Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
elevation
جای بلند وبرامدگی ترفیع
elevations
جای بلند وبرامدگی ترفیع
Other Matches
pedestal
بلند کردن ترفیع دادن
pedestals
بلند کردن ترفیع دادن
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
upgraded
ترفیع
preferences
ترفیع
upgrading
ترفیع
gradations
ترفیع
upgrades
ترفیع
preference
ترفیع
promotions
ترفیع
elevaling
ترفیع
elevations
ترفیع
gradation
ترفیع
raises
ترفیع
upgrade
ترفیع
raise
ترفیع
elevation
ترفیع
ennoblement
ترفیع
promotion
ترفیع
advancement
ترفیع
preferment
ترفیع
lift
ترفیع اسانسور
lifted
ترفیع اسانسور
lifting
ترفیع اسانسور
mounts
صعود ترفیع
promoting
ترفیع دادن
promote
ترفیع دادن
basic date
تاریخ ترفیع
elevating
ترفیع دادن
lifts
ترفیع اسانسور
graduates
ترفیع دادن
graduate
ترفیع دادن
increases
ترفیع دادن
elevates
ترفیع دادن
elevate
ترفیع دادن
graduating
ترفیع دادن
promotion
ترفیع پیاده
mount
صعود ترفیع
promotes
ترفیع دادن
promotions
ترفیع پیاده
increase
ترفیع دادن
increased
ترفیع دادن
promoted
ترفیع دادن
elation
ترفیع سرفرازی شادی
gradation
ترفیع درجه گرفتن
gradations
ترفیع درجه گرفتن
pawn promotion
ترفیع پیاده شطرنج
advance
ترفیع رتبه دادن
advancing
<adj.>
ترفیع رتبه دادن
promotions
ترفیع رتبه پیشرفت
promotion
ترفیع رتبه پیشرفت
to upgrade somebody
به کسی ترفیع دادن
to promote somebody
به کسی ترفیع دادن
ranker
افسر ترفیع یافته افسرصفی
underpromote
ترفیع پیاده به غیر وزیر
knighting
بمقام سلحشوری ودلاوری ترفیع دادن
He was granted a grade promotion.
یک پایه ترفیع ( ارتقاء درجه ) گرفت
knighted
بمقام سلحشوری ودلاوری ترفیع دادن
knight
بمقام سلحشوری ودلاوری ترفیع دادن
knights
بمقام سلحشوری ودلاوری ترفیع دادن
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
advances
ترقی دادن ترفیع رتبه دادن
promoting
ترفیع دادن درجه دادن
promoting
ترفیع دادن ترویج دادن
promotes
ترفیع دادن درجه دادن
promotes
ترفیع دادن ترویج دادن
promoted
ترفیع دادن ترویج دادن
promote
ترفیع دادن ترویج دادن
promoted
ترفیع دادن درجه دادن
promote
ترفیع دادن درجه دادن
mouth filling
بلند
soaring
بلند
high grown
بلند قد
amplifier
بلند گو
legged
پا بلند
lengthwise
بلند
pointer
خط کش بلند
pointers
خط کش بلند
eton collan
بلند
loud speaker
بلند گو
amplifiers
بلند گو
towering
بلند
high
بلند
longest
بلند
longs
بلند
megaphones
بلند گو
upland
بلند
megaphone
بلند گو
highfalutin
بلند
forte
بلند
loudspeaker
بلند گو
fortes
بلند
talll
قد بلند
longer
بلند
longed
بلند
highest
بلند
highs
بلند
high (1 9 to 36)
بلند
vociferous
بلند
long
بلند
long-
بلند
talll
بلند
grandiose
بلند
tall
قد بلند
loudly
بلند
taller
قد بلند
tallest
بلند
aloud
بلند
tallest
قد بلند
uplands
بلند
eminent
بلند
rumbustious
بلند
taller
بلند
tall
بلند
skyscrapers
بلند
loftily
بلند
willowy
بلند
skyscraper
بلند
levitated
بلند شدن
levitates
بلند شدن
gauntlet
دستکش بلند
levitating
بلند شدن
surge
موج بلند
ambition
بلند همتی
ambition
بلند پروازی
levitate
بلند شدن
riser
بلند شونده
tossing
ضربه بلند
roughest
پست و بلند
elevates
بلند کردن
rough
پست و بلند
elevating
بلند کردن
surged
موج بلند
elevate
بلند کردن
toss
ضربه بلند
tossed
ضربه بلند
tosses
ضربه بلند
surges
موج بلند
hoisted
بلند کردن
heist
بلند کردن
hoists
بلند کردن
hoist
بلند کردن
elevated
بلند مرتبه
promontory
دماغه بلند
ambitions
بلند پروازی
forte
موسیقی بلند
heists
بلند کردن
lofty
بلند بزرگ
lofty
بلند پایه
loudly
با صدای بلند
sonorous
قلنبه بلند
ambitions
بلند همتی
upland
زمین بلند
tore
علف بلند
uplands
زمین بلند
fortes
موسیقی بلند
heaved
بلند کردن
heave
بلند کردن
magnanimity
بلند همتی
promontories
دماغه بلند
raised kerb
جدول بلند
vociferant
با صدای بلند
walk off with
بلند کردن
belly laugh
خندهی بلند
belly laughs
خندهی بلند
big-hearted
نظر بلند
high-rise
ساختمان بلند
low-rise
نه بسیار بلند
top-level
بلند پایه
yuk
خندهی بلند
To do something slapdash.
سر بلند بودن
uprear
بلند شدن
upraise
بلند کردن
tor
صخره بلند
raised kerb
لبه بلند
row de dow
صدای بلند
shandygaff
بلند رویایی
slab sided
بلند ولاغر
slam bang
با سر وصدای بلند
supereminent
بسیار بلند
tallish
نسبتا بلند
talll
بلند بالا
throw up
بلند کردن
to kick up
با پا بلند کردن
to read out
بلند خواندن
to throw up
بلند کردن
long run
[American E]
<adj.>
بلند مدت
long term
<adj.>
بلند مدت
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند همت
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند پرواز
crepido
پی پایه بلند
banquet
زمین بلند
banquette
زمین بلند
bell-tower
برج بلند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com