Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
rigor mortis
جمود نعشی که 6 تا 01ساعت پس از مرگ پیدا میشود
Other Matches
cataleptic
مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
clogged ink jet nozzles
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
cadaveric
نعشی
kentish rag
یکجورسنگ اهک سخت که درkent پیدا میشود
vinous eloquence
فصاحتی که در اثر خوردن شراب پیدا میشود
it is of a wide distribution
در خیلی جاها پیدا میشود بسیار فراوان است
logoriph
یکجور جدول معمایی که باقلب حروف پیدا میشود
Is there an inexpensive restaurant around here?
آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here?
آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
issue of law
نکتع موضوع بحث که درتطبیق قانون پیدا میشود
keloid or cheloid
یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
subroutine
کد زیر تابع که در حافظه پس از پیدا شدن دستور فراخوانی کپی میشود
solidity
جمود
catalepsy
جمود خلسهای
ankylosis
جمود مفصل
catalepsy
جمود عضلات
inanition
جمود مردگی
iceblink
روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
throughput
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
seconds
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
faxes
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxed
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
autos
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
transfer
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
asynchronous
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
addition
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
additions
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
residents
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
resident
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
modes
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
axiomatical
پیدا
a rare bird
کم پیدا
phenomenally
پیدا
apparent
پیدا
phenomenal
پیدا
prosilient
پیدا
in a good light
پیدا
visible
پیدا
visibility
پیدا
indiscernible able
نا پیدا
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
paged
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
phase
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phases
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
pages
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
phased
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
page
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
finds
پیدا کردن
find
پیدا کردن
averaged
پیدا کردن
turn up
<idiom>
پیدا شدن
averaging
پیدا کردن
average
پیدا کردن
averages
پیدا کردن
raise its head
پیدا شدن
to search out
پیدا کردن
to figure up
پیدا کردن
pin point
پیدا کردن
gains
پیدا کردن
acquire
پیدا کردن
detects
پیدا کردن
detected
پیدا کردن
detect
پیدا کردن
to look up
پیدا کردن
to pick up
پیدا کردن
track
پیدا کردن
scholastic agent
شاگرد پیدا کن
tracked
پیدا کردن
tracks
پیدا کردن
open roof
بام پیدا
trover
چیز پیدا ده
detecting
پیدا کردن
gain
پیدا کردن
spottable
پیدا کردنی
exposure
پیدا شدن
finder
پیدا کننده
exposures
پیدا شدن
gained
پیدا کردن
to pluck up one's heart
دل پیدا کردن
smell out
با بو پیدا کردن
reads
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
warehousing system
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
read
مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
shields
حفاظ پیدا کردن
demonetize
تنزل پیدا کردن
touted
خریدار پیدا کردن
he looks malice
ازسیمای او پیدا است
touting
خریدار پیدا کردن
hade
تمایل پیدا کردن
touts
خریدار پیدا کردن
equation of payments
قاعده پیدا کردن
shield
حفاظ پیدا کردن
get at able
یافتنی پیدا کردنی
escrow
اجرایی پیدا میکند
i am through with my work
ازکارفراغت پیدا کردم
to think out
با فکر پیدا کردن
to take umbra at
رنجش پیدا کردن از
to spring a leaguer
رخنه پیدا کردن
to become a necessity
لزوم پیدا کردن
to win fame
شهرت پیدا کردن
take to
تمایل پیدا کردن به
come to an agreement
موافقت پیدا کردن
to take a ply
تمایل پیدا کردن
trove
چیز پیدا شده
i had a quiet read
فرصت پیدا کردم
tout
خریدار پیدا کردن
qualify
شایستگی پیدا کردن
converges
تقارت پیدا کردن
converging
تقارت پیدا کردن
liaised
ارتباط پیدا کردن
preempt
حق تقدم پیدا کردن
primigenial
نخست پیدا شده
luff
لنگر پیدا کردن
in the doghouse
<idiom>
مشکل پیدا کردن با
prove opplicable
مصداق پیدا کردن
new discovered
تازه پیدا شده
liaise
ارتباط پیدا کردن
liaises
ارتباط پیدا کردن
qualifies
شایستگی پیدا کردن
converge
تقارت پیدا کردن
converged
تقارت پیدا کردن
take to
تمایل پیدا کردن
show up
<idiom>
سر و کله اش پیدا می شود
liaising
ارتباط پیدا کردن
dampened
رطوبت پیدا کردن
dampening
رطوبت پیدا کردن
dampens
رطوبت پیدا کردن
stammer
لکنت پیدا کردن
pvogenous
از چرک پیدا شده
stammered
لکنت پیدا کردن
declined
شیب پیدا کردن
to work out something
حل چیزی را پیدا کردن
stammers
لکنت پیدا کردن
dampen
رطوبت پیدا کردن
It showed on his face.
از صورتش پیدا بود
To find a way out. To find a remedy.
چاره پیدا کردن
decline
شیب پیدا کردن
declining
شیب پیدا کردن
declines
شیب پیدا کردن
destination
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destinations
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
sectors
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
Fetch a doctor at once.
زود یک دکتر پیدا کن بیاور
The mountain peak is not in sight.
قله کوه پیدا نیست
to make the pot boi;
معاش خود را پیدا کردن
Help me find my keys.
کمک کن کلیدهایم را پیدا کنم
to pick out
باگوش پیدا کردن دریافتن
to pick up
فراگرفتن دوباره پیدا کردن
to rummage out
با جستجوی زیاد پیدا کردن
to come to an understanding
پیدا کردن سازش پیداکردن
object symptoms
نشانههای پیدا یا بیرون نما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com