English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
apomixis تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
Other Matches
apomict کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
parthenocarpy میوه اوری بدون لقاح
parthenogenesis ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
apogamy رشد و نمو گیاه هاگدار بدون عمل لقاح ازسلول جنسی
cross fertilization لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
reproductions تکثیر کردن تکثیر نشریات
reproduction تکثیر کردن تکثیر نشریات
genitalia اندامهای تناسلی الات تناسلی
arach noid بافتهای نرم و شل
enfleurage عطرگیری بوسیلهء روغنهای جاذبinflame
air cool بوسیلهء هوا سرد کردن
paranephritis اماس بافتهای گرداگردگرده
stupa کلاله بافتهای حصیری
airlifting بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlift بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifted بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifts بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
hypoxia کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
parosteitis اماس بافتهای پیرامون استخوان
histoloysis تجزیه وتحلیل بافتهای بدن
autobiographies نگارش شرح زندگی شخصی بوسیلهء خود او
autobiography نگارش شرح زندگی شخصی بوسیلهء خود او
lignocellulose مواد سلولزی متشکل بافتهای چوبی
acupuncture روش چینی بی حس سازی بوسیلهء فروکردن سوزن در بدن
endobiotic زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
leukosis زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
annulus دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
histogen منطقه روشن محدودیا غیر محدودی از بافتهای اولیه
glomerule خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
lymphmatosis ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
infarct ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
fertilization لقاح
fecundation لقاح
conception لقاح
conceptions لقاح
zygosis لقاح
autoeroticism لقاح با خود
reg گرده لقاح
autoerotism لقاح با خود
autoerotic مربوط به لقاح با خود
oosperm تخم لقاح شده
self fertility لقاح خود بخود
self وضع لقاح کردن
crossfertilize لقاح متقابل کردن
anemophilous لقاح شونده در اثرباد
manifolding تکثیر
reproductions تکثیر
reproduction تکثیر
duplication تکثیر
multiplicantion تکثیر
pullulation تکثیر
multiplication تکثیر
proliferation تکثیر
interfertile قابل لقاح در داخل خود
mimeograph دستگاه تکثیر
multiplied تکثیر کردن
propagable قابل تکثیر
reproducing تکثیر کردن
multiplies تکثیر کردن
multiply تکثیر کردن
multiplying تکثیر کردن
reproduces تکثیر کردن
reproduce تکثیر کردن
multipliable قابل تکثیر
reproduced تکثیر کردن
muliply تکثیر کردن
multiplicable قابل تکثیر
propagated تکثیر کردن
propagates تکثیر کردن
reproducer تکثیر کننده
propagation تکثیر تبلیغ
mimeograph ماشین تکثیر
multiplier تکثیر کننده
propagator تکثیر کننده
proliferous تکثیر شونده
progation توسعه تکثیر
multiplication افزایش تکثیر
reproducible قابل تکثیر
reproducibility قابلیت تکثیر
propagating تکثیر کردن
propagate تکثیر کردن
interfruitful قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
gametogenesis ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
autogamy لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
cross pollinate بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
crossfertilize پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
cross fertile اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
conception لقاح تخم وشروع رشد جنین
conceptions لقاح تخم وشروع رشد جنین
cross polinize بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
embryophyte گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
camera ready copy کپی اماده تکثیر
proliferous قابل تکثیر شکوفا
mimeograph تکثیر کردن استنسیل
agamogenesis تکثیر غیر جنسی
duplicate تکثیر کردن نسخه ها
duplicates تکثیر کردن نسخه ها
duplicated تکثیر کردن نسخه ها
duplicating تکثیر کردن نسخه ها
zygosity کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
autogamous مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
sexual organs تناسلی
reproductive تناسلی
sexual تناسلی
genital تناسلی
copulatory تناسلی
magnetic tape record reproduce system سیستم ضبط و تکثیر نوارمغناطیسی
copy plot تکثیر از روی نسخه اصلی
agamete تکثیر سلولی غیر جنسی
blastogenesis تکثیر از راه جوانه زدن
gametophore سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
genito urinary تناسلی بولی
genital zone ناحیه تناسلی
urogenital ادراری- تناسلی
genital phase مرحله تناسلی
generative glands غدههای تناسلی
genital organ الت تناسلی
genital eroticism شهوت تناسلی
genital character منش تناسلی
genito urinary تناسلی وبولی
urinogenital ادراری- تناسلی
gonopore سوراخ تناسلی
privates اعضاء تناسلی
genitalia اندامهای تناسلی
pregenital پیش تناسلی
genitals اندامهای تناسلی
private اعضاء تناسلی
genital organs الات تناسلی
incubation time زمان تولید و تکثیر میکربهادر بدن
fair drawing طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
genie تولید کننده تناسلی
genitalic مربوط به الت تناسلی
sexual organ of either sex الت تناسلی زن یا مرد
penis الت تناسلی مرد
genie مربوط به اندامهای تناسلی
genitourinary جهاز تناسلی وادراری
penises الت تناسلی مرد
genies مربوط به اندامهای تناسلی
genies تولید کننده تناسلی
body cell یاخته غیر تناسلی
willy آلت تناسلی بچه
willie آلت تناسلی بچه
peter [American English] آلت تناسلی بچه
antheridium عضو تناسلی نر در نهانزادان
sexual وابسته به الت تناسلی و جماع
phalluses الت تناسلی مرد کیر
phallus الت تناسلی مرد کیر
genitourinary وابسته به دستگاه اداری تناسلی
phalli الت تناسلی مرد کیر
gashes الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gash الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashing الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashed الت تناسلی زن مقاربت جنسی
adnate مربوط باعضاء تناسلی توام
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
gamete سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
priapus خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
anaphrodisia داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
urogenital وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
pronucleus هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
fellatio تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
infibulation چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
poeeping tom ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
superfecundation لقاح دویاچند تخم در یک تخم ریزی
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
fertilizes حاصلخیز کردن لقاح کردن
impregnates لقاح کردن اشباع کردن
impregnate لقاح کردن اشباع کردن
impregnating لقاح کردن اشباع کردن
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
fertilised حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilises حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilising حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilize حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilized حاصلخیز کردن لقاح کردن
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
obtrusively بدون حق
undoubtedly بدون شک
wanting بدون
without بدون
ex بدون
but بدون
acheilous بدون لب
goalless بدون گل
i'll warrant بدون شک
and no mistake بدون شک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com