Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
electric cleaner	جارو برقی
Other Matches
vacuums	جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuuming	جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum	جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuumed	جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
cleaner	جارو
mopping up	جارو کردن
ling	خلنج جارو
sweep	جارو کردن
collector	جاروی الکتریکی جارو
sweepy	چیزی که جارو میکند
collectors	جاروی الکتریکی جارو
sweep	وسعت میدان دید جارو
carpet sweeper	جارو نپتون [نظافت] [خانه داری]
broomball	نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
power traverse	مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
bushbabies	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
electrical	برقی
electricians mate	برقی
galvanic	برقی
before you know it	برقی
powers	برقی
powering	برقی
powered	برقی
electric	برقی
power	برقی
electrical circuit	مدار برقی
electric iron	اطو برقی
electric cushion	بالش برقی
electrical energy	انرژی برقی
electrical discharge	تخلیه برقی
electric current	جریان برقی
electrical conductor	رسانای برقی
electric welding	جوشکاری برقی
electric charge	بار برقی
electric welding	جوش برقی
electric soldering iron	هویه برقی
electric train	ترن برقی
electric light	روشنایی برقی
electric fluid	سیال برقی
electric flux	شاره برقی
electric power	توان برقی
electric furnace	کوره برقی
electric furnace	بوته برقی
electric spectrum	طیف برقی
electric heater	بخاری برقی
electric machine	دستگاه برقی
electric thermometer	دماسنج برقی
electric train	قطار برقی
electrical induction	القای برقی
electrotype	قالب برقی
electrical resistance	مقاومت برقی
frigidaire	یخچال برقی
vulcanizer	جوشکار برقی
gymnotus	مارماهی برقی
vulcanization	جوش برقی
moving staircase	پله برقی
non electric	غیر برقی
two unit system	دستگاه دو برقی
trolly	واگن برقی
trolleybus	اتوبوس برقی
trolley car	اتوبوس برقی
triple ignition	احتراق سه برقی
power blower	دمنده برقی
power turret	برجک برقی
three unit electrical system	دستگاه سه برقی
thermistor	رزیستور برقی
single ignition	احتراق تک برقی
foud royant a	سکته برقی
eletro luminescence	لومینسانس برقی
electrical series	زوجهای برقی
electrical shant	مهار برقی
electrical sheet	ورقهای برقی
electrise	برقی کردن
electrochemical	برقی- شیمیایی
trolley buses	اتوبوس برقی
electromagnet	اهنربای برقی
electrometallurgy	متالورژی برقی
electromotor	موتور برقی
trolley bus	اتوبوس برقی
electropathy	معالجه برقی
electrotherapeutics	درمان برقی
electrothermal printer	چاپگرحرارتی برقی
electrotype	چاپ برقی
thermoelectric	دما برقی
power	دستگاه برقی
trolley	واگن برقی
trolleys	واگن برقی
electrified	برقی کردن
electrifies	برقی کردن
electrify	برقی کردن
electrifying	برقی کردن
electrification	برقی کردن
electric shock	ضربه برقی
electric shocks	ضربه برقی
hot seat	صندلی برقی
refrigerator	یخچال برقی
refrigerators	یخچال برقی
patent leather	چرم برقی
trams	واگن برقی
tram	واگن برقی
elements	سازه برقی
powered	توان برقی
powered	دستگاه برقی
powering	توان برقی
powering	دستگاه برقی
powers	توان برقی
powers	دستگاه برقی
appliance	وسیله برقی
appliances	وسیله برقی
power	توان برقی
escalator	پله برقی
escalators	پله برقی
element	سازه برقی
hot plate	اجاق برقی
cable cars	تراموای برقی
moving stairway	پله برقی
moving staircase	پله برقی
escalator	پله برقی
all electric	تماما"برقی
before you can say knife	برقی ناگهان
electric , drill	مته برقی
current consuming device	وسیله برقی
electroreceptive device	وسیله برقی
receiving apparatus	وسیله برقی
thermoelectric	گرما برقی
electric amalgam	ملغمه برقی
dual ignition	احتراق دو برقی
dual magneto	مگنت دو برقی
chain saws	اره برقی
chain saw	اره برقی
electric candle	شمع برقی
hot-plate	اجاق برقی
electric brake	ترمز برقی
hot-plates	اجاق برقی
power broom	جاروی برقی
vacuum cleaner	جاروی برقی
vacuum cleaners	جاروی برقی
cable car	تراموای برقی
electric arch	قوس برقی
trolleybus	واگن برقی شهری
trolley wire	سیم ترن برقی
trolley frog	شاخک ترن برقی
trolley cross over	صلیب ترن برقی
three phase electric locomotive	لکوموتیو برقی سه فازه
trolley car	واگن برقی شهری
volcanize	جوش برقی دادن
twin plug	دو شاخه وسایل برقی
two pin plug	دو شاخه وسایل برقی
moving stairways	پله های برقی
moving stairs {pl}	پله های برقی
trolleycar [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
escalators	پله های برقی
electric drill	مته برقی [ابزار]
tram [British E]	قطار برقی خیابان
tramcar [British E]	قطار برقی خیابان
voltameter	ولتاژ سنج برقی
drilling machine	مته برقی [ابزار]
boring machine	مته برقی [ابزار]
utensil socket	[پریز دستگاه برقی]
streetcar [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
trolley [American E] [old-fashioned]	قطار برقی خیابان
utensil plug	دو شاخه وسایل برقی
moving staircases	پله های برقی
dynamometer instrument	توان سنج برقی
electroconvulsive therapy	درمان با تشنج برقی
electrodermal changes	تغییرات برقی پوست
electrodermal response	پاسخ برقی پوست
electrodiagnosis	تشخیص با دستگاههای برقی
aerial ropeway	خط هوایی ترن برقی
fridges	یخچال برقی سردخانه
electronarcosis	خواب انگیزی برقی
electroshock therapy	درمان با ضربه برقی
tramlines	خط مخصوص واگن برقی
galvanic skin response	پاسخ برقی پوست
electrocardiography	قلب نگاری برقی
attachment plug	دوشاخه وسایل برقی
electrification of a gas	برقی شدن گاز
electrodynamometer	توان سنج برقی
density of charge	چگالی بار برقی
cable way	راه اهن برقی
ect	درمان با تشنج برقی
differential electromagnet	اهنربای برقی تقابلی
electric boiler	دیگ بخار برقی
electric convulsive therapy	درمان با تشنج برقی
electric railway	راه اهن برقی
electric typewriter	ماشین تحریر برقی
electrical metallic tubing	لوله برقی فلزی
tramline	خط مخصوص واگن برقی
metalize	جوشکاری برقی کردن
portable appliance	وسیله برقی دستی
pull off	نیروی کشش برقی
phototube	لامپ نور- برقی
shiner	کفش چرمی برقی
spinet	ارگ برقی کوچک
photovalve	لامپ نور- برقی
shock therapy	درمان با ضربه برقی
photoemissive cell	لامپ نور- برقی
photo emission effect	صدور نور- برقی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com