Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
Other Matches
tunics
کت کوتاه سربازان انگلیس
tunic
کت کوتاه سربازان انگلیس
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
purebred
جانور یا گیاه خوش نژاد
jackrabbit
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
curtal
کوتاه
succinct
کوتاه
stockier
کوتاه
stockiest
کوتاه
pygmy
قد کوتاه
pygmy
کوتاه
stocky
کوتاه
pygmies
قد کوتاه
pygmies
کوتاه
dumpy
کوتاه
dwarfish
کوتاه
concise
کوتاه
pigmy
قد کوتاه
pigmy
کوتاه
shortest
کوتاه
stunts
کوتاه
of short duration
کوتاه
stunting
کوتاه
stunt
کوتاه
pigmies
قد کوتاه
pigmies
کوتاه
synoptic
کوتاه
scut
دم کوتاه
bas relif
کوتاه
miniature
کوتاه
shorter
کوتاه
low
کوتاه
short
<adj.>
کوتاه
curt
<adj.>
کوتاه
fleeting
<adj.>
کوتاه
short
کوتاه
liliputian
قد کوتاه
down
کوتاه
succinct
<adj.>
کوتاه
puny
قد کوتاه
miniatures
کوتاه
little
کوتاه
concise
<adj.>
کوتاه
short time
کوتاه مدت
intrim
کوتاه مدت
punches
کوتاه قطور
short service line
خط سرویس کوتاه
short shunt
شنت کوتاه
short run
کوتاه مدت
short return
برگشت کوتاه
short run
مدت کوتاه
jog trot
یورتمه کوتاه
curtailment
کوتاه سازی
knurly
کوتاه قد کوتوله
short precision
دقت کوتاه
let us be brief
کوتاه کنیم
short period
دوره کوتاه
short splice
پیوند کوتاه
short term
کوتاه مدت
shortening in
کوتاه کردن
shortwave
موج کوتاه
hare sighted
کوتاه بین
spontoon
نیزه کوتاه
aphorism
سخن کوتاه
steep taper
مخروط کوتاه
stichomythia
مکالمات کوتاه
aphorisms
سخن کوتاه
strop
طناب کوتاه
half timber
الوار کوتاه
hidebound
کوتاه فکر
half pint
کوتاه تر از مقدارمتوسط
punched
کوتاه قطور
punch
کوتاه قطور
briefed
کوتاه مختصر
hide bound
کوتاه فکر
short term
دوره کوتاه
shortest
کوتاه مدت
reefs
کوتاه کردن
reef
کوتاه کردن
bas relief
برجسته کوتاه
bas-relief
برجسته کوتاه
bas-reliefs
برجسته کوتاه
short test bar
میله کوتاه
draw in
کوتاه شدن
idyl
قصیده کوتاه
idyl
چکامه کوتاه
abbreviated
کوتاه شده
low
کوتاه دون
short drop
دراپ کوتاه
truncates
کوتاه کردن
mackinaw
کت کوتاه و سنگین
curtails
کوتاه کردن
curtailing
کوتاه کردن
low frequency wave
موج کوتاه
catnap
چرت کوتاه
transients
فانی کوتاه
manakin
ادم کوتاه قد
truncated
کوتاه کردن
truncate
کوتاه کردن
manikin
ادم کوتاه قد
transient
فانی کوتاه
catnapped
چرت کوتاه
catnapping
چرت کوتاه
catnaps
چرت کوتاه
shortened
کوتاه تر کردن
shortens
کوتاه کردن
shortens
کوتاه تر کردن
formulates
کوتاه کردن
lop sided
کوتاه و بلند
brief
کوتاه مختصر
formulated
کوتاه کردن
briefest
کوتاه مختصر
shortened
کوتاه کردن
shorten
کوتاه تر کردن
curtailed
کوتاه کردن
curtail
کوتاه کردن
formulating
کوتاه کردن
abbreviate
کوتاه کردن
abbreviates
کوتاه کردن
abbreviating
کوتاه کردن
shorten
کوتاه کردن
briefer
کوتاه مختصر
morello
گیلاس دم کوتاه
stags
کوتاه کردن
razee
کوتاه کردن
scurrying
مسابقه کوتاه
scurry
مسابقه کوتاه
scurries
مسابقه کوتاه
scurried
مسابقه کوتاه
clipping
کوتاه کردن
anecdote
قصهء کوتاه
anecdotes
قصهء کوتاه
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
scutter
دو باگامهای کوتاه
short circuit
اتصال کوتاه
short burst
رگبار کوتاه
short brittle
شکننده- کوتاه
short blast
سوت کوتاه
stag
کوتاه کردن
short blast
بوق کوتاه
lie-down
استراحت کوتاه
lie down
استراحت کوتاه
playlet
نمایش کوتاه
short-lived
کوتاه مدت
novella
رمان کوتاه
paddle
پاروی کوتاه
paddled
پاروی کوتاه
paddles
پاروی کوتاه
paddling
پاروی کوتاه
novelet
داستان کوتاه
narrow minded
کوتاه نظر
short lived
کوتاه مدت
one track
کوتاه فکر
truncheon
چماق کوتاه
truncheons
چماق کوتاه
short range
کوتاه مدت
short-range
کوتاه مدت
piaffer
یورتمه کوتاه
truncating
کوتاه کردن
shortest
کوتاه کردن
stumpy
کوتاه وپهن
space
زمان کوتاه
spaces
زمان کوتاه
short-term
کوتاه مدت
novelette
داستان کوتاه
stumped
خپله کوتاه قد
stumping
خپله کوتاه قد
stumps
خپله کوتاه قد
canters
چهارنعل کوتاه
cantering
چهارنعل کوتاه
by pass
اتصال کوتاه
unabridged
کوتاه نشده
in the short run
در کوتاه مدت
term paper
رساله کوتاه
novelettes
داستان کوتاه
canter
چهارنعل کوتاه
cantered
چهارنعل کوتاه
short story
داستان کوتاه
short stories
داستان کوتاه
spud
چاقوی کوتاه
spuds
چاقوی کوتاه
short haul
خط سیر کوتاه
chop
گام کوتاه
chopped
گام کوتاه
short-wave
موج کوتاه
short wave
موج کوتاه
To back down .
کوتاه آمدن
chip shot
ضربه کوتاه
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
short-haul
خط سیر کوتاه
shuffling
گام کوتاه
shuffles
گام کوتاه
shuffled
گام کوتاه
shuffle
گام کوتاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com