English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (14 milliseconds)
English Persian
instantaneous short circuit current جریان اتصال کوتاه ضربهای
Search result with all words
initial alternating short circuit curren جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
maximum asymmetric three phase current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
Other Matches
instantaneous short circuit current جریان اتصال کوتاه لحظهای
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
joint مفصل اتصال ضربهای
impluse current جریان ضربهای
impluse circuit مدار جریان ضربهای
impluse current generator مولد جریان ضربهای
blocking گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
line to line fault اتصال کوتاه خط به خط
short-circuits اتصال کوتاه
short-circuit اتصال کوتاه
short circuit اتصال کوتاه
by pass اتصال کوتاه
diamonds شکل موجهای ضربهای که معمولا در جریان خروجی راکتها بصورت لوزیهای پشت سر هم قابل مشاهده است
impedance loss گمگشتگی اتصال کوتاه
impedance voltage ولتاژ اتصال کوتاه
sustained short circuit اتصال کوتاه دائمی
impedance triangle مثلث اتصال کوتاه
cage rotor رتور اتصال کوتاه
line to line fault اتصال کوتاه دوقطبی
line to earth fault اتصال کوتاه زمین
impedance loss تلف اتصال کوتاه
impedance drop ولتاژ اتصال کوتاه
three phase induction motor موتوربا رتور اتصال کوتاه
impedance voltage test ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه
line to line fault اتصال کوتاه بین دو فاز
idling current connection اتصال جریان بی باری
make induced current جریان القایی اتصال
idle current connection اتصال جریان بی باری
short circuit اتصالی شدن دو سیم برق اتصال کوتاه
impact ionization ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
positive اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
crossfiring اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
male connector ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
by pass بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
phase to phase short circuit اتصال کوتاه فاز به فاز
surges یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
tricrotism نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
to switch on اتصال دادن جریان دادن
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibres نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacted یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivels اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivel اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
RJ connector نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
lead قطب اتصال سیم اتصال
leads قطب اتصال سیم اتصال
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
terminal محل اتصال پیچ اتصال
ramp سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps سینه کش اتصال فراز اتصال
terminals محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
traumatic ضربهای
posttraumatic پس ضربهای
dicrotism دو ضربهای
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current flow سیلان جریان فلوی جریان
percussion welding جوشکاری ضربهای
mach wave موج ضربهای
impluse inertia لختی ضربهای
whipping حرکت ضربهای
impulse turbine توربین ضربهای
impulse discharge تخلیه ضربهای
impluse sender مولد ضربهای
impluse breakdown شکست ضربهای
percussion press پرس ضربهای
impluse contact کنتاکت ضربهای
impluse detector اشکارسازجریان ضربهای
impluse distortion اعوجاج ضربهای
partial products حاصل ضربهای جز
impluse function تابع ضربهای
sambon kumite مبارزه سه ضربهای
shock concrete بتن ضربهای
impluse generator مولد ضربهای
impulsive force نیروی ضربهای
shock wave موج ضربهای
shock waves موج ضربهای
impluse switch کلید ضربهای
impluse switch تکمه ضربهای
impluse tachometer تاکومتر ضربهای
impact strength استحکام ضربهای
drop test ازمایش ضربهای
implusing signal سیگنال ضربهای
tricrotic نبض سه ضربهای
impact printer چاپگر ضربهای
ippon kumite مبارزه تک ضربهای
impact exitation تحریک ضربهای
impluse exitation تحریک ضربهای
transient voltage ولتاژ ضربهای
implusive excitation تحریک ضربهای
shock excitation تحریک ضربهای
impact force نیروی ضربهای
impluse wave موج ضربهای
impact load بار ضربهای
australian crawl کرال دو ضربهای
impluse voltage فشار ضربهای
batch mixer مخلوط کن ضربهای
pulsating load بار ضربهای
strode analysis تحلیل ضربهای
detonation انفجار ضربهای
detonations انفجار ضربهای
impluse test ازمایش فشار ضربهای
impluse sound level سطح صوت ضربهای
impluse voltage test ازمایش فشار ضربهای
daisy wheel printer چاپگر اصلی ضربهای
impluse voltage cascade ابشار فشار ضربهای
tensile impact test ازمایش کشش ضربهای
impluse protective level سطح فشار ضربهای
mach line موج ضربهای ضعیف
impluse voltage generation تولید فشار ضربهای
impluse voltage generator مولد فشار ضربهای
impluse withstand voltage فشار ضربهای ایستا
impluse voltage stress تنش فشار ضربهای
percussion riveter پرچ کننده ضربهای
impluse breakdown voltage فشار شکست ضربهای
impluse turbine توربین فشار ضربهای
pulsed resistance welding جوشکاری مقاومتی ضربهای
oblique shock wave موج ضربهای مایل
pusher type furnace کوره نوع ضربهای
impact crusher سنگ شکن ضربهای
wavelet موج ضربهای کوچک
impact transducer مبدل فرایندهای ضربهای
jar ramming method روش ضربهای قالبریزی
normal shock wave موج ضربهای عمود
jia ippon kumite مبارزه ازاد تک ضربهای
detached shock wave موج ضربهای منفصل
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
counted تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse response رفتار در مقابل فشار ضربهای
counting تعداد جریانهای ضربهای شمردن
bank shot ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
impluse high tension generator مولد فشار قوی ضربهای
hig low jack ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
counts تعداد جریانهای ضربهای شمردن
impluse voltage test technipue روش ازمایش فشار ضربهای
impluse circuit مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
count تعداد جریانهای ضربهای شمردن
tricrotic ضربان نبض بطورسه ضربهای
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
big four ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
forcing shot ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
lets ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
do split ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
letting ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
half worcester ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
lenght ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com