Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
toe off
جدا شدن پنجه پا از زمین
Search result with all words
tap dance
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
Other Matches
palmatifid
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
downstream toe
پنجه سد
claw
پنجه
fives
پنجه
clawing
پنجه
claws
پنجه
adactylous
بی پنجه
pitchfork
پنجه
pitchforks
پنجه
forking
پنجه
fork
پنجه
digitigrade
پنجه رو
digitation
پنجه
toe
پنجه
paw
پنجه
toes
پنجه
cross arm
پنجه
talons
پنجه
paws
پنجه
talon
پنجه
pawing
پنجه
griff
پنجه
clawed
پنجه
fistula
پنجه
pawed
پنجه
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
palmate
شبیه پنجه
toe
با پنجه پا زدن
toe
با پنجه پا راندن
hand post
پنجه راهنما
wild bryony
پنجه کلاغ
hellweed
پنجه کلاغ
heel and toe
با پنجه و پاشنه
branch pipe
پنجه اگزوز
intoed
پنجه برگشته
intoed
پنجه بتو
brass knuckles
پنجه بوکس
leptodactyl
باریک پنجه
lobster claw
پنجه خرچنگی
knuckle-dusters
پنجه بوکس
knuckle duster
پنجه بوکس
lycopod
پنجه گرگی
lycopodium
پنجه گرگی
kick up
زدن پنجه
pedatifid
پنجه وار
sowbread
پنجه مریم
fissiped
پنجه شکافته
swine bread
پنجه مریم
pentadactylic
پنجه دار
pentadactylous
پنجه دار
fissidactyl
پنجه شکافته
paw
پنجه زدن
tiptoe
نوک پنجه
cat's paws
پنجه گربه
tiptoed
نوک پنجه
tiptoeing
نوک پنجه
the mailed fist
زور سر پنجه
tiptoes
نوک پنجه
pawed
پنجه زدن
cyclamens
پنجه مریم
cat's paw
پنجه گربه
knuckle-duster
پنجه بوکس
cyclamen
پنجه مریم
toeless
بدون پنجه
pawing
پنجه زدن
toe cap
پنجه کفش
paws
پنجه زدن
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
hunker
روی پنجه پاایستادن
devil's claw
خفت پنجه دیوی
ball of toe
گوشت زیر پنجه پا
square toed
دارای پنجه مربع
forepaw
پنجه دست حیوانات
crow foot zinc
پیل پنجه کلاغی
clevis
اتصال پنجه مفصلی
ground fir
پنجه گرگ سلاژین
forepaw
پنجه پای جلو
pigeon toed
دارای پنجه برگشته
lumbrical
ماهیچه انگشت یا پنجه
pedate
پنجه دار شبیه پا
monkey fist
گره پنجه میمون
winnowwing fan
جام پنجه شانه
pouncing
درحال حمله با پنجه
pounces
درحال حمله با پنجه
brass knuckles
پنجه مشت زنی
pounced
درحال حمله با پنجه
pounce
درحال حمله با پنجه
toeplate
نعل پنجه کفش
digitation
انشعاب بشکل پنجه
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
cross swords
دست و پنجه نرم کردن
heat muff
پوشش اطراف پنجه اگزوز
syndactylism
پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
fingering
پنجه گذاری انگشت کاری
base thickness of buttress
عرض پنجه پشت بند
scoop
پنجه ماشین خاک برداری
He has a delightful touch on the guitar .
گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
hand-to-hand
دسته و پنجه نرم کردن
hand to hand
دسته و پنجه نرم کردن
scoops
پنجه ماشین خاک برداری
scooping
پنجه ماشین خاک برداری
pigeon toed
دارای پنجه خمیده بداخل
scooped
پنجه ماشین خاک برداری
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
palmipede
پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
pentadactylate
دارای پنج زائده شبیه پنجه
Foxglove
گل پنجه علی
[در تهیه رنگ زرد]
Ravishingly beautiful.
مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
cats paw
الت دست دیگران گره پنجه گربهای
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
barburetor heater
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
jacana
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
to sit up and beg
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
crow's foot
هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
to beg
[of a dog holding up front paws]
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
longspur
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
bear's foot
نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
parmakli
لوزی پنجه ای
[این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
pentadactylate
پنج انگشتی دارای پنج پنجه
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
soiling
زمین
terrain
زمین
ground
: زمین
soils
زمین
floors
کف زمین
soil
زمین
ground
کف زمین
lackland
بی زمین
grass roots
کف زمین
graze
زمین
grazed
زمین
land n
زمین
grazes
زمین
rooter
زمین کن
ground
زمین
globes
زمین
cinder tracks
زمین دو
cinder track
زمین دو
land
زمین
geodetically
زمین
floored
کف زمین
earthing
زمین
floor
کف زمین
acres
زمین
acre
زمین
extra terrestrial
زمین
field
زمین
floor
کف زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
norland
زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com