English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
oscillating current جریان نوسانی
Other Matches
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
pendulous نوسانی
oscillating نوسانی
oscillatory نوسانی
swingable نوسانی
swingy نوسانی
vacillatory نوسانی
pulsation welding جوشکاری نوسانی
undulation جنبش نوسانی
recipocal milling فرزکاری نوسانی
spheroidize گداختن نوسانی
oscillating lubricator روغن ده نوسانی
oscillating resistance مقاومت نوسانی
oscillating quantity کمیت نوسانی
oscillating motion حرکت نوسانی
oscillating sort مرتب کردن نوسانی
rock تکان نوسانی دادن
rocked تکان نوسانی دادن
rocks تکان نوسانی دادن
flail الت نوسانی هر چیزی
flailed الت نوسانی هر چیزی
flailing الت نوسانی هر چیزی
flails الت نوسانی هر چیزی
simple harmonic motion حرکت نوسانی ساده
oscillating sort جور کردن نوسانی
yawing انحراف نوسانی ناو
izod pendulum hammer چکش نوسانی ایزود
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
vacillation حرکت نوسانی دودلی
undulaory موجی نوسانی موج نما
batten قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
oscillator دستگاه تولید برق نوسانی دررادیو
battens قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
infrasonic دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر
reversal نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversals نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
salomon damper خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current flow سیلان جریان فلوی جریان
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
superheterodyne گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
circulations جریان
in the air <idiom> جریان
circulation جریان
processes جریان
flush جریان
flushes جریان
afoot در جریان
courses جریان
coursed جریان
effluvium جریان
proceeding جریان
current جریان
runoff جریان
rheostome جریان بر
conducted جریان
against the stream بر ضد جریان اب
affluxion جریان
afflux جریان
tide جریان
rede جریان
income جریان
course جریان
flushing جریان
action جریان
line of flow خط جریان
actions جریان
going جریان
gush جریان
gushed جریان
gushes جریان
in hand در جریان
currents جریان
fluor جریان
flow limit حد جریان
process جریان
flow line خط جریان
insets جریان
inset جریان
conduct جریان
conducting جریان
conducts جریان
flowline خط جریان
stream جریان
flows جریان
streamed جریان
flow جریان
twayblade جریان
streams جریان اب
total current جریان کل
stream جریان اب
streamed جریان اب
flowed جریان
streams جریان
flowmeter جریان سنج
counter current جریان متقابل
flow of expenditure جریان هزینه
flow of income جریان درامد
flow of production جریان تولید
flowlines خطوط جریان
current transformer مبدل جریان
flow sheet نمودار جریان
current transformer ترانسفورماتور جریان
d.c جریان مستقیم
d.c. جریان مستقیم
flow meter جریان سنج
indravgnt جریان درونی
flow lines خطوط جریان
flow method روش جریان
flow net شبکه جریان
crest value جریان بیشینه
d.c. جریان دائم
fluidmeter جریان سنج
current transformation تبدیل جریان
free flow جریان ازاد
impluse ضربه جریان
imaginary current جریان راکتیو
ignition current جریان احتراق
cooling water circulation جریان اب سرد
current intensity شدت جریان
current loss گمگشتگی جریان
current loss تلف جریان
current meter جریان سنج
impluse current جریان ضربهای
crosscurrent جریان مخالف
conventional current جریان قراردادی
inductive current جریان القائی
induction current جریان القائی
current flow شار جریان
inducing current جریان القائی
induced current جریان القائی
induced current جریان القایی
increase of current افزایش جریان
idle current جریان کور
idle current جریان بی باری
current strength شدت جریان
strength of current شدت جریان
current supply منبع جریان
gold flow جریان طلا
generation of current تولید جریان
heat flow جریان گرما
fusing current جریان ذوب
free stream جریان ازاد
effluxion جریان بخارج
cutoff قطع جریان
current passage عبور جریان
current compensation جبران جریان
power current جریان قوی
heavy current جریان قوی
current files پروندههای در جریان
ground water runoff جریان زیرزمینی
live ball توپ در جریان
ground ball توپ در جریان
input current جریان ورودی
eddy current جریان سرگردان
drift of a current سرعت جریان
current detector اشکارساز جریان
drift current جریان سوقی
electron current جریان الکترونها
current density غلظت جریان
electron flow جریان الکترونی
electronic current جریان الکترونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com