصل معین به احترام مرگ کسی شلیک میکند
fuse strip نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
fuse آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fused آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
hypervelocity سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
fused رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
fuse رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
snick توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
bumpers توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumper توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
mouses توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouse توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
skittle که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com