Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
pouch kit
جعبه دارو
Other Matches
dose rate
نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
containers
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass
جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
remedy
دارو
puisne judge
دارو جز
cured
دارو
cures
دارو
cure
دارو
drugs
دارو
pharmaceutic
دارو
drug
دارو
drugged
دارو
drugging
دارو
pill
حب دارو
pills
حب دارو
medicament
دارو
medicaments
دارو
remedying
دارو
remedied
دارو
medicines
دارو
natural philosophy
دارو
pharmaceuticals
دارو
medicinally
با دارو
materia medica
دارو
medication
دارو
medications
دارو
pharmaceutical
دارو
remedies
دارو
medicine
دارو
medics
دارو
dosing
مقدار دارو
alkahest
نوش دارو
philter
مهر دارو
dosing
یک خوراک دارو
philtre
مهر دارو
pouch kit
جای دارو
cure all
نوش دارو
withdrawals
ترک دارو
withdrawal
ترک دارو
doses
یک خوراک دارو
muller
دارو ساز
dosed
مقدار دارو
lungwort
سینه دارو
calomel
کرم دارو
dosages
یک خوراک دارو
dosage
یک خوراک دارو
dosed
یک خوراک دارو
doses
مقدار دارو
chemic
دارو فروش
male fern
کیل دارو
dose
یک خوراک دارو
substance withdrawal
ترک دارو
hyssop
اشنان دارو
dose
مقدار دارو
troche
قرص دارو
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
dosages
مقدار استعمال دارو
medications
دارو
[به طور کلی ]
withdrawal syndrome
نشانگان ترک دارو
drugs
دارو
[به طور کلی ]
dozed
دوز یک خوراک دارو
drugs of every description
[of all descriptions]
همه نوع دارو
orthopathy
معالجه بدون دارو
miyhridate
زهر دارو پادزهر
dozing
دوز یک خوراک دارو
dosage
مقدار استعمال دارو
drug abuse
سوء استفاده از دارو
drug holiday
ترک موقت دارو
dozes
دوز یک خوراک دارو
doze
دوز یک خوراک دارو
withdrawal symptoms
نشانههای ترک دارو
vial
شیشه کوچک دارو
seasoning
دارو زنی بچوب
resolutive
دارو یا عامل گدازنده
pillbox
قوطی حب دارو وغیره
pillboxes
قوطی حب دارو وغیره
diatessaron
ترکیبی ازچهار دارو
hocus
نوشابه دارو زده
dopes
دارو دادن تخدیر کردن
dozes
مقدار کافی از یک دارو خوراک
drugs
دارو خوراندن تخدیر کردن
dozing
مقدار کافی از یک دارو خوراک
dosages
مقدار تجویز شده دارو
dosage
مقدار تجویز شده دارو
dozed
مقدار کافی از یک دارو خوراک
drugging
دارو خوراندن تخدیر کردن
dope
دارو دادن تخدیر کردن
iamatology
مبحث دارو شناسی پزشکی
doze
مقدار کافی از یک دارو خوراک
spaced out
<idiom>
از خوردن دارو گیج شدن
drugged
دارو خوراندن تخدیر کردن
drug
دارو خوراندن تخدیر کردن
nauseant
دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
love potions
مهر دارو شربت عشق امیز
love potion
مهر دارو شربت عشق امیز
rodenticide
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
love philtre
مهر دارو شربت سحر امیز
This drug excites the nerves.
این دارو اعصاب را تحریک می کند
stateroom
اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
cold turkey
<idiom>
ترک کردن اعتیاد بدون دارو
gallipot
پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو
potions
دارو یا زهر ابکی شربت عشق
potion
دارو یا زهر ابکی شربت عشق
lay off
<idiom>
بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
pharmacodynamics
مبحث اثر دارو بر ساختمان موجودات زنده
pulsatilla
شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
muller
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
reconstituent
دارو یا چیز دیگری که نیرووبافت تازه به بدن بدهد
cist
جعبه
boxes
جعبه
box pass
جعبه رخ ده
incasement
جعبه
box
جعبه
air box
جعبه دم
cages
جعبه
hutches
جعبه
hutch
جعبه
chest
جعبه
cage
جعبه
chests
جعبه
chest set
جعبه
kit
جعبه
drawer
جعبه
drawers
جعبه
kits
جعبه
cases
جعبه
case
جعبه
hot bus bar
جعبه
coil box
جعبه پیچک
discrimination box
جعبه افتراق
colour box
جعبه رنگ
demolition kit
جعبه تخریب
decision box
جعبه تصمیم
connection box
جعبه اتصال
cotainer
جعبه باطری
crankcase
جعبه کارتر
conduit box
جعبه انشعاب
chain case
جعبه زنجیر
box maker
جعبه ساز
box connector
رابط جعبه
bernoulli box
جعبه برنولی
battery case
جعبه باتری
battery box
جعبه باطری
battery box
جعبه باتری
ammunition chest
جعبه مهمات
socket box
جعبه پریز
box stall
جعبه اخور
cartridge box
جعبه فشنگ
carter
جعبه کارتر
battery bus
جعبه تقسیم
busbar
جعبه تقسیم
breakout box
جعبه قطع
boxy
جعبه مانند
box suitmeats
جعبه شیرینی
completed case
جعبه پر شده
jewel box
جعبه جواهر
incase etc
در جعبه گذاشتن
repair kit
جعبه تعمیر
sandtable
جعبه شنی
incase
در جعبه گذاردن
shuttle box
جعبه دو سره
skinner box
جعبه اسکینر
gun bag
جعبه توپ
goal box
جعبه هدف
smoke pot
جعبه دودانگیز
puzzle box
جعبه معما
problem box
جعبه مساله
mail box
جعبه پستی
mirror frame
جعبه اینه
outlet box
جعبه دیواری
outlet box
جعبه خروجی
jack box
جعبه اتصال
inductance box
جعبه اندوکتانس
output box
جعبه فیوز
panel box
جعبه تابلو
power pack
جعبه تغذیه
jardiniere
جعبه گلدان
gear case
جعبه دنده
transmission case
جعبه دنده
distribution box
جعبه تقسیم
distribution box
جعبه انشعاب
watchcase
جعبه ساعت
workbox
جعبه ابزار
zoom box
جعبه درشتنمایی
sandboxes
جعبه یا گودال شن
splice box
جعبه تقسیم
distributing box
جعبه تقسیم
drive mechanism
جعبه دنده
gear box
جعبه دنده
steering gear
جعبه فرمان
switching kit
جعبه اتصال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com