English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (29 milliseconds)
English Persian
to hunt out جستجو کردن ویافتن
Other Matches
to scent out بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
linear روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
backwards جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
to rummage جستجو کردن
to browse through جستجو کردن
snook جستجو کردن
ransacking جستجو کردن
seek جستجو کردن
to scratch about جستجو کردن
seeking جستجو کردن
track down <idiom> جستجو کردن
surveillance جستجو کردن
ransack جستجو کردن
seach جستجو کردن
ransacked جستجو کردن
to search after جستجو کردن
searched جستجو کردن
to feel after any thing جستجو کردن
scour جستجو کردن
mouses جستجو کردن
search جستجو کردن
to smell about جستجو کردن
to search جستجو کردن
seeds جستجو کردن
to hunt up جستجو کردن
seed جستجو کردن
hunt up جستجو کردن
hunt after جستجو کردن
ransacks جستجو کردن
searches جستجو کردن
seeks جستجو کردن
searchingly جستجو کردن
mouse جستجو کردن
scoured جستجو کردن
scours جستجو کردن
hunt for جستجو کردن
to make r. after something چیزی را جستجو کردن
to search گشتن [جستجو کردن]
go through <idiom> جستجو وکنکاش کردن
to grub about جستجو کردن [برای]
wild goose chase <idiom> ناامیدانه جستجو کردن
to grub جستجو کردن [برای]
to sift through something با زیر و رو جستجو کردن
to prospect [for] جستجو کردن [برای]
serviced برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
grub زمین کندن جستجو کردن
grubbed زمین کندن جستجو کردن
grubs زمین کندن جستجو کردن
search and clear جستجو و پاک کردن دشمن
inspects جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspect جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected جستجو کردن بررسی کردن کنترل
to seek somebody out جستجو برای پیدا کردن کسی
to dig up با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
to seek a remedy for something چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
head-hunting <idiom> جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
fishes جستجو کردن طلب کردن
hunts صید کردن جستجو کردن در
fished جستجو کردن طلب کردن
hunted صید کردن جستجو کردن در
hunting شکار کردن جستجو کردن
fish جستجو کردن طلب کردن
attempt تقلا کردن جستجو کردن
attempts تقلا کردن جستجو کردن
hunt صید کردن جستجو کردن در
comb شانه کردن جستجو کردن
attempted تقلا کردن جستجو کردن
combing شانه کردن جستجو کردن
combed شانه کردن جستجو کردن
to look up نگاه کردن جستجو کردن
attempting تقلا کردن جستجو کردن
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
documenting عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
hunt جستجو
inquisitions جستجو
rummages جستجو
look up جستجو
quest جستجو
quests جستجو
rummaging جستجو
inquisition جستجو
investigation جستجو
probe جستجو
searched جستجو
search جستجو
databases جستجو
investigations جستجو
searches جستجو
right of search حق جستجو
searchingly جستجو
probes جستجو
database جستجو
querying جستجو
hunted جستجو
rummaged جستجو
researches جستجو
prowling جستجو
seeks جستجو
researching جستجو
rummage جستجو
probed جستجو
queries جستجو
query جستجو
on the lurk در جستجو
seeking جستجو
hunts جستجو
prowl جستجو
seek جستجو
researched جستجو
queried جستجو
prowls جستجو
prowled جستجو
research جستجو
quester جستجو کننده
search results نتایج جستجو
search cycle چرخه جستجو
searchable قابل جستجو
search key کلید جستجو
searchers جستجو کننده
search and replace جستجو و جایگزینی
searcher جستجو کننده
mouser جستجو کننده
seeker جستجو کننده
elimination در حین جستجو
corrective maintenance عمل جستجو
disquisition تحقیق جستجو
searchless بدون جستجو
search memory حافظه جستجو
search result نتیجه جستجو
search string رشته جستجو
hunt out با جستجو یافتن
searching time زمان جستجو
tracer طراح جستجو کننده
had searched اگر جستجو میکردید
tracers طراح جستجو کننده
search results نتیجه های جستجو
HTTPD تصدیق و جستجو باشد
average seek time مدت متوسط جستجو
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
seeking جستجو برای یافتن
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
total search result مجموع نتیجه جستجو
seek جستجو برای یافتن
snooker بوکش جستجو کننده
seeks جستجو برای یافتن
traceable جستجو کردنی یافتنی
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
searchingly جستجو برای یک موضوع داده
occultist جستجو کننده علوم پوشیده
searched جستجو برای یک موضوع داده
searches جستجو برای یک موضوع داده
search جستجو برای یک موضوع داده
inscrutably چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
They searched the whole town . تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
omission factor تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
scavenging جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
match جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
browse جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browsed جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
browses جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
matches جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
dichotomizing search روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
factors در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
areas جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
factor در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
globally تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
case sensitive search جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
global تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
seeks بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seek بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
seeking بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
WAIS سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
trapdoors روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoor روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
snooped بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
snooping بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
orbiting در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
snoops بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
to frisk [a person] دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
disjunctive search جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
snoop بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
retrieval عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
browser برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com