English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (5 milliseconds)
English Persian
cut off attack تک قطع کننده مسیر
Search result with all words
short بدون نیاز به حمل کننده مسیر
shorter بدون نیاز به حمل کننده مسیر
shortest بدون نیاز به حمل کننده مسیر
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
burster course مسیر منفجر کننده
course recorder دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
course stabilizer تثبیت کننده مسیر
crossing target هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
range markers علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
square in پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
stabilizing fin پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
Other Matches
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
travels مسیر
buses مسیر
airt مسیر
travel مسیر
flowline خط مسیر
traveled مسیر
enroute در مسیر
bussed مسیر
busses مسیر
bussing مسیر
course مسیر
courses مسیر
busing مسیر
bused مسیر
circuit مسیر
trade مسیر
traded مسیر
location جا مسیر
locations جا مسیر
bus مسیر
circuits مسیر
coursed مسیر
route مسیر
point مسیر
runs مسیر
run مسیر
alignments مسیر
orbit مسیر
alignment مسیر
traverse مسیر
traversed مسیر
traverses مسیر
traversing مسیر
unibus تک مسیر
streets مسیر
street مسیر
trajectories مسیر
trajectory مسیر
routes مسیر
orbits مسیر
orbited مسیر
tracked مسیر
path مسیر
track مسیر
tracks مسیر
tracked مسیر دو
direction مسیر
track مسیر دو
tracks مسیر دو
lane مسیر
lanes مسیر
paths مسیر
way مسیر
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
enroute در حین مسیر
detonating slab مسیر انفجار
lead pursuit مسیر سبقت
slows مسیر خیس
expansion path مسیر گسترش
electron trajectory مسیر الکترون
slowing مسیر خیس
route تعیین خط مسیر
double flow route مسیر دو طرفه
routes تعیین خط مسیر
slowest مسیر خیس
race دوران مسیر
landing approach مسیر تقرب
internal bus مسیر داخلی
flight path مسیر پرواز
heaviest مسیر پر از گل چسبنده
turns پیچ مسیر
heavy مسیر پر از گل چسبنده
circumferences مسیر مدور
slower مسیر خیس
downwind در مسیر باد
circumference مسیر مدور
slowed مسیر خیس
ice lane مسیر یخ بندان
trends مسیر حرکت
trend مسیر حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com