English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
physical analysis جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
Other Matches
cascade impactor دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
sieve separation جداسازی دانه ها با الک
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary بین ذرات در داخل ذرات
gooseflesh دانه دانه شدن یا ترکیدگی پوست در اثر سرما یا ترس
sieve analysis تجزیه دانه خاک توسط الک ازمایش دانه بندی
granulator دانه دانه کننده ماشین خردکردن
grain دانه دانه کردن جوانه زدن
granularly بطور دانه دانه یا جودانه
fine grained دانه دانه شده ریز
granulate دانه دانه شدن یا کردن
corn میخچه دانه دانه کردن
corns میخچه دانه دانه کردن
grainer دانه دانه کننده
granulation دانه دانه سازی
granulate دانه دانه کردن
granularity دانه دانه بودن
granulated metal فلز دانه دانه
disseverance جداسازی
separation جداسازی
sequestration جداسازی
isolation جداسازی
disconnection جداسازی
sorting جداسازی
decatenate جداسازی
separations جداسازی
interception جداسازی
segregation جداسازی
dielectric isolation جداسازی با عایق
diode isolation جداسازی دیودی
isolation تجزیه جداسازی
isotope separation جداسازی ایزوتوپ
detachments جداسازی تفکیک
separation factor ضریب جداسازی
separation method روش جداسازی
detarring جداسازی قیر
frequency separation جداسازی فرکانس
oxide isolation جداسازی اکسیدی
detachment جداسازی تفکیک
volatility separation جداسازی از طریق فراریت
dust separation جداسازی گرد و غبار
ingot peeling machine دستگاه جداسازی شمش
isolation ایزوله کردن جداسازی
privacy جداسازی مبادله پیام برای تامین
maintainability ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
corrective maintenance جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
ingredient ذرات
ingredients ذرات
physical فیزیکی
elementary particles ذرات بنیادی
planetesimal ذرات سیارهای
radioactive rays ذرات رادیواکتیو
metal foulings ذرات فلز
weight of solids وزن ذرات
molecular attracticm جاده ذرات
fundamental particles ذرات بنیادی
intermolecular بین ذرات
intermolecular در داخل ذرات
denseness تراکم ذرات
sand blasting ذرات سنگ
allergen ذرات الرژی زا
roily پر از ذرات رسوبی
particle physics فیزیک ذرات
blood corpuscles ذرات خون
cosmic particles ذرات کیهانی
barrier penetration by particles نفوذ ذرات در سد
physical constant ثابتهای فیزیکی
physical design طرح فیزیکی
hardware واحدهای فیزیکی
physical change تغییرات فیزیکی
physical unit واحد فیزیکی
physical state حالت فیزیکی
physical quantity کمیت فیزیکی
physical security امنیت فیزیکی
physical record رکورد فیزیکی
physico mathematical فیزیکی و ریاضی
physical capital سرمایه فیزیکی
physical analysis تجزیه فیزیکی
physical constraints محدودیتهای فیزیکی
physiotherapy درمان فیزیکی
psychopaysical روانی- فیزیکی
physicalism فیزیکی نگری
biophysical زیستی- فیزیکی
emulsions ذرات چربی دراب
emulsioning ذرات چربی دراب
emulsion ذرات چربی دراب
thershold temperature استانه دمای ذرات
emulsioned ذرات چربی دراب
segregation تفکیک ذرات بتن
nebulize تبدیل به ذرات کردن
particulate دارای ذرات ریز
planetesimal hypothesis فرضیه ذرات سیارهای
scattering of alpha particles پراکندگی ذرات الفا
effective size of grain قطر موثر ذرات
pollinium توده ذرات گرده گل
absorption of charged particles جذب ذرات باردار
particle physics فیزیک ذرات اتمی
physical drive دیسک گردان فیزیکی
lay (light) into <idiom> حمله فیزیکی کردن
physical فیزیکی مربوط به تاسیسات
physical format قالب بندی فیزیکی
environment محیط یا موقعیتهای فیزیکی
environments محیط یا موقعیتهای فیزیکی
physical constant ثابت فیزیکی [فیزیک]
physio chemical وابسته به شیمی فیزیکی
marginal physical product محصول فیزیکی نهائی
emulsifying بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
dispersion متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
isometric دارای ذرات ریز متساوی
leucocytosis افزودگی ذرات سفید خون
isometrics دارای ذرات ریز متساوی
granulate دارای ذرات ریز کردن
emulsify بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifies بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsified بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
polymerization ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
fall out ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
cohesion التصاق یا قوه جاذبه ذرات
size ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
line اتصال فیزیکی به ارسال داده
sizes ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
lines اتصال فیزیکی به ارسال داده
environmental security تامین محیطی و فیزیکی منطقه
marginal physical product of labor محصول فیزیکی نهائی کار
deformation تغییر شکل فیزیکی درساختمان
isotropic دارای خواص فیزیکی مشابه
geopolitics مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
marginal physical product of capital محصول فیزیکی نهائی سرمایه
electro magnetism علم روابط فیزیکی میان
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
kinetic theory فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
nucleon ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
cohesion نیروی جاذبه بین ذرات همگن
vacuist کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
suspensoid محلول سریشمی دارای ذرات معلق
achondrite سنگ الماس بدون ذرات گرد
physicochemical وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
built into که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
gather writer تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
grain size classification طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
schiller تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
lenticulate ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
micronize بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
protoxide ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
grain orientation طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
dispersoid پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
aircraft alternation اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
communication مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
hands-on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
communication اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
hands on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
mist کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
atomize تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomized تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
texture طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
atomising تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
mists کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
atomised تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
synchrotron دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
atomizes تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizing تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
kinetic theory of heat عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
electrophoresis حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
textures طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
amylose مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
diatomite ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
charge neutrality تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
emulsions تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsion تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioned تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
haze غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
emulsioning تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
network اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
security specialist فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
networks اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
communication سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
networking اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
media هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
atomizer دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
aerosols ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
atomisers دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomizers دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
iceneedle یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
aerosol ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
binder ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binders ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
sonde اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
channel اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
interior label بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com