Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (7 milliseconds)
English
Persian
porcupine ant eater
جوجه تیغی استرالیا
Search result with all words
echidna
جوجه تیغی استرالیا خارپشت بیدندان
Other Matches
hedgehog
جوجه تیغی
hedgehogs
جوجه تیغی
hedge hog
ارمجی جوجه تیغی
porcupiny
مانند جوجه تیغی
porcupinish
مانند جوجه تیغی
porcupines
جوجه تیغی خارپشت کوهی
urchin
بچه شیطان جوجه تیغی
urchins
بچه شیطان جوجه تیغی
porcupine
جوجه تیغی خارپشت کوهی
quill
تیغ جوجه تیغی قلم پر
quills
تیغ جوجه تیغی قلم پر
spine
تیغ یابرامدگیهای بدن موجوداتی مثل جوجه تیغی
spines
تیغ یابرامدگیهای بدن موجوداتی مثل جوجه تیغی
hedgehog
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
brooded
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
broods
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brood
کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
Australia
استرالیا
lory
طوطی استرالیا
blackfellow
بومی استرالیا
down under
به سوی استرالیا و زلاندنو
waddy
: چماق بومیان استرالیا
tasman series
مسابقههای اتومبیلرانی استرالیا
silk oak
درخت الواری استرالیا
corroboree
رقص بومیهای استرالیا
silky oak
درخت الواری استرالیا
first world
استرالیا زلاندنو وژاپن
the common wealth of australia
ممالک مشترک المنافع استرالیا
acanthaid
تیغی
Hirsau style
[نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
platypus
پستاندار ابزی ومنقاردار و صدفخوار جنوب استرالیا
razorbill
پنگوئن منقار تیغی
nettles
انواع گزنه تیغی گزنده
thorny
تیغ تیغی خار مانند
thorniest
تیغ تیغی خار مانند
nettle
انواع گزنه تیغی گزنده
thornier
تیغ تیغی خار مانند
lyrebird
سه نوع مرغ شاخه نشین گنجشکی استرالیا ازجنس menura
prickling
احساس سوزن سوزنی یا تیغ تیغی
squab
جوجه
cygnets
جوجه قو
cygnet
جوجه قو
chick
جوجه
birds
جوجه
broods
جوجه
squealer
جوجه
brood
جوجه
brooded
جوجه
bird
جوجه
dovelet
جوجه کبوتر
flapper
جوجه اردک
owlet
جوجه جغد
peachick
جوجه طاووس
falconet
جوجه باز
duckling
جوجه اردک
hatcher
جوجه گیر
eaglet
جوجه عقاب
budding poet
جوجه شاعر
ducklings
جوجه اردک
chickens
جوجه مرغ
chicken
جوجه مرغ
hatched
جوجه گیر ی
turkey poult
جوجه بوقلمون
hatches
جوجه گیر ی
cockerel
جوجه خروس
cockerels
جوجه خروس
duckling
جوجه مرغابی
chicken feed
غذای جوجه
hatch
جوجه گیر ی
nestling
جوجه اشیانه
nestlings
جوجه اشیانه
gosling
جوجه غاز
goslings
جوجه غاز
roosters
جوجه خروس
incubation
جوجه کشی
rooster
جوجه خروس
ugly duckling
<idiom>
جوجه اردک زشت
polt
جوجه ماکیان وامثال ان
poult
جوجه مرغ و بوقلمون
keet
جوجه مرغ شاخدار
incubates
جوجه کشی کردن
incubator
ماشین جوجه کشی
incubated
جوجه کشی کردن
incubate
جوجه کشی کردن
incubators
ماشین جوجه کشی
pipers
جوجه کبوتر لوله کش
hatcher
اسباب جوجه گیری
piper
جوجه کبوتر لوله کش
incubating
جوجه کشی کردن
Don't count your chickens before they are hatched.
<proverb>
جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
Don't count your chickens before they're hatched.
<proverb>
جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
to hatch out
[egg]
بیرون آمدن جوجه
[از تخم]
Dont count your chickens before they are hatched.
جوجه ها راآخر پائیز می شمارند
hatchling
جوجه سراز تخم دراورده
hatches
تخم دادن جوجه بیرون امدن
Black sheep
جوجه اردک زشت
[اصطلاح روزمره]
hatched
تخم دادن جوجه بیرون امدن
hatch
تخم دادن جوجه بیرون امدن
broiler
بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
fledglings
جوجه تازه پر وبال دراورده نوچه
fledgeling
مرغ تازه پروبال دراورده جوجه
fledgling
جوجه تازه پر وبال دراورده نوچه
to d. a chinken
شکم جوجه راپیش از پختن پاک کردن
avianize
ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
down
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
chuck
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
egg tooth
نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
chucked
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
pullets
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
pullet
جوجه مرغ یکساله و کمتر مرغ جوان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com