Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
undercurrent
جریان تحتانی
undercurrents
جریان تحتانی
Other Matches
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
inferior
تحتانی
lower limit
حد تحتانی
bottom
کف تحتانی
bottoms
کف تحتانی
inferiors
تحتانی
subjecent
تحتانی
staddle
قسمت تحتانی
bottom die
حدیده تحتانی
lower floor
طبقه تحتانی
underpart
بخش تحتانی
base ignition
احتراق تحتانی
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
paraplegia
فلج اندامهای تحتانی
pile foot
قسمت تحتانی شمع
garboard strake
باریکه تحتانی ناو
beneath
تحتانی تحت نفوذ
crankcase bottom o.lower half
قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
hemlines
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
hemline
لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
mammatus
ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
biconvex
بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
bow string truss
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
kruger flap
فلپی در لبه حمله که بخشی از سطح تحتانی بال را تشکیل میدهد
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
underpasses
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpass
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
base plug
درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base ring
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
conducts
جریان
going
جریان
flowline
خط جریان
runoff
جریان
fluor
جریان
flushing
جریان
proceeding
جریان
action
جریان
line of flow
خط جریان
actions
جریان
in hand
در جریان
gushes
جریان
gushed
جریان
gush
جریان
conducting
جریان
conduct
جریان
flow line
خط جریان
affluxion
جریان
processes
جریان
afflux
جریان
rede
جریان
conducted
جریان
courses
جریان
coursed
جریان
income
جریان
against the stream
بر ضد جریان اب
rheostome
جریان بر
current
جریان
flow limit
حد جریان
flushes
جریان
flush
جریان
inset
جریان
insets
جریان
process
جریان
effluvium
جریان
course
جریان
in the air
<idiom>
جریان
circulations
جریان
twayblade
جریان
total current
جریان کل
currents
جریان
flow
جریان
streams
جریان اب
stream
جریان
stream
جریان اب
streamed
جریان
circulation
جریان
streamed
جریان اب
streams
جریان
afoot
در جریان
tide
جریان
flowed
جریان
flows
جریان
flow of expenditure
جریان هزینه
flow of production
جریان تولید
flow sheet
نمودار جریان
flow net
شبکه جریان
generation of current
تولید جریان
flow of income
جریان درامد
flow method
روش جریان
cromwell current
جریان اب کرامول
critical flow
جریان بحرانی
filament current
جریان افروزه
cretical flow
جریان بحرانی
filament current
جریان فیلامان
flood current
جریان مدی
flood currents
جریان سیلابی
flow control
کنترل جریان
flow diagram
نمودار جریان
flow formula
رابطه جریان
flow gage
جریان سنج
gold flow
جریان طلا
peak value
جریان بیشینه
flow lines
خطوط جریان
flow meter
جریان سنج
field current
جریان میدان
inducing current
جریان القائی
convectional current
جریان قراردادی
imaginary current
جریان راکتیو
ignition current
جریان احتراق
convection current
جریان همرفتی
idle current
جریان کور
idle current
جریان بی باری
ground ball
توپ در جریان
live ball
توپ در جریان
ground water runoff
جریان زیرزمینی
heat flow
جریان گرما
continuous current
جریان یکنواخت
heavy current
جریان قوی
power current
جریان قوی
impluse
ضربه جریان
ebb current
جریان جذر
impluse current
جریان ضربهای
counter current
جریان متقابل
flowlines
خطوط جریان
induced current
جریان القائی
cooling water circulation
جریان اب سرد
flowmeter
جریان سنج
fluidmeter
جریان سنج
indravgnt
جریان درونی
conventional current
جریان قراردادی
increase of current
افزایش جریان
free flow
جریان ازاد
free stream
جریان ازاد
fusing current
جریان ذوب
fault current
جریان عیب
continuity of flow
پیوستگی جریان
d.c.
جریان مستقیم
eddy current
جریان فوکو
eddy current
جریان سرگردان
current transformation
تبدیل جریان
current transformer
مبدل جریان
eddy current
جریان گردابی
ebb current
جریان جزری
current transformer
ترانسفورماتور جریان
current supply
منبع جریان
strength of current
شدت جریان
effluxion
جریان بخارج
current meter
جریان سنج
effective value
جریان موثر
current passage
عبور جریان
effective current
جریان موثر
cutoff
قطع جریان
current strength
شدت جریان
drive current
جریان تحریک
rate of current
سرعت جریان
diagonal flow
جریان مورب
diacritical current
جریان مشخص
density of current
چگالی جریان
electrode dark current
جریان تاریک
dark current
جریان تاریک
damped current
جریان میرا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com