English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
free world جهان ازاد
Other Matches
second world جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
atlas فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
vales جهان
macrocosms جهان
world جهان
worlds جهان
universe جهان
macrocosm جهان
vale جهان
infinite universe جهان نامتناهی
world test ازمون جهان
world view جهان بینی
the next world جهان اینده
christenings جهان مسیحیت
the old world جهان کهنه
Christendom جهان مسیحیت
the lower world جهان پایین
the vanity of the world پوچی جهان
nether world جهان اینده
the whole world سراسر جهان
worldwide در سرتاسر جهان
universe جهان کیهان
earthling ساکن جهان
Third World جهان سوم
all over the world در سراسر جهان
the lower regions جهان مردگان
world power جهان نیرو
infinite universe جهان باز
inanimate nature جهان جمادات
internationalist جهان گرا
mineral kingdom جهان جمادات
the invisible جهان ناپدید
underworld زیرین جهان
here below دراین جهان
the invisible world جهان ناپدید
nether world این جهان
this world of ours این جهان ما
open universe جهان باز
orrery جهان نما
weltanschauung جهان بینی
nether world جهان پایین
universe of system جهان سیستم
outworld جهان بیرونی
panorama جهان نما
filmdom جهان سینما
world creating جهان افرین
cosmorama جهان نما
cosmography شرح جهان
first world جهان اول
finite universe جهان متناهی
finite universe جهان بسته
panoramas جهان نما
peregrinator جهان گرد
demiurge جهان افرین
worldview جهان بینی
expansion of universe انبساط جهان
creator the world جهان افرین
faerie جهان پریان
worldly-wise جهان دیده
animal kingdom جهان جانوران
all the world over در سراسر جهان
microcosms جهان کهین
worldly wise جهان دیده
microcosms جهان کوچک
microcosm جهان کهین
the future جهان اینده
microcosm جهان کوچک
creator of the world جهان آفرین
animals kingdom جهان جانوران
closed universe جهان متناهی
closed universe جهان بسته
screenland جهان سینما
vales زمین جهان خاکی
vale زمین جهان خاکی
atlases کتاب نقشهء جهان
superlunary بیرون از این جهان
superlunar بیرون ازاین جهان
the back of beyond دورترین گوشه جهان
supramundane مافوق این جهان
oscillating universe جهان نوسان کننده
the church militant قاطبه مسیحیان جهان
outward things جهان برونی یا فاهر
superempirical خارج از جهان مادی
atlas کتاب نقشهء جهان
planisphere جهان نمای مسطح
georama جهان نمای پوک
peregrination جهان گردی دربدری
peregrinations جهان گردی دربدری
aboral دورترین نقطه از جهان
all over the world در همه جای جهان
industrial workers of the world کارگران صنعتی جهان
Antiquity جهان باستانی [تاریخ]
the Classical World [the Ancient World] جهان باستانی [تاریخ]
the art of the Ancient world هنر جهان باستان
in ancient times در اوقات جهان باستانی
demimonde جهان زنان هرجایی
under the sun در جهان در زیر افتاب
extramundane بیرون از جهان یادنیا
third world countries کشورهای جهان سوم
the world is transitory جهان ناپایدار است
the world and its fullness جهان وهرچه دراوهست
mundane affairs کارهای این جهان
intermundane واقع در میان دو جهان
theseven wonders of the world عجایب هفتگانه جهان
to be born چشم به جهان گشودن
ultramundane ماورا جهان ماوراگیتی
free enterprise اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
the lower world جهان مردگان عالم اسوات
ecumenic وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
planisphere جهان نمای سطح نما
third world economies اقتصاد کشورهای جهان سوم
oecumenical جامع مشهوردر سراسر جهان
antemundane مربوط به پیش از افرینش جهان
demiurgic وابسته به جهان افرین یااهریمن
demiurgeous وابسته به جهان افرین یااهریمن
oecumenical وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
in a battle for world domination مبارزه برای سلطه جهان
premundane پیش ازافرینش جهان بوده
transcendentalism فلسفه خارج جهان مادی
vegetable kingdom جهان گیاهان مولود نباتی
the whole world همه دنیا تمامی جهان
he passed hence این جهان را بدرود گفت
sinusoidal projection نقشه جهان نمای مسطح
the developed world جهان توسعه یافته [پیشرفته]
he passed hence ازاین جهان رخت بربست
to know what's what ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
world wide مشهور جهان متداول درهمه جا
topsy-turvy world [upside-down world] جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
cosmopolitan وابسته به همه جهان بین المللی
candidates' tournament تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
candidates' matches رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
mundane era تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
apples یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apple یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
rhadamanthus نام یکی از داوران جهان پایین
supemundane بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
the pilgrimage of life زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
time flies <proverb> عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
eustatic مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
America Online بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
utopian تصوری شخصی که درصدد اصلاح جهان است
globetrotters کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotter کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
malism عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
enterprise سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
enterprises سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
atomism عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
IBM بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
silicon valley محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
National Center for Supercomputing Applications سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
isolationism سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
simulations عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
sherlu اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
simulation عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
cosmopolitanism سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
absolutes ازاد
sweeper بک ازاد
loose ول ازاد
freemen ازاد
looser ول ازاد
freeman ازاد
free play ازاد
self-service ازاد
exempt ازاد
exempted ازاد
exempting ازاد
opened ازاد
absolute ازاد
unihibited ازاد
go as you please ازاد
unihibit ازاد
unattached ازاد
stand easel ازاد
at ease ازاد
degage ازاد
disengaged ازاد
idle line خط ازاد
immune ازاد
immundity ازاد
self administered ازاد
sweep back بک ازاد
suspended floor کف ازاد
freed ازاد
opens ازاد
stand at ease ازاد
slack water اب ازاد
fetterless ازاد
open ازاد
self service ازاد
exempts ازاد
unrestrained ازاد
sweepers بک ازاد
footloose ازاد
frees ازاد
loosest ول ازاد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com