Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
kipskin	تیماج پوست گوساله یابره
Other Matches
kid leather	پوست بزغاله تیماج
skiver	چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
vellum	پوست گوساله
calf skin	پوست گوساله
calfskin	پوست گوساله
bock	یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
vellum	کاغذ پوست گوساله
kip	پوست گوساله وبره
kipping	پوست گوساله وبره
kipped	پوست گوساله وبره
law calf	پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
keb	میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
roans	تیماج
goat	تیماج
calf skin	تیماج
goat leather	تیماج
kid skin	تیماج
goats	تیماج
calves	تیماج
calfskin	تیماج
calf	تیماج
roan	تیماج
moroccoleather	تیماج فرنگی
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
veal	گوساله
bull calf	گوساله نر
farrow	بی گوساله
farrowed	بی گوساله
farrowing	بی گوساله
farrows	بی گوساله
calves	گوساله
calf	گوساله
steered	گوساله پرواری
steer	گوساله پرواری
steers	گوساله پرواری
vealer	گوساله پرواری
cow calf	گوساله ماده
enseal	گوساله ابی
calve	گوساله زاییدن
freemartin	گوساله خنثی
vitular	گوساله وار
vealy	گوساله وار
calved	گوساله زاییدن
heifer	گوساله ماده
heifer	ماده گوساله
heifers	ماده گوساله
veal	گوشت گوساله
seal	گوساله ماهی
seals	گوساله ماهی
calves	چرم گوساله
bullocks	گوساله وحشی
heifers	گوساله ماده
calf	چرم گوساله
bullock	گوساله وحشی
to break a colf	رام کردن یک گوساله
schnitzel	کتلت گوشت گوساله
sealer	شکارچی گوساله ماهی مهردار
fatling	بره یا گوساله ویاحیوان پرواری
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
fricandeau	گوشت گوساله سرخ کرده درروغن خودش
hindquarter	نصف قسمت خلفی گوشت گاو یا گوساله وگوسفند
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
hereford	نوعی گوساله گوشت قرمز ازنژاد انگلیسی که صورت سفیدی دارد
galantine	خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peel	پوست انداختن پوست
peels	پوست انداختن پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
sea calf	گوساله ماهی سگ ماهی
dermatalgia	پوست
peels	پوست
goats	پوست بز
peel	پوست
cortex	پوست
cortices	پوست
neurilemma or lema	پوست پی
skinned	پوست
peltry	پوست
parer	پوست کن
skin	پوست
goat	پوست بز
shale	پوست
hides	پوست
dermis	پوست
rind	پوست
rinds	پوست
shell	پوست
crustal	پوست
shelling	پوست
hide	پوست
husks	پوست
skinning	پوست
integument	پوست
peeling	پوست
glume	پوست
flayer	پوست کن
skins	پوست
cuticle	پوست
husk	پوست
shells	پوست
bark	پوست
skinner	پوست کن
barks	پوست
skinless	بی پوست
tegmen	پوست
goatskins	پوست بز
goatskin	پوست بز
swanskin	پوست قو
barking	پوست
tegmentum	پوست
scalp	پوست سر
tunc	پوست
barked	پوست
strippers	پوست کن
stripper	پوست کن
encrustation	پوست
hull	پوست
encrustations	پوست
hulls	پوست
dermatopathy	ناخوشی پوست
dermatosis	اماس پوست
dermatozoa	انگلهای پوست
dermoid	شبیه پوست
dermatoid	پوست مانند
dermoid	پوست مانند
broadtail	پوست بره
dermoidal	شبیه پوست
dermatography	شرح پوست
parchmenty	پوست مانند
pelted	پوست کندن
derm	زیر پوست
decorticate	پوست کندن از
debark	پوست کندن از
cutis	پوست زیرین
cuticular	پوست مانند
cuticular	وابسته به پوست
dermatology	پوست شناسی
dermatographia	پوست نگاری
sheep skin	پوست گوسفند
blach hulled	سیاه پوست
chap	ترک [در پوست]
skinning	پوست پوستی
chap	شکاف [در پوست]
chap	خشگی پوست
to strip something off	کندن [پوست]
onion skin	پوست پیاز
skinned	پوست پوستی
skin	پوست پوستی
bast	پوست درخت
corticated	پوست دار
aboveboard	پوست کنده
corticate	پوست دار
barky	پوست دار
alphosis	بیرنگی پوست
albinism	سفیدی پوست
picked	پوست کنده
taxidermy	پوست ارایی
chafing	پوست رفتگی
chafes	پوست رفتگی
chafe	پوست رفتگی
skins	پوست پوستی
apple peel	پوست سیب
taxidermist	پوست ارا
skin effect	اثر پوست
malacodermous	نرم پوست
malicorium	پوست انار
melanic	سیاه پوست
melanotic	سیاه پوست
mesoderm	میان پوست
moleskin	پوست کورموش
molt	پوست اندازی
skinner	پوست فروش
kipskin	دسته پوست
hulled	پوست کنده
husked	پوست کنده
hypodermis	پوست زیرین
impassiveness	پوست کلفتی
in plain english	پوست کنده
slipe	پوست کندن از
skiver	پوست تراش
kid skin	پوست بزغاله
skin and bone	پوست واستخوان
negress	زن سیاه پوست
shuck	پوست نخودوغیره
ross	پوست کندن
parer	پوست تراش
peltmonger	پوست فروش
ross	پوست درخت
percutaneous	از راه پوست
periderm	پوست برونی
periderm	پوست اطراف
pityriasis	شوره پوست
parachroma	بیرنگی پوست
papillose	مانندبرامدگی پوست
onionskin	پوست پیاز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com