Dictiornary-Farsi | ثبات دستمزد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
wage stabilization	ثبات دستمزد


Other Matches

wage fund theory of wages	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
paired registers	دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
arithmetic register	ثبات حسابی ثبات محاسباتی
air stability	وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
wages	دستمزد
waged	دستمزد
wage	دستمزد
rapine	دستمزد
stipend	دستمزد
pays	دستمزد
paying	دستمزد
stipends	دستمزد
factor payments	دستمزد
salary	دستمزد
salaries	دستمزد
waging	دستمزد
feoff	دستمزد
pay	دستمزد
wage funds	مایه دستمزد
cash-wage	دستمزد نقدی
wage cuts	کاهش دستمزد
wage differentials	اختلاف در دستمزد
minimum wage	حداقل دستمزد
wage standard	دستمزد استانده
wage rate	نرخ دستمزد
wage policy	سیاست دستمزد
wage determination	تعیین دستمزد
wage market	بازار دستمزد
wage freeze	انجماد دستمزد
wage index	شاخص دستمزد
wage funds	وجوه دستمزد
payroll	سیاهه دستمزد
wage costs	مخارج دستمزد
wage ceiling	حداکثر دستمزد
wage ceiling	سقف دستمزد
wage agreement	قرارداد دستمزد
wage compution day	دستمزد ساعتی
fee	مزد دستمزد
annual wage	دستمزد سالانه
base wage rate	حداقل دستمزد
wage constraint	محدودیت دستمزد
daily pay	دستمزد روزانه
wage control	کنترل دستمزد
rate of wage	نرخ دستمزد
direct labour	دستمزد مستقیم
raise	بالا بردن دستمزد
rate of wage increase	نرخ افزایش دستمزد
wage price spiral	دور تسلسل دستمزد
wage profit ratio	نسبت دستمزد به سود
raises	بالا بردن دستمزد
wage system	نظام پرداخت دستمزد
The wages wI'll be raised.	دستمزد ها بالاخواهند رفت
wage income	درامد بشکل دستمزد
wage freeze	ثابت نگهداشتن دستمزد
wage agreement	موافقت نامه دستمزد
wage bargain	چانه زنی دستمزد
indirect labour	هزینه دستمزد غیرمستقیم
wage flexibility	انعطاف پذیری دستمزد
practice fee	دستمزد [مثال ویزیت دکتر]
primage	دستمزد بار زدن کشتی
mandate	قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
truck system	اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
double time	پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
shaky	بی ثبات
changeful	بی ثبات
persistence	ثبات
fixity	ثبات
permanencies	ثبات
permanency	ثبات
steadfastness	ثبات
steadviness	ثبات
steadiness	ثبات
shakiest	بی ثبات
shakier	بی ثبات
variable	بی ثبات
stability	ثبات
wonky	بی ثبات
slippery	بی ثبات
grit	ثبات
gritted	ثبات
gritting	ثبات
persistency	ثبات
indissolubility	ثبات
p register	ثبات P
mutable	بی ثبات
moonish	بی ثبات
metastable	کم ثبات
lastingness	ثبات
instable	بی ثبات
indelibility	ثبات
inconstant	بی ثبات
inalterability	ثبات
abidance	ثبات
equability	ثبات
variables	بی ثبات
staunchness	ثبات
rtegistrar	ثبات
staidness	ثبات
bookkeeper	ثبات
changelessness	ثبات
stableness	ثبات
document register	ثبات
double minded	بی ثبات
fixedness	ثبات
lubricious	بی ثبات
registering	ثبات
registers	ثبات
registrar	ثبات
feeble minded	بی ثبات
feeble-minded	بی ثبات
unstable	بی ثبات
register	ثبات
fickle	بی ثبات
stable	با ثبات
stables	با ثبات
staunchly	با ثبات
fortitude	ثبات
impermanent	بی ثبات
shifty	بی ثبات
registrars	ثبات
constancy	ثبات
fastness	ثبات
fastnesses	ثبات
stabilization	ثبات
recorders	ثبات
recorder	ثبات
economic stability	ثبات اقتصادی
data register	ثبات داده ها
delay line register	ثبات با خط تاخیری
destabilize	بی ثبات کردن
discordance	عدم ثبات
dimensional stability	ثبات فرم
storage register	ثبات انباره
dimensional stability	ثبات اندازه
stabilization	ثبات دادن
object constancy	ثبات شیئی
control register	ثبات کنترل
arithmetic register	ثبات ریاضی
price stability	ثبات قیمت
base register	ثبات پایه
base register	ثبات مینا
perceptual constancy	ثبات ادراکی
bounds register	ثبات کرانه ها
buffer register	ثبات میانگیر
stack register	ثبات پشته
status register	ثبات وضعیت
occupational stability	ثبات شغلی
consistence	ثبات استحکام
constancy of volum	ثبات حجمی
voltage stability	ثبات ولتاژ
exchange register	ثبات معاوضهای
firmness	ثبات واستحکام
mask register	ثبات نقابی
inconstancy	عدم ثبات
link register	ثبات پیوند
light stable	ثبات نور
index register	ثبات شاخص
telephone traffic recorder	ثبات ترافیک
inflexibly	از روی ثبات
input register	ثبات ورودی
instruction register	ثبات دستورالعمل
integrating recorder	ثبات انتگرالی
structrual stability	ثبات ساختمانی
immutability	پا بر جایی ثبات
immovableness	سکون ثبات
ir	ثبات دستورالعمل
fickleness	عدم ثبات
fixism	ثبات گرایی
fixable	ثبات پذیر
unstable equilibrium	تعادل بی ثبات
frequency constancy	ثبات فرکانس
frequency recorder	ثبات فرکانس
general register	ثبات عمومی
general register	ثبات کلی
memory register	ثبات حافظه
grittiness	ثبات قدم
heat proof quality	ثبات حرارتی
arithmetic register	ثبات حسابی
register length	درازای ثبات
loyalty	ثبات قدم
instabilities	عدم ثبات
instability	عدم ثبات
constantly	ازروی ثبات
stability conditions	شرایط ثبات
stability analysis	تحلیل ثبات
stability of an emulsion	ثبات امولسیون
recording instrument	دستگاه ثبات
relocation register	ثبات جابجایی
recording thermometer	دماسنج ثبات
resoluteness	ثبات عزم
rigidity	ثبات مسیر
consistency	ثبات استحکام
register capacity	گنجایش ثبات
unsteady	بی ثبات کردن
unsteadily	بی ثبات کردن
fastness of color	ثبات رنگ
loyalties	ثبات قدم
recorders	ثبات نگارنده
poise	ثبات نگاهداری
abidance	ثبات قدم