English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
undulatory current جریان مواج
Other Matches
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
billowy مواج
undulatory مواج
resonant line خط مواج
floating مواج
undulating مواج
brucellosis تب مواج
floating reticle عدسی مواج
undulatory discharge تخلیه مواج
fishtail wind باد مواج
vibratile مرتعش مواج
wavily بطور مواج
oscillating discharge تخلیه مواج
floating سیال مواج
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flotage جسم مواج وشناور
ripple مانند اب مواج شدن
ripples مانند اب مواج شدن
rippling مانند اب مواج شدن
resonant line tuner میزان سازی با خط مواج
rippled مانند اب مواج شدن
floating mark نقاط مواج عکس هوایی
floating lines خطوط مواج عکس هوایی
ninon پارچه نرم و مواج ابریشمی
fluctuable مستعد بالا و پائین رفتن مواج
floating lines خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
floating reticle تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter recoil cylinder استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
afoot در جریان
tide جریان
income جریان
course جریان
coursed جریان
courses جریان
processes جریان
process جریان
rede جریان
circulation جریان
effluvium جریان
proceeding جریان
in the air <idiom> جریان
runoff جریان
current جریان
circulations جریان
rheostome جریان بر
against the stream بر ضد جریان اب
affluxion جریان
afflux جریان
insets جریان
inset جریان
conducts جریان
flowline خط جریان
currents جریان
in hand در جریان
line of flow خط جریان
fluor جریان
action جریان
gushes جریان
gush جریان
going جریان
conducting جریان
conducted جریان
flush جریان
flushes جریان
flushing جریان
flow limit حد جریان
flow line خط جریان
actions جریان
conduct جریان
gushed جریان
total current جریان کل
flows جریان
streams جریان اب
flow جریان
flowed جریان
twayblade جریان
streams جریان
streamed جریان
streamed جریان اب
stream جریان اب
stream جریان
flow of income جریان درامد
current displacement تغییر جریان
strength of current شدت جریان
flow of expenditure جریان هزینه
flood currents جریان سیلابی
current divider مقسم جریان
flow of production جریان تولید
indravgnt جریان درونی
increase of current افزایش جریان
current feedback رجعت جریان
flow net شبکه جریان
flow method روش جریان
flow meter جریان سنج
current transformer مبدل جریان
flow control کنترل جریان
flow diagram نمودار جریان
convection current جریان همرفتی
flow formula رابطه جریان
induced current جریان القائی
flow gage جریان سنج
current distortion اعوجاج جریان
current transformation تبدیل جریان
live ball توپ در جریان
reactive current جریان کور
current supply منبع جریان
flow lines خطوط جریان
flow sheet نمودار جریان
cutoff قطع جریان
current passage عبور جریان
gold flow جریان طلا
ground ball توپ در جریان
imaginary current جریان راکتیو
ignition current جریان احتراق
idle current جریان کور
ground water runoff جریان زیرزمینی
idle current جریان بی باری
heat flow جریان گرما
conventional current جریان قراردادی
inducing current جریان القائی
heavy current جریان قوی
convectional current جریان قراردادی
power current جریان قوی
generation of current تولید جریان
current intensity شدت جریان
current meter جریان سنج
current loss تلف جریان
flowlines خطوط جریان
flowmeter جریان سنج
current density غلظت جریان
fluidmeter جریان سنج
current loss گمگشتگی جریان
current files پروندههای در جریان
current detector اشکارساز جریان
free flow جریان ازاد
impluse current جریان ضربهای
impluse ضربه جریان
free stream جریان ازاد
fusing current جریان ذوب
current flow شار جریان
displacement current جریان جابجایی
discharge currect جریان تخلیه
effluxion جریان بخارج
dielectric current جریان دی الکتریک
diagonal flow جریان مورب
diacritical current جریان مشخص
electric current شدت جریان
density of current چگالی جریان
cromwell current جریان اب کرامول
electrode dark current جریان تاریک
electric current جریان برقی
dark current جریان تاریک
electric current جریان الکتریسیته
electrode current جریان الکترد
induced current جریان القایی
current capacity فرفیت جریان
damped current جریان میرا
effective value جریان موثر
effective current جریان موثر
disturbing current جریان پارازیت
down current جریان رو به پایین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com