Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
English
Persian
selective clock stetching
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
Other Matches
logic
عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
throughput
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
time
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
heian sandan
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
aided matching
سیستم تبدیل عناصر تیر توپ
aided matching
سیستم انتقال عناصر تیر به کامپیوتر
pert chart
نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند
point voting system
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
charted
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
chart
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
direct coupled transistor logic
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
hybrid circuit
ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
communication engineering
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
directors
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
director
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
IAM
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
to make odds even
اختلافات را تصفیه کردن
bios
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
timing
زمان گیری
timming
زمان گیری
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
bomb sighting system
سیستم نشانه روی بمب سیستم هدف گیری بمب
time
اندازه گیری زمان یک عملیات
times
اندازه گیری زمان یک عملیات
timed
اندازه گیری زمان یک عملیات
transmitter signal element timing
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
digitizer
مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
transmissions
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
system time
زمان سیستم
looser
برطرف کردن
surmount
برطرف کردن
overblow
برطرف کردن
surmounts
برطرف کردن
surmounted
برطرف کردن
loosest
برطرف کردن
eliminated
برطرف کردن
surmounting
برطرف کردن
eliminate
برطرف کردن
loose
برطرف کردن
clear the air
شک را برطرف کردن
eliminates
برطرف کردن
eliminating
برطرف کردن
acquit
برطرف کردن
dispels
برطرف کردن
dispel
برطرف کردن
dispelling
برطرف کردن
dispelled
برطرف کردن
removing
دورکردن برطرف کردن
removes
دورکردن برطرف کردن
to brak through an obstacle
مانعی را برطرف کردن
demystifies
سر چیزی را برطرف کردن
demystify
سر چیزی را برطرف کردن
demystifying
سر چیزی را برطرف کردن
remove
دورکردن برطرف کردن
demystified
سر چیزی را برطرف کردن
acquitting
برطرف کردن اداکردن
to get somebody out of the way
کسی را برطرف کردن
acquits
برطرف کردن اداکردن
clear the air
<idiom>
برطرف کردن سوتفاهمات
antialiasing
برطرف کردن بدنمایی
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
dss
سیستم پشتیبان تصمیم گیری
arresting system cycle time
زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
to smooth a difficulty
اشکالی را رفع یا برطرف کردن
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
geochronometry
اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
speeding
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speeds
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
resource leveling
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
metric system
سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
combatants
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
display board
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
combatant
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
abac scale
وسیله اندازه گیری زوایای با قوس بزرگ در سیستم مرکاتور
decomposing
تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
warp set
[تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
warm-up
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
fairness
شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند
trafficked
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
warm-ups
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
trafficking
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffics
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
account
بررسی مقدار زمان و منابعی که هر کاربر شبکه یا سیستم Online استفاده میکند
multi
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
discrepancies
اختلافات
rectify
برطرف کردن جبران کردن
removing
دور کردن برطرف کردن
rectifies
برطرف کردن جبران کردن
removes
دور کردن برطرف کردن
rectified
برطرف کردن جبران کردن
remove
دور کردن برطرف کردن
resolving power
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
interval timer
شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
resolution
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolutions
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
gun pointing data
عناصر مربوط به روانه کردن توپ
settlement of disputes
حل و فصل اختلافات
industrial disputes
اختلافات صنعتی
domestic disturbances
اختلافات داخلی
hot dog skiing
اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
reflected code
سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند
entry
نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل
contention
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
minimum
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
contentions
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود
helo
پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
time base
ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
jurisdictional dispute
مرکز حل اختلافات کارگری
The root of exisiting differences.
ریشه اختلافات موجود
timed
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
time
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
compare with
بررسی اختلافات بین دو چیز
demands
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demanded
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
faults
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
faulted
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
fault
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است
half thickness
ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
declaratory statute
هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
variations of temperature
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
WAV file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
WAVE file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
intermediate
فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد
scheduled
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
gray code
سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
non dedicated server
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
continuously set vector
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
to get over
برطرف کردن طی کردن
distort
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distorts
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
good offices
عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
reprisal
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
ring
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
loom time
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
practice
تکنیک
hydrotechnics
تکنیک اب
technic
تکنیک
techniques
تکنیک
technique
تکنیک
resolving
برطرف سازی
surmountable
برطرف کردنی
pass off
برطرف شدن
insuperable
برطرف نکردنی
resolver
برطرف کننده
BAT file extension
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
cache
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
high vaccum engineering
تکنیک خلاء
illuminating engineering
تکنیک روشنایی
radio engineering
تکنیک رادیو
lighting
تکنیک نور
motoring
تکنیک اتومبیل
kihon
تکنیک کاراته
measuring technique
تکنیک سنجش
lubrication technology
تکنیک روغنکاری
telegraph engineering
تکنیک تلگراف
telecommunication technique
تکنیک مخابرات
lighting engineering
تکنیک روشنایی
gei
تکنیک تکواندو
telecommunication technique
تکنیک ارتباطات
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
ground suppressor
برطرف کننده کوتهمداری
he is recovered from his cold
سرما خوردگی او برطرف شد
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
low frequency engineering
تکنیک فرکانس پایین
signal engineering
تکنیک جریان ضعیف
foundry practice
تکنیک ریخته گری
precision engineering
تکنیک ابزار دقیق
highway engineering
تکنیک جاده سازی
bangoe gei
تکنیک دفاعی تکواندو
reference count technique
تکنیک شمارش ارجاعات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com