English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (31 milliseconds)
English Persian
commentate حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentates حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating حاشیه نوشتن یادداشت کردن
Other Matches
write بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
writes بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
annotate یادداشت نوشتن
annotating یادداشت نوشتن
annotates یادداشت نوشتن
annotated یادداشت نوشتن
annotating حاشیه نوشتن
gloss حاشیه نوشتن بر
annotate حاشیه نوشتن
annotated حاشیه نوشتن
annotates حاشیه نوشتن
unformatted 1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
rosette border حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
scrawled با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
Zipper selvage حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
take down یادداشت کردن
notes یادداشت کردن
set down یادداشت کردن
noting یادداشت کردن
put down یادداشت کردن
record یادداشت کردن
note یادداشت کردن
put-downs یادداشت کردن
put-down یادداشت کردن
photodigital memory سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
to writes down واردکردن یادداشت کردن
papered یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papering یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papers یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
notate یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
Kufic border حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
trails یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailing یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
ragged متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
ragged متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
friezes حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
write down یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
purfle حاشیه دوزی کردن
bordering حاشیه دار کردن
border حاشیه دار کردن
purfle حاشیه راتزئین کردن
fringes حاشیه دار کردن
fringe حاشیه دار کردن
bordered حاشیه دار کردن
fagot ریشه کردن حاشیه پارچه
margins اندک حاشیه دار کردن
faggot ریشه کردن حاشیه پارچه
margin مشخص کردن اندازه و حاشیه
margin اندک حاشیه دار کردن
faggots ریشه کردن حاشیه پارچه
margins مشخص کردن اندازه و حاشیه
tat دارای حاشیه توری کردن
flounce چین دار کردن حاشیه لباس
skirts دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
flounced چین دار کردن حاشیه لباس
flounces چین دار کردن حاشیه لباس
skirted دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
flouncing چین دار کردن حاشیه لباس
left justification زوج کردن حاشیه سمت چپ متن
skirt دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
indents شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indent شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indenting شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
lacevi بستن با بند سفت کردن حاشیه دارکردن
encipher برمز نوشتن رمز نوشتن
refers توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
referred توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
refer توجه کردن یا کار کردن یا نوشتن درباره چیزی
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
to fill in نوشتن خاکریزی کردن
to commit to paper نوشتن ثبت کردن
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
annotation نوشتن تذکرات تقریظ کردن
prescribed نسخه نوشتن تعیین کردن
to draw up a contract قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
spelled املاء کردن درست نوشتن
prescribing نسخه نوشتن تعیین کردن
spells املاء کردن درست نوشتن
prescribes نسخه نوشتن تعیین کردن
spell املاء کردن درست نوشتن
annotations نوشتن تذکرات تقریظ کردن
prescribe نسخه نوشتن تعیین کردن
overwrite جانویسی کردن جای نوشتن
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
rubricate بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
rubricize بخط قرمز نوشتن یا چاپ کردن
interpage در روی صفحههای میانی چاپ کردن یا نوشتن
righted مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
right مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righting مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
write سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
writes سوخت شده محسوب کردن شرح چیزی را نوشتن
phoneticism عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
open آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opened آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
opens آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
write permit ring چرخ نوار مغناطیسی که امکان نوشتن مجدد یا پاک کردن به نوارمیدهد
rainbow border حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
crashingly خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
macro کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
declarations نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarative statement نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
memorandum یادداشت
reminiscence یادداشت
memoranda یادداشت
reminiscences یادداشت
pro memoria یادداشت
memoire یادداشت
notes یادداشت
noting یادداشت
annotations یادداشت
note یادداشت
memorandums یادداشت
annotation یادداشت
endnote یادداشت
apostil یادداشت
notation یادداشت
memoir یادداشت
notations یادداشت
slips یادداشت
slipped یادداشت
slip یادداشت
memoirs یادداشت
jottings یادداشت
memo یادداشت
chit یادداشت
memos یادداشت
chits یادداشت
programs نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
notes یادداشت درسی
notelet یادداشت کوچک
note تبصره یادداشت ها
record یادداشت سخنرانی
notes یادداشت سخنرانی
notes خاطرات یادداشت
counter memorial جواب یادداشت
advice note یادداشت اطلاع
record یادداشت درسی
notes تبصره یادداشت ها
noting خاطرات یادداشت
noting تبصره یادداشت ها
billet doux یادداشت عاشقانه
record یادداشت بایگانی
record یادداشت نگارش
notebook کتابچه یادداشت
tot یادداشت مختصر
notepaper کاغذ یادداشت
memorandum of understanding یادداشت تفاهم
minute مسوده یادداشت
footnotes یادداشت ته صفحه
footnote یادداشت ته صفحه
commentary رشته یادداشت
commentaries رشته یادداشت
chitty یادداشت-رسید
minute یادداشت وقایع
tots یادداشت مختصر
notebooks کتابچه یادداشت
note خاطرات یادداشت
scratch paper کاغذ یادداشت
adscript یادداشت اضافی
memorandum اقدام به یادداشت کند
pad دفترچه یادداشت لایی
diaries دفتر یادداشت روزانه
pads دفترچه یادداشت لایی
memoranda اقدام به یادداشت کند
memorandums اقدام به یادداشت کند
memorability قابل یادداشت بودن
diary دفتر یادداشت روزانه
message book دفتر یادداشت پیام
billeting ورقه جیره یادداشت مختصر
refit book دفتر یادداشت وقایع دریایی
postscripts یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
billet ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted ورقه جیره یادداشت مختصر
billets ورقه جیره یادداشت مختصر
postscript یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
callective note بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
memorandum برگ خلاصه یادداشت مانند
memoranda برگ خلاصه یادداشت مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com