English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
English Persian
abortive foatus جنین ساقط
miscarried جنین ساقط
Other Matches
he forefeited his right حق او ساقط شد
lapsed ساقط
casuing to lapse ساقط کننده
an incident ray شعاع ساقط
an incident ray پرتو ساقط
lapsible ساقط شدنی
lapsed ppa ساقط شده
lapse vi ساقط شدن
it is no longer valid از درجه اعتبار ساقط است
void از درجه اعتبار ساقط کردن
aborticide دوای جنین کش دوای سقط جنین
tolled حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
chrysalis جنین
afterbirth جنین
fetuses جنین
fetus جنین
embryos جنین
embryo جنین
chrysalises جنین
germs جنین
germ جنین
foetus جنین
foetuses جنین
lapsable سلب شدنی ساقط شدنی برگشتنی
lapse سلب سلب یا ساقط یا زایل شدن
lapses سلب سلب یا ساقط یا زایل شدن
lapsing سلب سلب یا ساقط یا زایل شدن
embryogeny تشکیل جنین
embryogeny پیدایش جنین
embryogen تشکیل جنین
ecbolic جنین انداز
blood money of an unborn child دیه جنین
to have a miscarriage جنین افگندن
feticide سقط جنین
feticide کشتن جنین
mola جنین کاذب
implacental بی جفت جنین
secundine جفت جنین
foeticide اسقاط جنین
foeticide جنین کشی
foetation تشکیل جنین
foaticide سقط جنین
foaticide جنین کشی
wheatgerm جنین گندم
embryogen پیدایش جنین
fetal وابسته به جنین
abortion اسقاط جنین
abortions سقط جنین
abortions اسقاط جنین
miscarriage سقط جنین
miscarriages سقط جنین
abortion سقط جنین
aborticide جنین کشی
abortment سقط جنین
aborsement سقط جنین
placental وابسته به جفت جنین
hypoblast غشاء داخلی جنین
mesoblast میان پوست جنین
malposition حالت غیرطبیعی جنین
aplacental فاقد جفت جنین
placentas جفت جنین مشیمه
placenta جفت جنین مشیمه
malposition جابجا شدگی جنین
abortionist سقط جنین کننده
abortive foetus جنین سقط شده
chorion مشیمه خارجی جنین
abortionists سقط جنین کننده
embryotomy تشریح جنین درزهدان
chorion پرده بیرونی جنین
abortive medicines ادویه مسقط جنین
embryo جنین کمتر از هشت هفته
yolk sac کیسه زرده دورتادور جنین
by con. مفهوم مخالف ان جنین میشود
mesoblast لایه جرثومه میانی جنین
amnion مشیمه پردهء دور جنین
placentation پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
embryos جنین کمتر از هشت هفته
eventration جنین بی شکم یابی روده
miscarriages سقط جنین غیر عمدی
miscarriage سقط جنین غیر عمدی
conception لقاح تخم وشروع رشد جنین
teratology مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
fetuses جنین بیش از هشت هفته حمل
embryoctony ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
foetus جنین بیش از هشت هفته حمل
conceptions لقاح تخم وشروع رشد جنین
blasetocyst جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
abortionists کسی که موجب سقط جنین میشود
foetuses جنین بیش از هشت هفته حمل
his right of ownership lapsed حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
lapsible a ساقط شدنی باطل شدنی
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
avianize ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
lanugo کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
stillborn زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
abortifacient سقط جنین کننده سقط جنینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com