English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
schizothymia جنون همراه با خیال پرستی ومالیخولیا شبیه جنون جوانی
Other Matches
dementia praecox جنون جوانی
schizophrenia جنون جوانی
hebephrenia جنون جوانی
schizo شخص مبتلا به بیماری جنون جوانی
dementia جنون
psychosis جنون
hydromania جنون اب
insanity جنون
lunacy جنون
mental a جنون
madness جنون
dromomania جنون مسافرت
hypomania جنون خفیف
folie a deux جنون دو نفری
to d. تاسر حد جنون
oenomania جنون خمری
kleptomania جنون سرقت
oniomania جنون خرید
amok درحال جنون
f. of love جنون عشق
erotomania جنون جنسی
dt's جنون خمری
kleptomania جنون دزدی
dipsomania جنون الکلی
dementia praecox جنون زودرس
maniaphobia جنون هراسی
latah جنون لاتا
run mad به جنون مبتلاشدن
permanent insanity جنون دائم
lunes حمله جنون
catatonia نوعی جنون
peregrinomany جنون سفر
perdiodical insanity جنون ادواری
tarantism جنون رقص
nymphomania جنون شهوانی زن
lattah جنون لاتا
insanely از روی جنون
delirium tremens جنون الکلی
foolishly جنون امیز
jimjams جنون خمری
lyssophobia جنون هراسی
lunes حرکات جنون امیز
satyriasis جنون شهوانی مرد
hypomanic دارای جنون خفیف
pyromania جنون ایجاد حریق
bibliomania جنون کتاب دوستی
frenzied rage خشم جنون امیز
gallomania جنون فرانسوی مابی
germanomania جنون المان مابی
amok جنون آنی [روان شناسی]
mythomania جنون دروغ یا اغراق گویی
gone amok جنون آنی [روان شناسی]
balletomania عشق یا جنون نسبت به بالت
frenzy جنون انی دیوانه کردن
running amok جنون آنی [روان شناسی]
kleptamaniac کسی که جنون دزدی دارد
hypochondriacal دچار جنون افسردگی- تهیگاهی
amuck جنون آنی [روان شناسی]
amok جنون آدم کشی [روان شناسی]
amuck جنون آدم کشی [روان شناسی]
running amok جنون آدم کشی [روان شناسی]
gone amok جنون آدم کشی [روان شناسی]
monomaia جنون درمورد بخصوصی وسواس در چیزی
manic depressive دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic-depressive دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
manic-depressives دیوانگی وبهت زدگی وشیدایی نوعی جنون
psychokinesis عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
general paresis جنون و فلج حاصل در اثرضایعات سیفلیسی مغز
amuck یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
person running amok فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
frenzied attacker فرد دچار جنون آدم کشی [روان شناسی]
nympholepsy جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
paranoia جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
nymphomanic دچار جنون خوابیدن با مرد دیوانه برای بغل خوابی بامرد
autism خیال پرستی
futurism خیال پرستی
autistic وابسته به خیال پرستی توهمی
idealism خیال پرستی مسلک اصالت تصور
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
palmette گل شاه عباسی [این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
attributes هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
peer to peer network شبکه همراه به همراه
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
adolescence نو جوانی
young days جوانی
youthfufness جوانی
youths جوانی
yoth جوانی
youth جوانی
springtime جوانی
adolescency جوانی
youthfulness جوانی
juvenility جوانی
slips in youth خطاهای جوانی
schizophrene مبتلابجنون جوانی
rejuvenescent جوانی از سر گیرنده
the flower of youth عنفوان جوانی
rejuveoize جوانی از سرگرفتن
rejuvenescence تجدید جوانی
hey day ریعان جوانی
rejuvenator جوانی دهنده
acne غرور جوانی
bloom of youth بحبوحه جوانی
slips in youth لغزشهای جوانی
adolescence دوره جوانی
post juvenal بعد از جوانی
rejuvenation باز جوانی
youthfully از روی جوانی
prime بهار جوانی
juvenile در خور جوانی
juveniles در خور جوانی
prime of life عنفوان جوانی
may بهار جوانی
primed بهار جوانی
juvenility نیروی جوانی
primes بهار جوانی
may of youth عنفوان جوانی
juvenilia اثار دوره جوانی
The fervour of youth . شور وشوق جوانی
rejuvenated جوانی ازسر گرفتن
rejuvenates جوانی ازسر گرفتن
schizophrenic مبتلا بجنون جوانی
rejuvenate جوانی ازسر گرفتن
schizophrenics مبتلا بجنون جوانی
impetuosity of youth تندی یا غرور جوانی
rejuvenating جوانی ازسر گرفتن
her prime of life is past عنفوان جوانی وی گذشته است
middle aged دوره بین جوانی وپیری
middle age دوره بین جوانی وپیری
salad days ایام جوانی وبی تجربگی
over the hill <idiom> به پایان رسیدن بهار جوانی
chorus girl زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
puniness تازه کاری جوانی کوچکی
chorus girls زن جوانی که دریک دسته کرمیخواند
blossom گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
blossomed گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
blossoms گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
blossoming گل دادن دارای طراوت جوانی شدن
She has known better days in her youth . معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
passe دوره زیبایی و عنفوان جوانی را گذرانده
juvenilia تالیفات دوره جوانی شعرا ونویسندگان بزرگ
at the tender age of <idiom> در سن جوانی [گول خور. بی مایه . سست . نادان]
cover girl زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
chaperon زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
cover girls زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
glabrescent گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود
gentilism بت پرستی
philogyny زن پرستی
fetishist بت پرستی
gyniolatry زن پرستی
idolarty بت پرستی
idolism بت پرستی
heathenishness بت پرستی
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
superstition موهوم پرستی
mercenariness پول پرستی
sensuality شهوت پرستی
traditionalism سنت پرستی
lordolatry لرد پرستی
philanthropy نوع پرستی
zoolatry حیوان پرستی
mithraism مهر پرستی
monotheism یکتا پرستی
nationalism ملت پرستی
lewdness شهوت پرستی
worldliness دنیا پرستی
superstitions موهوم پرستی
xenophilism بیگانه پرستی
phallicism ذکر پرستی
pagandom بت پرستی بی تمدنی
sabaism ستاره پرستی
uxoriousness عیال پرستی
mammonism ثروت پرستی
mariolatry مریم پرستی
altruism نوع پرستی
gluttony شکم پرستی
ethnography نژاد پرستی
necromania مرده پرستی
zeal وطن پرستی
benevolence نوع پرستی
bender باده پرستی
racism نژاد پرستی
necrolatry مرده پرستی
patriotism میهن پرستی
obscurantism کهنه پرستی
zootheism جانور پرستی
nativism بومی پرستی
patrioism میهن پرستی
narcissism خود پرستی
zootheism حیوان پرستی
benders باده پرستی
public spiritedness میهن پرستی
cosmolatry گیتی پرستی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com