English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (6 milliseconds)
English Persian
band-stand جایگاه ارکستر
Other Matches
band ارکستر
bands ارکستر
symphony orchestras ارکستر سمفونی
orchestral در خور ارکستر
symphony orchestra ارکستر سمفونی
maestro رهبر ارکستر
chamber orchestras ارکستر مجلسی
chamber orchestra ارکستر مجلسی
maestros رهبر ارکستر
kapell meister رئیس ارکستر
bandmaster رهبر ارکستر
who leads the orchestra سر دسته این ارکستر کیست
string quartets ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
placing جایگاه
cabin جایگاه
limb top جایگاه
toll house جایگاه
positioned جایگاه
position جایگاه
stationed جایگاه
station جایگاه
houses جایگاه جا
house جایگاه جا
places جایگاه
housed جایگاه جا
stations جایگاه
place جایگاه
flash house جایگاه دزدان
expanse of rubble جایگاه خرابیها
lattice site جایگاه شبکه
grandstand جایگاه سرپوشیده
picture palace جایگاه سینما
parking place جایگاه توقف
expanse of ruins جایگاه خرابیها
seats جایگاه نشاندن
seated جایگاه نشاندن
seat جایگاه نشاندن
grandstands جایگاه سرپوشیده
home range جایگاه حیوانات
pumping ststion جایگاه تلمبه
ordinal position جایگاه ترتیبی
picture theatre جایگاه سینما
engine house جایگاه لوکوموتیو
site plan نقشه جایگاه
banstand جایگاه ارکست
hibernaculum جایگاه زمستانی
picturedrome جایگاه سینما
telephone station جایگاه تلفن
galleries جایگاه تماشاگران
stands جایگاه تماشاگران
stalling لژ جایگاه ویژه
stall لژ جایگاه ویژه
sanctuary جایگاه مقدس
sanctuaries جایگاه مقدس
operating room جایگاه عمل
booth جایگاه رژه
booths جایگاه رژه
operating rooms جایگاه عمل
gallery جایگاه تماشاگران
scene of destruction جایگاه خرابیها
stone work جایگاه سنگ تراشی
sanctum قدس جایگاه مقدس
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
swinery پرورشگاه یا جایگاه خوکان
stand one's ground <idiom> حمایت از جایگاه شخص
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
sail loft جایگاه بادبان سازی
fire post جایگاه اتش نشانی
menagerie جایگاه دام ودد
lay-bys جایگاه ایست ایستگاه
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
lay by جایگاه ایست ایستگاه
podiums بالکن جایگاه مخصوص
podium بالکن جایگاه مخصوص
news-stands جایگاه فروش روزنامه
news-stand جایگاه فروش روزنامه
press box لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
news stand جایگاه فروش روزنامه
press boxes لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
dock جایگاه متهم در دادگاه
docked جایگاه متهم در دادگاه
menageries جایگاه دام ودد
platform کف راه جایگاه خطابه
docks جایگاه متهم در دادگاه
oarlock جایگاه فلزی پارو
malt house جایگاه مالت سازی
gate chamber wall جایگاه حرکت دریچه
platforms کف راه جایگاه خطابه
far turn پیچ سمت جایگاه
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
bars جایگاه متهمین در دادگاه
bar جایگاه متهمین در دادگاه
stand جایگاه گواه در دادگاه
choir-loft [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
witness box جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
witness box جایگاه شهود گواه جای
haras جایگاه تخم کشی اسب
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
location جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
perching جایگاه بلند جای امن
perches جایگاه بلند جای امن
locations جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
orchestra دسته نوازندگان جایگاه ارکست
perched جایگاه بلند جای امن
orchestras دسته نوازندگان جایگاه ارکست
perch جایگاه بلند جای امن
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
lubritorium جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
tap room جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
choir-aisle [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
Pay attention to the house rules [hazard statements] . توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
clubhouse ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouses ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
porter house جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
grandstands جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstand جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
feretory تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com