Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
inflow
جریان بداخل
Other Matches
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
indrawn
بداخل کشیده
immigration
مهاجرت بداخل
inrush
هجوم بداخل
penetrated
بداخل سرایت کردن
adducent
بداخل کشنده مقرب
penetrate
بداخل سرایت کردن
pervaded
بداخل راه یافتن
penetrates
بداخل سرایت کردن
pervade
بداخل راه یافتن
pervading
بداخل راه یافتن
pervades
بداخل راه یافتن
inhales
بداخل کشیدن استشمام کردن
turn in
بداخل پیچاندن برگرداندن به انبار
boat
کشیدن ماهی بداخل قایق
pigeon toed
دارای پنجه خمیده بداخل
weft insertion
[رد کردن پود بداخل چله]
retrocede
ازسطح خارج بداخل نفوذکردن
ship water
نفوذ کردن اب بداخل قایق
inhale
بداخل کشیدن استشمام کردن
inhaling
بداخل کشیدن استشمام کردن
inhaled
بداخل کشیدن استشمام کردن
boats
کشیدن ماهی بداخل قایق
The professor stepped into the classroom.
استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
To smuggle in to ( out of ) a country .
جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
exclucivism
بیمیلی بداخل کردن دیگران درحلقه خود
pronate
بداخل گرداندن روی چهار دست وپا خم شدن
fistula
زخم عمیقی که غالبابوسیله مجرای پیچاپیچی بداخل مربوط است
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
endocrine
غده بدون مجرا و بداخل ترشح کننده غده درون تراو
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
extravasate
ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
gush
جریان
courses
جریان
rheostome
جریان بر
proceeding
جریان
affluxion
جریان
runoff
جریان
against the stream
بر ضد جریان اب
gushed
جریان
in hand
در جریان
effluvium
جریان
afflux
جریان
actions
جریان
line of flow
خط جریان
insets
جریان
inset
جریان
fluor
جریان
conducts
جریان
flush
جریان
conducting
جریان
flushes
جریان
flushing
جریان
flow limit
حد جریان
conducted
جریان
flowline
خط جریان
process
جریان
gushes
جریان
action
جریان
flow line
خط جریان
rede
جریان
conduct
جریان
tide
جریان
processes
جریان
income
جریان
course
جریان
coursed
جریان
going
جریان
total current
جریان کل
stream
جریان اب
flow
جریان
circulation
جریان
circulations
جریان
streams
جریان اب
twayblade
جریان
stream
جریان
afoot
در جریان
streams
جریان
streamed
جریان اب
streamed
جریان
flowed
جریان
current
جریان
currents
جریان
in the air
<idiom>
جریان
flows
جریان
flowlines
خطوط جریان
flow diagram
نمودار جریان
peak value
جریان بیشینه
current compensation
جبران جریان
cretical flow
جریان بحرانی
flow sheet
نمودار جریان
flow formula
رابطه جریان
cromwell current
جریان اب کرامول
flow net
شبکه جریان
crosscurrent
جریان متقاطع
flow method
روش جریان
flow meter
جریان سنج
flow lines
خطوط جریان
flow of expenditure
جریان هزینه
crosscurrent
جریان مخالف
flow of income
جریان درامد
current capacity
فرفیت جریان
critical flow
جریان بحرانی
flow gage
جریان سنج
flow of production
جریان تولید
flowmeter
جریان سنج
crest value
جریان بیشینه
idle current
جریان کور
convection current
جریان همرفتی
ignition current
جریان احتراق
imaginary current
جریان راکتیو
impluse
ضربه جریان
impluse current
جریان ضربهای
increase of current
افزایش جریان
indravgnt
جریان درونی
induced current
جریان القائی
continuous current
جریان یکنواخت
continuity of flow
پیوستگی جریان
inducing current
جریان القائی
induction current
جریان القائی
inductive current
جریان القائی
filament current
جریان فیلامان
idle current
جریان بی باری
convectional current
جریان قراردادی
fluidmeter
جریان سنج
free flow
جریان ازاد
free stream
جریان ازاد
fusing current
جریان ذوب
counter current
جریان متقابل
generation of current
تولید جریان
gold flow
جریان طلا
ground ball
توپ در جریان
live ball
توپ در جریان
ground water runoff
جریان زیرزمینی
heat flow
جریان گرما
heavy current
جریان قوی
cooling water circulation
جریان اب سرد
conventional current
جریان قراردادی
power current
جریان قوی
input current
جریان ورودی
flow control
کنترل جریان
d.c.
جریان دائم
effective value
جریان موثر
effective current
جریان موثر
eddy current
جریان فوکو
eddy current
جریان سرگردان
eddy current
جریان گردابی
effluxion
جریان بخارج
electric current
شدت جریان
current transformation
تبدیل جریان
current transformer
مبدل جریان
current transformer
ترانسفورماتور جریان
electrode current
جریان الکترد
electric current
جریان الکتریسیته
electric current
جریان برقی
d.c
جریان مستقیم
d.c.
جریان مستقیم
ebb current
جریان جزری
ebb current
جریان جذر
discharge currect
جریان تخلیه
dielectric current
جریان دی الکتریک
diagonal flow
جریان مورب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com