English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
bimolecular displacement جابجایی دو مولکولی
Other Matches
rightsizing فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
tasks جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
task جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
molecular مولکولی
equimolecular هم مولکولی
intramolecular درون مولکولی
molecular distillation تقطیر مولکولی
molecular effusion فوران مولکولی
molecular effusion نفوذ مولکولی
molecular flow جریان مولکولی
molecular formula فرمول مولکولی
molecular ion یون مولکولی
molecular mass جرم مولکولی
molecular model الگوی مولکولی
asymmetry بی تقارنی مولکولی
molecular packing به هم فشردگی مولکولی
molecular paramagnetism پارامغناطیس مولکولی
molecular dispersion پاشندگی مولکولی
bimolecular elimination حذف دو مولکولی
intermolecular بین مولکولی
effusion نفوذ مولکولی
cohesion جاذبه مولکولی
mole fraction کسر مولکولی
molecular absorption جذب مولکولی
molecular alignment صف بندی مولکولی
molecular asymmetry بی تقارنی مولکولی
intermoleculary بین مولکولی
molecular beam باریکه مولکولی
cohesion کشش مولکولی
molecular crystal بلور مولکولی
molecular physics فیزیک مولکولی
molecular concentration غلظت مولکولی
molecular vibration ارتعاش مولکولی
molecular volume حجم مولکولی
molecular weight وزن مولکولی
molecular weight جرم مولکولی
effusions نفوذ مولکولی
unimolecular reaction واکنش تک مولکولی
molecular theory نظریه مولکولی
molecular structure ساختار مولکولی
molecular probes ردیابهای مولکولی
molecular orbital اوربیتال مولکولی
molecular rotation چرخش مولکولی
molecular sieve الک مولکولی
bimolecular reaction واکنش دو مولکولی
molecular spectrum طیف مولکولی
intramolecular rearrangement نوارایی درون مولکولی
bonding molecular orbital اوربیتال مولکولی پیوندی
critical molecular mass جرم مولکولی بحرانی
intramolecular force نیروی درون مولکولی
intermolecular reaction واکنش بین مولکولی
intermolecular rearrangement نوارایی بین مولکولی
molecular spectroscopy طیف بینی مولکولی
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
intermolecular attraction جاذبه بین مولکولی
molecular weight determination تعیین وزن مولکولی
molecular dipole moment گشتاور دو قطبی مولکولی
molecular polarizability قطبش پذیری مولکولی
average molecular speed سرعت مولکولی متوسط
molecular weight distribution توزیع وزن مولکولی
molecular still دستگاه تقطیر مولکولی
polymolecular polymer بسپار چند مولکولی
molecular indentification number عدد شناسایی مولکولی
intramolecular hydrogen bond پیوند هیدروژنی درون مولکولی
weight average molecular weight میانگین وزنی وزن مولکولی
intermolecular hydrogen bond پیوند هیدروژنی بین مولکولی
number average molecular weight میانگین عددی وزن مولکولی
intermolecular attractive force نیروی جاذبه بین مولکولی
subtitution nucleophilic unimolecular واکنش استخلافی هسته دوست تک مولکولی
lowest unoccupied molecular orbital پایینترین اوربیتال مولکولی اشغال نشده
highest occupied molecular orbital بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
substitution uncleophilic biomolecular واکنش استخلافی هسته دوست مولکولی
l.u.m.o orbital unoccupiedmolecular lowestپایینترین اوربیتال مولکولی اشغال نشده
homo orbital occupiesmolecular highest بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
deplacement جابجایی
displacement ton تن جابجایی
head posisioning جابجایی هد
handling جابجایی
displeacement of water جابجایی اب
commutation جابجایی
convection جابجایی
dislocation جابجایی
relocation جابجایی
displacement جابجایی
stokes shift جابجایی استوک
doppler shift جابجایی دوپلر
doppler frequency جابجایی دوپلر
relocation register ثبات جابجایی
shear displacements جابجایی برشی
displacement current جریان جابجایی
cost of removal هزینه جابجایی
shift reagent واکنشگر جابجایی
dislocation defect نقص جابجایی
static relocation جابجایی ایستا
dynamic relocation جابجایی پویا
relocation factor ضریب جابجایی
hydride shift جابجایی هیدریدی
handling of goods جابجایی امتعه
handling of goods جابجایی کالا
field displacement جابجایی میدان
image shift جابجایی تصویر
materials handling جابجایی مواد
allesthesia جابجایی بساوشی
program relocation جابجایی برنامه
eluviation جابجایی خاک
commutativity جابجایی پذیری
allach جابجایی بساوشی
alkyl shift جابجایی الکیلی
angular displacement جابجایی زاویهای
associative shift جابجایی تداعی
block move جابجایی بلوک
shift جابجایی شعاعی
shift جابجایی مرکزقوس
shifted جابجایی شعاعی
chemical shift جابجایی شیمیایی
commutative law قانون جابجایی
shifted جابجایی مرکزقوس
shifts جابجایی مرکزقوس
commutative جابجایی پذیر
commutation relation رابطه جابجایی
commutation rules قواعد جابجایی
shifts جابجایی شعاعی
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
commutative law خاصیت جابجایی [ریاضی]
itineration ازیک جابجایی دیگر
commutative property خاصیت جابجایی [ریاضی]
commutative rule خاصیت جابجایی [ریاضی]
stock handling cost هزینه جابجایی موجودی
translation جابجایی [ریاضی] [فیزیک]
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrixes جابجایی سط ر و ستون در آرایه
modular constraint محدودیت در جابجایی تصاویر
sand cone method طریقه جابجایی ماسه
red shift جابجایی به سوی قرمز
output per unit of displacement توان در واحد جابجایی
rotation جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
allocheiria جابجایی بساوشی متقارن
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
handling charges هزینههای جابجایی کالا
drunkennes خطای جابجایی یا لغزش
blue shift جابجایی به سوی ابی
cargo handling at port جابجایی کالا در بندر
free movement of capital ازادی جابجایی سرمایه
allochiria جابجایی بساوشی متقارن
commutative group [math.] گروه جابجایی [ریاضی]
hubble effect جابجایی به سوی قرمز
advection جابجایی افقی هوا
Abelian group [math.] گروه جابجایی [ریاضی]
image displacement تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
removable آنچه قابل جابجایی است
chemical shift equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
shift جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
Abelian group [math.] گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
commutative group [math.] گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
shifted جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
shifts جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
chemical shift non equivalent protons پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
globally تابع جابجایی که یک قطعه متن
global تابع جابجایی که یک قطعه متن
cartridges دیسک سخت قابل جابجایی
cartridge دیسک سخت قابل جابجایی
shifted جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
righted جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
right جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
shifts جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
righting جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
shift جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
displacement جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
shifted جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shift جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shifts جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
centure of pressure travel جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
data leakage جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
curing پروسهای که درطی ان بیشترلاستیکهای مصنوعی پلاستیکها و سوختهای جامدتغییر شکل داده و به ترکیباتی با وزن مولکولی بیشتر تبدیل میشوند
shift دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shifted دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
directories SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
machine address مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
directory SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
work انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
worked انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
shifts دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
laser هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
lasers هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
hydrogen bonding پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
distribute چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributing چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
rotate جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
shifts محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
shifted محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
shift محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
distributes چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
migration حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر
relocation جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
relocation جابجایی داده یا کدگزاری یاانتساب محل مطلق درحین اجرای برنامه
advection جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
store ثباتی درCPU که داده را پیش از پردازش یا جابجایی به محلی از حافظه نگه می دارد
explicit address آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com