Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
unisexuality
حالت یک جنسی
Other Matches
androgen
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
exhibitionism
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sex
احساسات جنسی روابط جنسی
sexes
احساسات جنسی روابط جنسی
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
kind
جنسی
sexes
جنسی
generic
جنسی
unisexual
یک جنسی
kindest
جنسی
kinds
جنسی
road sense
جنسی
gamic
جنسی
unisex
دو جنسی
hermaphrodite
دو جنسی
hermaphrodites
دو جنسی
bisexual
دو جنسی
bisexuals
دو جنسی
sex
جنسی
diclinous
یک جنسی
sexual
جنسی
ambisexual
دو جنسی
homogeneity
هم جنسی
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
libidos
شور جنسی
idols of the tribe
اوهام جنسی
sexual offences
جرائم جنسی
modesty
شرم جنسی
gynandrous
نر و ماده دو جنسی
haploid cell
یاخته جنسی
petting
نوازش جنسی
rape
تجاوز جنسی
gonocyte
سلول جنسی
lesbianism
رابطه جنسی زن با زن
sexual relations
مقاربت جنسی
libido
شور جنسی
sexual relations
روابط جنسی
sexual symbolism
نمادگری جنسی
gynandromorphy
ریخت دو جنسی
psycholagny
خیالپردازی جنسی
raped
تجاوز جنسی
heterosexuality
دگرخواهی جنسی
impotency
ضعف جنسی
voyeurism
تماشاگری جنسی
sex education
اموزش جنسی
sex appeal
جاذبه جنسی
potency
توان جنسی
sexuality
تمایلات جنسی
taxes in kind
مالیات جنسی
tax in kind
مالیات جنسی
sexuality
عطش جنسی
sexism
تبعیض جنسی
climax
اوج جنسی
climaxes
اوج جنسی
asexual
غیر جنسی
aphrodisiac
برانگیزنده جنسی
aphrodisiacs
برانگیزنده جنسی
inkind
کمک جنسی
venery
مقاربت جنسی
heteroeroticism
دگرخواهی جنسی
rapist
متجاوز جنسی
heteroerotism
دگرخواهی جنسی
rapes
تجاوز جنسی
sexual intercourse
مقاربت جنسی
raping
تجاوز جنسی
rapists
متجاوز جنسی
sexual intercourse
امیزش جنسی
heterosome
کروموزوم جنسی
sex discrimination
تبعیض جنسی
excitement
برانگیختگی جنسی
truckage
مبادله جنسی
gametangium
سلول جنسی
germ cell
یاخته جنسی
deviation
انحراف جنسی
deviations
انحراف جنسی
gamete
یاخته جنسی
scopophilia
تماشاگری جنسی
puberty
بلوغ جنسی
impotence
ضعف جنسی
active algolagnia
ازارگری جنسی
impotence
ناتوانی جنسی
sex chromosomes
کروموزومهای جنسی
sex differences
تفاوتهای جنسی
pansexualism
جنسی نگری
anaphrodisia
بی میلی جنسی
commodity money
پول جنسی
psychosexual
روانی- جنسی
bisexuality
دو گانگی جنسی
benefit in kind
نفع جنسی
peepling tom
تماشاگر جنسی
payment in kind
پرداخت جنسی
autosomal
غیر جنسی
renifleur
بو پرست جنسی
erotomania
جنون جنسی
autoerotism
خودانگیزی جنسی
autoeroticism
خودانگیزی جنسی
multure
مزد جنسی
sexual anomaly
نابهنجاری جنسی
parasexuality
نابهنجاری جنسی
paraphilia
نابهنجاری جنسی
sex differentiation
تمایز جنسی
sex glands
غدههای جنسی
excitements
برانگیختگی جنسی
Y chromosome
کروموزوم جنسی
Y chromosomes
کروموزوم جنسی
eroticism
تحریکات جنسی
Sexual assault
تجاوز جنسی
eroticism
تمایلات جنسی
sexual perversion
انحراف جنسی
gonad
غده جنسی
Peeping Toms
تماشاگر جنسی
Peeping Tom
تماشاگر جنسی
sexiness
جاذبه جنسی
sexual maturity
بلوغ جنسی
zygosis
امیختگی جنسی
sexual disorder
اختلال جنسی
sexual development
رشد جنسی
sexual delusion
هذیان جنسی
sexual arousal
برانگیختگی جنسی
coitus
مقاربت جنسی
sexual receptivity
پذیرندگی جنسی
sexual orientation
گرایش جنسی
gender identity
هویت جنسی
sexual deviation
انحراف جنسی
sexual aberration
انحراف جنسی
sex perversion
انحراف جنسی
sex offenses
جرایم جنسی
heterophilia
دیگرخواهی جنسی
sodomy
انحراف جنسی
prestation
مالیات اجاره جنسی
sexual abuse
بهره کشی جنسی
sexual reproduction
تولید مثل جنسی
pedication
عمل جنسی با حیوانات
mixoscopia
ارضاء جنسی تماشاگرانه
libidinal
وابسته به شهوت جنسی
sexual promiscuity
بی بند و باری جنسی
polymophous perversity
چندگانگی میل جنسی
platyhelminth
جنسی از کرمهای پهن
passivism
فعل پذیری جنسی
copulate
مقاربت جنسی کردن
retifism
پا- کفش پرستی جنسی
inkind
کمک هزینه جنسی
odontoglssum
جنسی از ثعلبهای امریکایی
sex therapy
درمان اختلالات جنسی
sargassum
جنسی از خزههای دریایی
levy duties
گمرک بستن به جنسی
sexed
دارای خاصیت جنسی
paedophilia
میل جنسی به کودکان
secondary sex characteristics
ویژگیهای جنسی ثانوی
copulating
مقاربت جنسی کردن
copulates
مقاربت جنسی کردن
sexology
مبحث مطالعات جنسی
copulated
مقاربت جنسی کردن
orgasm
اوج لذت جنسی
gamic
دارای خاصیت جنسی
oral intercourse
رابطه جنسی دهانی
agamous
فاقد الت جنسی
libido
شهوت جنسی هوس
libidos
شهوت جنسی هوس
anorgasmia
فقدان اوج جنسی
anorgasmy
فقدان اوج جنسی
exospore
هاگ غیر جنسی
agamogenesis
تکثیر غیر جنسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com