Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
go backdoor
جاگیری در پشت مدافع برای دریافت پاس
Other Matches
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
checks
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
busied
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
blitzing
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzes
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed
حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
stunt
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunting
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
lotus position
جاگیری لوتوسی
c
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
back-up
جاگیری پشت یار
back up
جاگیری پشت یار
zction for dammages
اقدام برای دریافت خسارت وارده
coverings
اماده شدن برای دریافت توپ
demand
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
modes
حالت کامپیوتر برای دریافت داده
cover
اماده شدن برای دریافت توپ
covers
اماده شدن برای دریافت توپ
facsimile transceiver
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
mode
حالت کامپیوتر برای دریافت داده
demanded
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demands
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
huddling
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddle
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddled
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
huddles
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات
go baseline
حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
standoff half
بازیگر میانی پشت خط تجمع برای دریافت توپ
reperforator
ماشینی که نوارکاغذی را سوراخ میکند برای دریافت سیگنال
answer
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
posterestante
پستی که در پستخانه میماند تاگیرنده برای دریافت ان مراجعه کند
answers
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
CBMS
استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
modes
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
eft
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
mode
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
carriers
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
carrier
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
mid user
اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر
spooler
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
spooling device
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
invited
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
card
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
cards
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
negative
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
invite
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
negatives
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
handshakes
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
handshake
سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
invites
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
Eudora
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
flag day
هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
DCD
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
subscribe
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
piggybacking
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
subscribing
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribed
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
quick out
نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
thick Ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
receipt notification
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
DSR
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
faxed
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
sequential
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
acknowledging
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
defendant
مدافع
pleader
مدافع
crease defenceman
مدافع
championless
بی مدافع
pass rusher
مدافع خط
defenders
مدافع
backer up
مدافع
defender
مدافع
defenseless
بی مدافع
backs
مدافع
defendants
مدافع
apologist
مدافع
apologists
مدافع
close defence
سه مدافع
back
مدافع
blue liner
مدافع
full back
مدافع پوششی
backman
بازیگر مدافع
ball hawk
مدافع پرقدرت
back
مدافع خط میدان
defensor
وکیل مدافع
blitzer
مدافع نفوذی
barristers
وکیل مدافع
self defensive
مدافع خود
barrister
وکیل مدافع
advocate
وکیل مدافع
proctor
وکیل مدافع
judge advocate
وکیل مدافع
the champion of liberty
مدافع ازادی
positioned
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
backfour
چهار مدافع
advocated
وکیل مدافع
advocates
وکیل مدافع
defending attorney
وکیل مدافع
advocating
وکیل مدافع
position
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
backs
مدافع خط میدان
chicken fight
سد کردن پی در پی راه مدافع
attorney
نمایندگی وکیل مدافع
counsellor
رایزن وکیل مدافع
attorneys
نمایندگی وکیل مدافع
counsellors
رایزن وکیل مدافع
linemen
مدافع یامهاجم روی خط
free safety
مدافع در منطقه ضعف
scambler
مدافع مامور مانوربالا
signal caller
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
lineman
مدافع یامهاجم روی خط
slotback
مدافع پشت شکاف
counselors
رایزن وکیل مدافع
defending shampion
مدافع عنوان قهرمانی
line backer
مدافع پشتیبان خط تجمع
contestants
مسابقه دهنده مدافع
double up
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
contestant
مسابقه دهنده مدافع
counselor
رایزن وکیل مدافع
wicketkeeper
توپگیر مدافع میلههای کریکت
wing threequarter
هریک از دو مدافع کنار زمین
bait the hole
گول زدن مدافع حریف
squeeze
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed
سد کردن مدافع حریف با دونفر
blocker
مدافع روی تور والیبال
squeezes
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezing
سد کردن مدافع حریف با دونفر
power i
طرح شماره یک بازی با سه مدافع
cryptoperiod
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
shortstop
موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
cutoff block
سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
flares
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
flare
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
ball hawk
مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
set back
مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است
submarines
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine
مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
fore check
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
pass cut
روش گریختن مهاجم بی گوی از چند مدافع
cross kick
ضربه با پا به سمت دیگرزمین که مدافع کمتری دارد
defenceman
مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
strong safety
مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
dropouts
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
foot sweep
پرتاب مهاجم از طرف مدافع با گرفتن یقه و استفاده از پا
delayed offside
تاخیر در اعلام افساید که بستگی به واکنش مدافع دارد
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
barrister
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barristers
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
power block
سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
look off
فریب دادن مدافع با نگاه به سمت مخالف پیش از پرتاب توپ
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
sweepers
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweeper
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
quick opener
بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
shiver
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
safety
اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
quick count
کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
deliveries
دریافت
delivery
دریافت
mental perception
دریافت
receipts
دریافت
percipience
دریافت
receipt
دریافت
reception
دریافت
receptions
دریافت
inception
دریافت
comprehension
دریافت
comprehensions
دریافت
sensing
دریافت
discernment
دریافت
receiving
دریافت
synecdoche
هم دریافت
collection
دریافت
sentience
دریافت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com