English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
propagation constant ثابت انتشار
Other Matches
dissemination انتشار اخبار انتشار اطلاعات
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
standing ثابت دستورالعمل ثابت
promulgation انتشار
publicity انتشار
spreading انتشار
diffusion انتشار
pervasion انتشار
emission انتشار
proclamations انتشار
proclamation انتشار
publications انتشار
publication انتشار
incidence انتشار
irradiation انتشار
broadcast انتشار
broadcasts انتشار
issuance انتشار
progation انتشار
dissemination انتشار
effluxion انتشار
omissions انتشار
report انتشار
reported انتشار
reports انتشار
currencies انتشار
effluence انتشار
publishment انتشار
currency انتشار
newsreader انتشار
omission انتشار
dispersion انتشار
propagation انتشار
issued انتشار
emissions انتشار
issues انتشار
issue انتشار
republication انتشار مجدد
noises انتشار دادن
issues انتشار دادن
wave motion انتشار موج
wave propagation انتشار موج
propagandize انتشار دادن
newsworthy قابل انتشار
thought broadcasting انتشار فکر
promulgation of the laws انتشار قوانین
sound propagation انتشار صوت
emissions انتشار امواج
noise انتشار دادن
to bruit abroad انتشار دادن
propagation delay تاخیر انتشار
money creation انتشار پول
issued انتشار دادن
propagation sequence تسلسل انتشار
emission انتشار امواج
load spread انتشار نیرو
light emission انتشار نور
issue انتشار دادن
published انتشار دادن
publish انتشار دادن
immission انتشار خارجی
propagation sequence مرحله انتشار
image speard انتشار تصویر
velocity of propagation سرعت انتشار
electronic emission انتشار الکترونها
circulations انتشار جریان
emissivity قابلیت انتشار
diffusion coefficient ضریب انتشار
electron emmission انتشار الکترون
publishes انتشار دادن
advertise انتشار دادن
circulation انتشار جریان
diffusible قابل انتشار
antenna pattern انتشار انتن
diffusion انتشار پخش
diffusion انتشار نور
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
spreads منتشر شدن انتشار
sounding boards عامل انتشار عقاید
issue انتشار دادن صدور
spread منتشر شدن انتشار
soundboard عامل انتشار عقاید
rate of flame propagation سرعت انتشار شعله
sounding board عامل انتشار عقاید
efflux انتشار بخارج جریان
error propagation انتشار خطا [ریاضی]
issues انتشار دادن صدور
conductivity ضریب هدایت یا انتشار
conical scanning انتشار مخروطی امواج
issued انتشار دادن صدور
circulative انتشار دهنده یا یابنده
propagate انتشار دادن پخش کردن
advertises اعلان کردن انتشار دادن
promulgated انتشار دادن ترویج کردن
promulgate انتشار دادن ترویج کردن
diasy chain انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
advertised اعلان کردن انتشار دادن
propagated انتشار دادن پخش کردن
propagates انتشار دادن پخش کردن
propagating انتشار دادن پخش کردن
promulgates انتشار دادن ترویج کردن
promulgating انتشار دادن ترویج کردن
issuable قابل صدور انتشار دادنی
issue [of something] [ID card or check] انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
capital stock سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
whispering campaign انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها
emissions انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
histogram نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
emission انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
electroluminescing که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
electroluminescent قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
answered tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answering tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answer tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answers tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
beta version گونهای از برنامه کاربردی نرم افزار که تقریباگ آماده انتشار است
fix ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
copyrights حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyright حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
ultrasonic inspection متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
emitter coupled logic طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
beta test گونه دوم از بررسی هایی که روی نرم افزار انجام میشود پیش از آنکه آماده انتشار شود
excitation انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
promulge انتشار دادن بعموم اگهی دادن
leger or ledger ثابت
changeless ثابت
disputeless ثابت
constants ثابت
sustained ثابت
fixing ثابت
constant ثابت
fixed bridge پل ثابت
sustain ثابت
settled ثابت
fixes ثابت
sustains ثابت
fiducial ثابت
incommutable ثابت
inalterable ثابت
fix ثابت
resolute ثابت
patted ثابت
pats ثابت
pat ثابت
steadier ثابت تر
steadying ثابت
thetical ثابت
thetic ثابت
firmest ثابت
established ثابت
invariable ثابت
specific ثابت
specifics ثابت
patting ثابت
firms ثابت
rugged ثابت
stables ثابت
steadied ثابت
permanent ثابت
stable ثابت
pegged ثابت
truest ثابت
solid ثابت
solids ثابت
static ثابت
firmer ثابت
fixed ثابت
equable ثابت
standstill ثابت
unshaken ثابت
indelible ثابت
steadies ثابت
undeviating <adj.> ثابت
steadiest ثابت
hard and fast ثابت
truer ثابت
unswerving <adj.> ثابت
true ثابت
firm ثابت
loyal ثابت
steady ثابت
immovable ثابت
stationary ثابت
fixed inputs منابع ثابت
fixed davit جرثقیل ثابت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com