English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English Persian
seam bowler توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
seamer توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
Other Matches
pugging خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
swing bowler توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
ballistics علم حرکت اجسام پرتاب شونده
zero length launching نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
tabbing حرکت نشانه گر در برنامه کلمه پرداز از یک محل توقف tab به دیگری
deflector صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
swing هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
The sound rings in the ears. صدا در گوش می پیچد
Rumors circulate fast. شایعات سریع در همه جا می پیچد
twiner چندلا کننده چیزی که می پیچد یادورمیزند
idler wheel چرخ یا دنده چرخندهای که حرکت را به چرخ دیگری انتقال میدهد
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
epicyclic transmission یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
subrogate بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
recode کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letter نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
countersignature امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
diving اب اندازی
expectoration تف اندازی
arm wrestling مچ اندازی
filling اب اندازی
fillings اب اندازی
exspuition تف اندازی
wrist wrestling مچ اندازی
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
snash دست اندازی
moulting پوست اندازی
molt پوست اندازی
firing توپ اندازی
moulting شاخ اندازی
abortions بچه اندازی
lead work جام اندازی
leg pull دست اندازی
chrematistics علم پس اندازی
bootstrap خودراه اندازی
supersedure تعویق اندازی
encroachment دست اندازی
encroachments دست اندازی
start up راه اندازی
gunshot تیر اندازی
basket dam بندسله اندازی
sortition پشک اندازی
gunshots تیر اندازی
abortion بچه اندازی
sortition قرعه اندازی
cannonry توپ اندازی
triggering راه اندازی
gunfire تیر اندازی
cannonade توپ اندازی
ejection بیرون اندازی
postponements تاخیر اندازی
postponement تاخیر اندازی
trap در تله اندازی
boot راه اندازی
extrajection برون اندازی
contortions ازشکل اندازی
contortion ازشکل اندازی
triggers راه اندازی
triggered راه اندازی
trigger راه اندازی
trapping بدام اندازی
trapping در تله اندازی
inbreak دست اندازی
ecdysis پوست اندازی
actuation بکار اندازی
starting راه اندازی
shading سایه اندازی
sputtering بیرون اندازی
launghing براه اندازی
lead work شیشه اندازی
glaziery جام اندازی
dockage حق بار اندازی
attemptable قابل دست اندازی
starting lever اهرم راه اندازی
starting motor موتور راه اندازی
impinge دست اندازی کردن
upcast بالا اندازی تاه کش
starting current جریان راه اندازی
start up disk دیسک راه اندازی
gabion سله اندازی گابیون
igniter switch کلید راه اندازی
to load off بار اندازی کردن
starting position وضعیت راه اندازی
starting power توانایی راه اندازی
to set intrigues on foot پشت سر هم اندازی کردن
to lay a wager دست اندازی کردن
reset راه اندازی مجدد
cold boot راه اندازی سرد
encroaches دست اندازی کردن
resets راه اندازی مجدد
boot record رکورد راه اندازی
starting torque کشتاور راه اندازی
starting time زمان راه اندازی
starting procese فرایند راه اندازی
starting power قدرت راه اندازی
encroach دست اندازی کردن
encroached دست اندازی کردن
encroach دست اندازی کردن
ectuating switch سوئیچ راه اندازی
shadow ball تمرین گوی اندازی
start button تکمه راه اندازی
operating handle دستگیره راه اندازی
tournament casting مسابقه قلاب اندازی
driver برنامه راه اندازی
drainage خشک اندازی فاضلاب
skish مسابقه قلاب اندازی
reboot راه اندازی مجدد
drivers برنامه راه اندازی
soft start راه اندازی نرم
self assertion خودرا جلو اندازی
releasing mechanism مکانیسم راه اندازی
cockfights جنگ اندازی خروس ها
cockfight جنگ اندازی خروس ها
boot خود راه اندازی
casting روش قلاب اندازی
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
offhand position حالت ایستاده در تیر اندازی
sagittary سهمی وابسته به تیر اندازی
surf cast قلاب اندازی از ساحل در موج
system reset راه اندازی مجدد سیستم
master boot record رکورد راه اندازی اصلی
innate releasing mechanism مکانیسم راه اندازی فطری
cold starting راه اندازی در حالت سرد
starting winding سیم پیچی راه اندازی
cranking capacity of battery فرفیت راه اندازی باتری
glazing شیشه بری جام اندازی
drayage هزینه بارگیری وبار اندازی
device driver برنامه راه اندازی دستگاه
outfoxing در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
pie alley مسیر اسان برای گوی اندازی
to bring a bout by intrigue بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
centrifugal starting switch سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
outfoxed در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxes در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfox در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
hardware reset باز راه اندازی سخت افزاری
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
grid current starting point نقطه راه اندازی جریان شبکه
instant start lamp لامپ با راه اندازی در حالت سرد
dartboard صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
surfcasting rod چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
dartboards صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
servomechanism مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
offense توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com