Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
mechanical percentage
حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
Other Matches
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
design strength
مقاومت محاسباتی
varistor
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
ohm's law
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
planck law
مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
resistance
مقدار مقاومت
impedance ratio
نسبت مقاومت فاهری
joint resistance
مقدار مقاومت مفصل
electrode resistance
مقدار مقاومت الکترد
insulation resistance
مقدار مقاومت نارسانا
alternating current resistance
مقدار مقاومت موثر
internal resistance
مقدار مقاومت داخلی
battery resistance
مقدار مقاومت باتری
critical resistance
مقدار مقاومت بحرانی
spurious resistance
مقدار مقاومت انگلی
earth resistance
مقدار مقاومت زمین
ohmic valve
مقدار مقاومت اهمی
leakage resistance
مقدار مقاومت نشت
true resistance
مقدار مقاومت اهمی
air resistance
مقدار مقاومت هوا
armature resistance
مقدار مقاومت ارمیچر
effective resistance
مقدار مقاومت موثر
contact resistance
مقدار مقاومت کنتاکت
resistance to alternating current
مقدار مقاومت موثر
dielectric resistance
مقدار مقاومت دی الکتریکی
resistance of an earthed conductor
مقدار مقاومت زمین
bonding resistance of rail
مقدار مقاومت اتصال به ریل
rescous
مقاومت در برابر قانون تمرد نسبت به مامورین دولت
proportionality
نسبت بین دو کالا از نظر حجم و مقدار
arc elasticity of demand
= Eنسبت فوق نسبت مقدار تقاضابه قیمت کالاست
decibels
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
parameters
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
definitions
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
parameter
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
decibel
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
definition
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
employment gap
مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
series resistance
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
characteristic diagram for the steel
دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
defines
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defining
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
define
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
defined
1-ثبت دادن یک مقدار به متغیر. 2-نسبت دادن خصوصیات پردازنده یا داده به چیزی
carbon steel
فولاد کربن یا فولاد سخت
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
productive
حاصلضرب
products
حاصلضرب
product
حاصلضرب
product
[the result of multiplying]
حاصلضرب
[ریاضی]
product
محصول حاصلضرب
products
حاصل حاصلضرب
products
محصول حاصلضرب
vector product
حاصلضرب برداری
scalar product
حاصلضرب عددی
sum of products
مجموع حاصلضرب
product of sums
حاصلضرب مجموعه ها
product
حاصل حاصلضرب
scalar product
حاصلضرب اسکالر
logic product
حاصلضرب منطقی
cross products
حاصلضرب ضربدری
ion product constant
ثابت حاصلضرب یونی
solubility product constant
ثابت حاصلضرب انحلال
factorial
حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
insulation resistance
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
leverage
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
ultimate strength
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
solubility product constant
ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
liftjet
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
prorata
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
fiscal
محاسباتی
arithmetic
محاسباتی
money of account
پول محاسباتی
nomograph
نمودار محاسباتی
miscalculations
خطای محاسباتی
miscalculation
خطای محاسباتی
nomogram
جدول محاسباتی
calculating machine
ماشین محاسباتی
calculating punch
پانچ محاسباتی
nomogram
نمودار محاسباتی
compute bound
کران محاسباتی
compute bound
باتنگنای محاسباتی
compute bound
محدودیت محاسباتی
design stress resultant
تلاش محاسباتی
compute bound
با تنگنای محاسباتی
computational mistake
خطای محاسباتی
arithmetic operation
عمل محاسباتی
arithmetic operator
اپراتور محاسباتی
arithmetic relation
ارتباط محاسباتی
accounting prices
قیمت های محاسباتی
operational amplifier
تقویت کننده محاسباتی
deferred credits
اعتبارات سالهای محاسباتی
resillient
ارتجاعی
elastic limit
حد ارتجاعی
reactionary
ارتجاعی
reactionist
ارتجاعی
elastic
ارتجاعی
limit of elasticity
حد ارتجاعی
reactionaries
ارتجاعی
elasticity
ارتجاعی
remote computing services
خدمات محاسباتی از راه دور
nationallism
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
inelastic
غیر ارتجاعی
resiliency
حالت ارتجاعی
modulus of elasticity
ضریب ارتجاعی
yield strength
تاب ارتجاعی
recessive
ارتجاعی بازگشتی
elasticity
قابلیت ارتجاعی
resilience
حالت ارتجاعی
elastic restraint
گیرداری ارتجاعی
elastic limit
حد بر جهندگی حد ارتجاعی
elastic limit
مرز ارتجاعی
elastic modulus
ضریب ارتجاعی
elastic design
طرح ارتجاعی
elastic properties
خواص ارتجاعی
elastic stability
پایداری ارتجاعی
tonicity
نیروی ارتجاعی
elastic equilibrium
تعادل ارتجاعی
elastic behavior
حرکت ارتجاعی
elastic buckling
کمانش ارتجاعی
elastic behavior
رفتار ارتجاعی
elastic buffer
میانگیر ارتجاعی
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
modulus of elasticity in shear
ضریب ارتجاعی برشی
non linerly elastic
ارتجاعی غیر خطی
elastic support
تکیه گاه ارتجاعی
shear modulus of elasticity
ضریب ارتجاعی برشی
rebounding
دارای قوه ارتجاعی
elastic deformation
تغییر شکل ارتجاعی
rebounded
دارای قوه ارتجاعی
rebound
دارای قوه ارتجاعی
one track
فاقد قوه ارتجاعی
delayed elastic response
واکنش ارتجاعی تاخیری
inelastic
بدون قوه ارتجاعی
rebounds
دارای قوه ارتجاعی
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
addition
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
additions
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
instantaneous elastic deformation
تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
springs
حالت ارتجاعی فنر پریدن
elastic design
طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
elastic strain
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
tangent modules theory
تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
spring
حالت ارتجاعی فنر پریدن
grid bias resistance
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
grid suppressor
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
arithmetic
عملیات محاسباتی مجدد برای اطمینان از صحت نتیجه
beam on elastic supports
تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
alu
بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد
precedence
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
arithmetic logic unit
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
aggregate
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
arithmetic
محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
aggregates
دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
process bound
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
rebound
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounds
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounded
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounding
دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
alu
Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
design stress resultant
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
steel
فولاد
steeled
فولاد
bevelled steel straight edge
فولاد کج بر
steels
فولاد
steeling
فولاد
cementite
فولاد
oxygen converter steel
فولاد ال دی
ether
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
selenodesy
اندازه گیری مکانهای ماه یانقشه برداری محاسباتی کره ماه
dispersed intelligence
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
magnet steel
فولاد مغناطیسی
crude steel
فولاد خام
crucible cast steel
فولاد بوتهای
crucible steel
فولاد بوتهای
alloy steel
فولاد فشرده
machinery steel
فولاد ماشینی
molten metal
فولاد ریختگی
killed steel
فولاد کشته
stainless steel
فولاد ضد زنگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com