Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 41 (4 milliseconds)
English	Persian
fling	جفتک پرانی
flinging	جفتک پرانی
flings	جفتک پرانی
Other Matches
wince	لگد پرانی
cathode sputtering	کاتد پرانی
wincing	لگد پرانی
anode sputtering	اند پرانی
sputtering	کاتد پرانی
winces	لگد پرانی
winced	لگد پرانی
sandblasting	ماسه پرانی
bureaucracies	کاغذ پرانی دیوان سالاری
bureaucracy	کاغذ پرانی دیوان سالاری
bucks	جفتک
buck	جفتک
capriole	جفتک
gambado	جفتک
pranced	جفتک زدن
capriole	جفتک زدن
to fling up the heels	جفتک انداختن
tittup	جفتک زدن
leap frog	جفتک چارکش
bucks	جفتک انداختن
buck	جفتک انداختن
prance	جفتک زدن
prances	جفتک زدن
prancing	جفتک زدن
lash vi	جفتک زدن
leapfrog	جفتک چارکش کردن
leapfrog	بازی جفتک چارکش
leapfrogged	بازی جفتک چارکش
leapfrogging	بازی جفتک چارکش
leapfrogging	جفتک چارکش کردن
cockalorum	بازی جفتک چارکش
leapfrogs	بازی جفتک چارکش
leapfrogs	جفتک چارکش کردن
leapfrogged	جفتک چارکش کردن
escapades	فرار و اختقا از ترس توقیف جفتک زنی
escapade	فرار و اختقا از ترس توقیف جفتک زنی
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
To crack jockes . to indulge in witticism .	مزه ریختن ( مزه پرانی کردن )

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com