English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
English Persian
orthopedics جراحی استخوان
Search result with all words
osteoplastic وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
Other Matches
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
surgeries جراحی
surgery جراحی
raspatory سوهان جراحی
hysterotomy جراحی رحم
plastic surgery جراحی پلاستیک
neurosurgery جراحی اعصاب
postoperative پس از عمل جراحی
surgically از لحاظ جراحی
surgical وابسته به جراحی
surgery عمل جراحی
surgery اتاق جراحی
surgical عمل جراحی
surgical مربوط به جراحی
surgeries عمل جراحی
surgeries اتاق جراحی
A surgical operation . عمل جراحی
operation عمل جراحی
forceps انبر جراحی
canula لوله جراحی
psychosurgery جراحی روانی
bougie میل جراحی
surgical operation عمل جراحی
the knife الت جراحی
the knife چاقوی جراحی
surgical instruments الات جراحی
aciurgy عمل جراحی
scalpels باچاقوی جراحی بریدن
scalpels چاقوی کوچک جراحی
gouge اسکنه جراحی بزورستانی
scalpel چاقوی کوچک جراحی
catheter میل جراحی بول
surgeon's knot گره بخیه جراحی
operated عمل جراحی کردن
gouging اسکنه جراحی بزورستانی
gouges اسکنه جراحی بزورستانی
gouged اسکنه جراحی بزورستانی
scalpel باچاقوی جراحی بریدن
operating theatres نمایشگاه عمل جراحی
operating theatre نمایشگاه عمل جراحی
rhinoplasty جراحی پیوندی بینی
ablator الت بریدن در جراحی
operate عمل جراحی کردن
forceps انبر جراحی انبرک
abaptistum اره جراحی مغز
abaptiston اره جراحی مغز
inoperable غیر قابل جراحی
operates عمل جراحی کردن
bistoury چاقوی کوچک جراحی
plastic surgery جراحی ترمیمی و زیبایی
surgical مربوط به امور پزشکی جراحی
scrubbed ضد عفونی برای عمل جراحی
scrub ضد عفونی برای عمل جراحی
swabs سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
swab سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
probang میله گلو پاک کن جراحی
thoracotomy عمل جراحی شکافتن جدارسینه
scrubbing ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubs ضد عفونی برای عمل جراحی
pneumectomy عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
tonsillectomy در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
emboly یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
hysterectomize بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
face lifting جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
embolectomy عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
vasectomies عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomy عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
ossicle استخوان چه
natchbone استخوان
boneless بی استخوان
tarsus استخوان مچ پا
fleshiest بی استخوان
boning استخوان
jawbones استخوان فک
bone استخوان
bones استخوان
osteotome استخوان بر
boned استخوان
jawbone استخوان فک
fleshy بی استخوان
fleshier بی استخوان
carcse استخوان بندی
huckle bone استخوان لگن
reckets استخوان نرمی
huckle bone استخوان چاربند
reckets نرمی استخوان
raspatory استخوان ساب
xyster استخوان تراش
scalping iron استخوان تراش
humeeerus استخوان بازو
humeeerus استخوان عضد
reckets ملاست استخوان
ungual bone استخوان ناخنی
the humeral bone استخوان بازو
sacrum استخوان خاجی
hyperostosis برامدگی استخوان
hyoid bone استخوان لامی
the humeral bone استخوان عضد
scaular استخوان شانه
carcass استخوان بندی
stirrup bone ;stirrup bone استخوان رکابی
exostosis برامدگی استخوان
thigh bone استخوان ران
ethmoid استخوان پرویزنی
ethmoid استخوان غربالی
temporal bone استخوان گیجگاه
epiphysis شاخ استخوان
stapes استخوان رکابی
fish bone استخوان ماهی
foot bone خرده استخوان پا
metacarpal استخوان کف دست
shacklebone استخوان مچ دست
shacklebone استخوان قاپ
skelton استخوان بندی
shinbone استخوان قلم پا
frontal bone استخوان پیشانی
thighbone استخوان ران
spillikin ریزه استخوان
talus استخوان قاپ
osteitis ورم استخوان
osteoid استخوان وار
merrythought استخوان جناغ
maxillary bone استخوان ارواره
malleus استخوان چکشی
malleolus استخوان غوزک
malar bone استخوان گونه
luxation در رفتگی استخوان
osteologist استخوان شناس
osteography شرح استخوان ها
navicular bone استخوان زورقی
osteal شبیه استخوان
osteitis اماس استخوان
ossific استخوان ساز
os pubis استخوان شرمگاه
tarsometatarsus استخوان مچ پاواستخوان کف پا
osteogenesis پیدایش استخوان
occipital bone استخوان قمحدوه
osteogenesis تشکیل استخوان
knucklebone استخوان قوزک
kneepan استخوان کشگک
osteology استخوان شناسی
innominate bone استخوان بی نام
bonemeal گرد استخوان
zygomatic استخوان گونه
scroll bone استخوان فرفرهای
incus استخوان سندانی
illium استخوان حرقفی
ilium استخوان حرقفی
pubis استخوان شرمگاه
bonemeal استخوان کوبیده
bonemeal آرد استخوان
osteoma ورم استخوان
osteomalacia نرمی استخوان
osteomalacia ملاست استخوان
ostosis استخوان سازی
palating استخوان کام
parietal استخوان اهیانه
To set a bone. استخوان جا انداختن
skull and crossbones جمجمه و دو استخوان
raspatory استخوان تراش
funny bones استخوان ارنج
cheekbones استخوان گونه
cheekbone استخوان گونه
shoulder blades استخوان شانه
shoulder blade استخوان شانه
bone marrow مغز استخوان
marrow مغز استخوان
humeruses استخوان بازو
humerus استخوان عضله
humerus استخوان بازو
humeri استخوان عضله
ckeek bone استخوان گونه
zygomatic bone استخوان گونه
carcasses استخوان بندی
funny bone استخوان ارنج
stirrup استخوان رکابی
marrows مغز استخوان
stirrups استخوان رکابی
blade استخوان پهن
scapulas استخوان کتف
scapula استخوان کتف
humeri استخوان بازو
skeletons استخوان بندی
skeleton استخوان بندی
calcaneum استخوان پاشنه
anvils استخوان سندانی
anvil استخوان سندانی
hammer استخوان چکشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com