Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (8 milliseconds)
English
Persian
leprechaun
جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
Other Matches
everone a to his rank
هرکس بقدرمرتبه اش هرکس بفراخورحالش
cellaret
گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
everybody
هرکس
every man jack
هرکس
whosoever
هرکس که
every man
هرکس
everyone
هرکس
anyplace
هرکس
whomso
هرکس که
anyone
هرکس
every
هرکس
recessive
نهفته
latent
نهفته
bosomed
نهفته
cryptographic
نهفته
with the best of them
<idiom>
به خوبی هرکس
whoso
هر کسی که هرکس که
latent roots
ریشههای نهفته
latent learning
یادگیری نهفته
latent schizophrenia
اسکیزوفرنی نهفته
nulliplex inheritance
توارث نهفته
incubation
رشد نهفته
latent structure
ساخت نهفته
heterophoria
لوچی نهفته
recessive genes
ژنهای نهفته
Dutch
:هرکس بخرج خود
embedded figures test
ازمون شکلهای نهفته
incubation period
دوره رشد نهفته
latent homosexuality
همجنس خواهی نهفته
hidden figures test
ازمون شکلهای نهفته
latent dream content
محتوای نهفته رویا
every man is a for his action
هرکس مسئول کردارخویش است
all round
کاملا شامل هر چیز یا هرکس
whoeer
هرکه هرانکه هر انکس که هرکس
Theres many a true word spoken in jest .
<proverb>
در هر مزای یقایقى نهفته است .
world is one's oyster
<idiom>
هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
words of limitation
الفاظ تعیین کننده سهم هرکس در سند
First come first served.
هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
maintenance of membership
هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
smallness
کوچکی
exiguity
کوچکی
tininess
کوچکی
pettiness
کوچکی
littleness
کوچکی
emigration
درون کوچکی
overlay
بخش کوچکی از برنامه
overlaying
بخش کوچکی از برنامه
(not a) ghost of a chance
<idiom>
حتی یک شانس کوچکی
microcephalia
سر کوچکی جمجمه کوچک
epsilon
مقدار کوچکی از هر چیز
detailing
بخش کوچکی از یک شرح
detail
بخش کوچکی از یک شرح
overlays
بخش کوچکی از برنامه
he has a small p in shimran
او ملک کوچکی درشمیران دارد
dolly
چرخ کوچکی شبیه قرقره
lobular
شبیه قطعه کوچکی از چیزی
card
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
parcel
دسته قطعه کوچکی از زمین
parcels
دسته قطعه کوچکی از زمین
puniness
تازه کاری جوانی کوچکی
cards
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
landaulet n
گردونه کوچکی که پوششی دارد
dollies
چرخ کوچکی شبیه قرقره
kit or kit violon
ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
vestry
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestries
نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
copsewood
بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
racket ball
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
slab
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
salami technique
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
coppice wood
بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
slabs
گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
locket
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
centriole
ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
doodad
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
lockets
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
doodads
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
holm
جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
fescue
چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
bronchial tubes
برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
hypodermic syringe
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
ligule
زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
undergrowth
بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
water level
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
vacuole
گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
credit union
موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
superscript
ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
gablet
[سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند]
[معماری]
altar-niche
[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
lanternpinion
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
clipboard
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
swagger cane
عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
clipboards
تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
pinning
میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pinned
میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pin
میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
vanity boxŠcaseŠor bag
قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
kilderkin
چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
junction
جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
rockoon
پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
estuaries
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuary
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
junctions
جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
vaude
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
arrow pointer
پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
sachets
بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
sachet
بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
handcar
چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
epicanthus
لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
accelerating pump
پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
etna
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
anlage
اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
erases
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
control rocket
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
platelet
صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
middle ear
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
tracking symbol
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
jetevator
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
pack
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
packs
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
erasing
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erase
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
foot block
قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
erased
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
loader
بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
punches
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punch
قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
microspacing
خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
bed groins
بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
juke joint
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
cookies
فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
cookie
فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ghettos
محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettoes
محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghetto
محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
hand-held
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
basics
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
joggle
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
write protect
قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
buffer state
دولت کوچکی راگویند که بین دو کشور بزرگ واقع شده و از برخورد وبروز اختلاف بین انهاجلوگیری میکند
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
bench lathe
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
bead
بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود
beads
بخش کوچکی از برنامه که برنامه یک کار مجزا به کار می رود
activities
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
quartz clock
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com