Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
articulata
جانوران حلقه دار
Search result with all words
somite
حلقه یابند بدن جانوران
Other Matches
colony
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
base ring
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
crisp
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops
حلقه درون حلقه دیگر
looped
حلقه درون حلقه دیگر
crisps
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
حلقه درون حلقه دیگر
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
eye bolt
حلقه حلقه اتصال
convolute
حلقه حلقه کردن
purls
حلقه حلقه شدن
purl
حلقه حلقه شدن
wreathy
حلقه حلقه شده
quoit
حلقه پرتاب حلقه
purled
حلقه حلقه شدن
purling
حلقه حلقه شدن
faunology
جانوران
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
zooplankton
جانوران شناور
bimana
جانوران دودست
faunistic
وابسته به جانوران
zoodvnamics
فیزیولوژی جانوران
invertebrata
جانوران بی مهره
faunis
الهه جانوران
halobiont
جانوران اب شور
arachnida
جانوران عنکبوتی
herbivora
جانوران علفخوار
implacentalia
جانوران بی جفت
faunae
مربوط به جانوران
animals kingdom
جهان جانوران
kits
بچه جانوران
vermin
جانوران موذی
lights
ریه جانوران
menagerie
نمایشگاه جانوران
menageries
نمایشگاه جانوران
kit
بچه جانوران
acephali
جانوران بیسر
animality
زندگی جانوران
animal kingdom
جهان جانوران
animalist
پیکرنمای جانوران
clawed
سرپنجه جانوران ناخن
pachyder mata
جانوران پوست کلفت
claw
سرپنجه جانوران ناخن
king of beasts
پادشان جانوران :شیر
clawing
سرپنجه جانوران ناخن
neontology
بررسی جانوران مانده
oestrum
شهوت ومستی جانوران
arthropoda
جانوران مفصل دار
instinct
هوش طبیعی جانوران
instincts
هوش طبیعی جانوران
animal husband
پرورش جانوران اهلی
biosystematic
رده بندی جانوران
claws
سرپنجه جانوران ناخن
zooid
جانورسان شبیه جانوران
zootaxy
طبقه بندی جانوران
underbody
پایین تنه جانوران
verminous
پر از حشرات یا جانوران موذی
wild beasts
جانوران وحشی وحوش
terrarium
نمایشگاه جانوران خشکی
pincer
عضو گازانبری جانوران
to water
[horses, cattle, etc.]
آب دادن
[به جانوران بومی]
microorganism
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
microorganisms
جانوران کوچک ومیکروسکپی ریزجاندار
aquarium
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
aquariums
نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
epizootic
منتشر شونده درمیان جانوران
weasels
جانوران پستاندار شبیه راسو
weasel
جانوران پستاندار شبیه راسو
achordata
جانوران فاقد ستون فقرات
animalcular
وابسته به جانوران ذره بینی
To kI'll animals for food .
جانوران را برای غذا کشتن
gamekeepers
متصدی جانوران شکاری قرقچی
lorica
پوسته سخت حافظ جانوران
seafood
غذاهای مرکب از جانوران دریایی
limnologist
زیست شناس جانوران اب شیرین
gamekeeper
متصدی جانوران شکاری قرقچی
vivarium
جای نگاهداری جانوران زمینی
fauna
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
polyphagous
تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
zootechnics
روش تربیت ورام کردن جانوران
zootechnics
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechny
روش تربیت و رام کردن جانوران
foraminifer
جنسی از جانوران ریز ریشه پای
incestuous
وابسته به جفت گیری جانوران از یک جنس
verminate
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
zootechny
فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
chitin
جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
deadfall
دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
polyzoic
مرکب از شبه جانوران بسیار پرزیوگانی
zoography
علم توصیف جانوران وخوی انان
humane killer
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
foot and mouth
یکجور ناخوشی واگیردار با تب در جانوران شاخدار
rodenticide
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
outbreed
جفت گیری کردن انواع مختلف جانوران
sea fire
شب تابی دریا دراثر جانوران شب تاب وغیره
pinfold
جانوران ولگرد درتوقیف گاه نگاه داشتن
pond life
جانوران بی مهره
[که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
herd book
نژادنامه برخی جانوران همچون گاو وخوک
Aborigines
سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
awn
الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
chine
مهره استخوان پشت جانوران گوشت مازه
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
lethal chamber
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
Are animals able to think ?
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟
aquariums
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
hard roe
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
hard roe
اشبل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
roe
أشپل
[تخم ماهی یا دیگر جانوران دریایی]
[ماهیگیری]
aquarium
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
zootechnician
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
drag net
توریادامی که روی زمین بکشندکه همه جانوران رایکجابگیرد
Brit
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
omnivora
جانوران همه چیزخوار مانند خوک و اسب ابی
oestrual
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
aquaria
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
Brits
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
lanugo
کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
heteromorphic
جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
inbreeding
تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
labyrinthodon
سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
zoophyte
انواع جانوران مهره داری که رشد انها شبیه گیاه میباشد
galantine
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
totem pole
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem poles
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
notochord
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
hemoglobin
ماده رنگی اهن دار گویچههای قرمز خون جانوران مهره دار
strop
حلقه
wisps
حلقه
vortex
حلقه
volution
حلقه
for/next loop
حلقه NEXT/FOR
flower cup
حلقه گل
grummet
حلقه
gyre
حلقه
metamere
حلقه
ring aperture
حلقه
volute
حلقه
lunette
حلقه
vortices
حلقه
wreath
حلقه گل
verticil
حلقه
vortexes
حلقه
ear ring
حلقه
collar
حلقه
collars
حلقه
curl
حلقه
curled
حلقه
curls
حلقه
wreaths
حلقه گل
coiled
حلقه
convolution
حلقه
convolutions
حلقه
coils
حلقه
hoops
حلقه
anadem
حلقه گل
ran
حلقه
do while loop
حلقه WHILE/DO
bell-flower
حلقه گل
curly
حلقه حلقه
hoop
حلقه
cycle
حلقه
cycled
حلقه
cycles
حلقه
coil
حلقه
wisp
حلقه
loops
حلقه
eye
حلقه
reeled
حلقه
reeling
حلقه
fascias
حلقه
fascia
حلقه
hanks
حلقه
hank
حلقه
eyeing
حلقه
eying
حلقه
loop
حلقه
reel
حلقه
eyes
حلقه
meshing
حلقه
whorl
حلقه
link
حلقه
whorls
حلقه
earring
حلقه
meshes
حلقه
mesh
حلقه
ring
حلقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com