Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (11 milliseconds)
English	Persian
full text searching	جستجوی تمام متن
Search result with all words
wild card character	نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
Other Matches
to prospect for gold	جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
after	در جستجوی
in search of	در جستجوی
head seek time	زمان جستجوی هد
fibonacci search	جستجوی فیبوناچی
global search	جستجوی سراسری
the search of	جستجوی چیزی
binary search	جستجوی دودوئی
binary search	جستجوی دوتایی
area search	جستجوی دامنهای
table look up	جستجوی جدول
area search	جستجوی ناحیه
backward search	جستجوی پسرو
area search	جستجوی ناحیهای
binary chop	جستجوی دودویی
chaining search	جستجوی زنجیرهای
pervestigation	جستجوی کامل
dichotomizing search	جستجوی دوقسمتی
dichotomizing search	جستجوی دورستهای
linear search	جستجوی خطی
sequential search	جستجوی ترتیبی
perquisition	جستجوی کامل
dichotomizing search	جستجوی دو حالته
beta software	نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminated	تمام شدن تمام کردن
terminates	تمام شدن تمام کردن
terminate	تمام شدن تمام کردن
rummage up	با جستجوی زیاد در اوردن
parallel search storage	انباره جستجوی موازی
multifile search	جستجوی چند پروندهای
herborize	جستجوی گیاه کردن
optimum tree search	جستجوی بهینه درخت
rummage out	با جستجوی زیاد در اوردن
hit	جستجوی موفق در پایگاه داده
to rummage out	با جستجوی زیاد پیدا کردن
hitting	جستجوی موفق در پایگاه داده
hits	جستجوی موفق در پایگاه داده
hunting	فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
to seek a position	جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
free WAIS	گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
searched	جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches	جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
cover search	جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
searchingly	جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search	جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searched	جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searchingly	جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searches	جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
retrospective search	جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search	جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
binary look up	روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
chaining	جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
fullest	انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
search and replace	جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
list	لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
full	انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
views	جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
view	جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewed	جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewing	جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
false	فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
job to job transition	فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
right of search	حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
adobe type manager	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster	سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
canvass	جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed	جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses	جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing	جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
stops	لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopping	لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stop	لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stopped	لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
right of	حق جستجوی کشتی بی طرف از طرف دولت متحارب
lapped	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
surf	جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
full track	تمام شنی خودرو تمام شنی
panoramas	تمام نما اینه تمام نما
panorama	تمام نما اینه تمام نما
utility	برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
full-face	تمام رخ
whole	تمام
fullest	تمام
out-and-out	تمام
out and out	تمام
full-length	تمام قد
full	تمام
lion's share	تمام
rounded	پر تمام
entire	تمام
yame	تمام
thorough	تمام
incomplete	نا تمام
through	تمام
thru	تمام
all night	در تمام شب
whole length	تمام قد
full face	تمام رخ
completing	تمام
complete	تمام
off	تمام
completed	تمام
It's over.	تمام شد.
completes	تمام
full length	تمام قد
it is all up	تمام شد
round d.	دوجین تمام
holosymmetric	تمام وجه
through	تمام شده
yearlong	یکسال تمام
wrap up	تمام شدن
full-time	تمام وقت
yean round	در تمام سال
holohedron	تمام وجهی
holohedral	تمام وجه
full word	تمام کلمه
he is fifty	تمام دارد
fullmouthed	تمام دندان
fullword	تمام کلمه
full	تمام تکمیل
fully automatic	تمام اتوماتیک
fully automatic machine	تمام اتومات
get through	تمام کردن
give out	تمام شدن
whole hog	تمام راه
to eat up	تمام کردن
hade	شیب تمام
use up	تمام کردن
dyed-in-the-wool	تمام و کمال
dyed-in-the-wool	به تمام معنی
dyed-in-the-wool	تمام عیار
fulfilling	تمام کردن
fulfilled	تمام کردن
fulfil	تمام کردن
integrating	تمام کردن
integrates	تمام کردن
integrate	تمام کردن
attains	تمام کردن
attaining	تمام کردن
attained	تمام کردن
attain	تمام کردن
payment in full	پرداخت تمام
over with	تمام شده
processor	تمام کننده
pucka	تمام عیار
mast high	تمام افراشته
consummative	تمام کننده
par excellence	به تمام معنی
in full	تمام وکمال
in full fig	درلباس تمام
full-page	تمام صفحه
spring-clean	تمام وکمالتمیزکردن
pukka	تمام عیار
A whole week	یک هفته تمام
lie-in	تمام شدن
lie in	تمام شدن
fulfils	تمام کردن
fulfills	تمام کردن
full	تمام قدرت
depletable	تمام شدنی
fulfill	تمام کردن
full adder	تمام افزایشگر
full automatic	تمام اتوماتیک
full blown	تمام شکفته
full blown	تمام کامل
full duplex	تمام دو رشتهای
the whole world	تمام دنیا
thoro	کامل تمام
full moon	ماه تمام
full mouthed	تمام دندان
full orbed	تمام روشن
thoro	تمام وکمال
rounds complete	تیر تمام شد
finisher	تمام کننده
fiddle away	تمام کردن
run out of	تمام کردن
end of mission	ماموریت تمام
short measure full measure	پیمانه تمام
full tracked	تمام شنی
cosecant	قطرفل تمام
consumptible	تمام شدنی
f. and fell	تمام بودن
completive	تمام کننده
f. sixmiles	6میل تمام
by all means	با تمام وسائل
the full of the moon	ماه تمام
the game is up	بازی تمام شد
an a fact	تمام شده
ammo zero	مهمات تمام
due	تمام شده
exhaustible	تمام شدنی
full subtractor	تمام کاهشگر
to run away with	تمام کردن
to see out	تمام کردن
full time	تمام روز
to see through	تمام کردن
full tracked	تمام زنجیر
peter	تمام شدن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com