English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
unisexuality حالت یک جنسی
Other Matches
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
exhibitionism نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sex احساسات جنسی روابط جنسی
sexes احساسات جنسی روابط جنسی
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case حالت نهائی حالت حدی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
kind جنسی
sexes جنسی
generic جنسی
unisexual یک جنسی
kindest جنسی
kinds جنسی
road sense جنسی
gamic جنسی
unisex دو جنسی
hermaphrodite دو جنسی
hermaphrodites دو جنسی
bisexual دو جنسی
bisexuals دو جنسی
sex جنسی
diclinous یک جنسی
sexual جنسی
ambisexual دو جنسی
homogeneity هم جنسی
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
libidos شور جنسی
idols of the tribe اوهام جنسی
sexual offences جرائم جنسی
modesty شرم جنسی
gynandrous نر و ماده دو جنسی
haploid cell یاخته جنسی
petting نوازش جنسی
rape تجاوز جنسی
gonocyte سلول جنسی
lesbianism رابطه جنسی زن با زن
sexual relations مقاربت جنسی
libido شور جنسی
sexual relations روابط جنسی
sexual symbolism نمادگری جنسی
gynandromorphy ریخت دو جنسی
psycholagny خیالپردازی جنسی
raped تجاوز جنسی
heterosexuality دگرخواهی جنسی
impotency ضعف جنسی
voyeurism تماشاگری جنسی
sex education اموزش جنسی
sex appeal جاذبه جنسی
potency توان جنسی
sexuality تمایلات جنسی
taxes in kind مالیات جنسی
tax in kind مالیات جنسی
sexuality عطش جنسی
sexism تبعیض جنسی
climax اوج جنسی
climaxes اوج جنسی
asexual غیر جنسی
aphrodisiac برانگیزنده جنسی
aphrodisiacs برانگیزنده جنسی
inkind کمک جنسی
venery مقاربت جنسی
heteroeroticism دگرخواهی جنسی
rapist متجاوز جنسی
heteroerotism دگرخواهی جنسی
rapes تجاوز جنسی
sexual intercourse مقاربت جنسی
raping تجاوز جنسی
rapists متجاوز جنسی
sexual intercourse امیزش جنسی
heterosome کروموزوم جنسی
sex discrimination تبعیض جنسی
excitement برانگیختگی جنسی
truckage مبادله جنسی
gametangium سلول جنسی
germ cell یاخته جنسی
deviation انحراف جنسی
deviations انحراف جنسی
gamete یاخته جنسی
scopophilia تماشاگری جنسی
puberty بلوغ جنسی
impotence ضعف جنسی
active algolagnia ازارگری جنسی
impotence ناتوانی جنسی
sex chromosomes کروموزومهای جنسی
sex differences تفاوتهای جنسی
pansexualism جنسی نگری
anaphrodisia بی میلی جنسی
commodity money پول جنسی
psychosexual روانی- جنسی
bisexuality دو گانگی جنسی
benefit in kind نفع جنسی
peepling tom تماشاگر جنسی
payment in kind پرداخت جنسی
autosomal غیر جنسی
renifleur بو پرست جنسی
erotomania جنون جنسی
autoerotism خودانگیزی جنسی
autoeroticism خودانگیزی جنسی
multure مزد جنسی
sexual anomaly نابهنجاری جنسی
parasexuality نابهنجاری جنسی
paraphilia نابهنجاری جنسی
sex differentiation تمایز جنسی
sex glands غدههای جنسی
excitements برانگیختگی جنسی
Y chromosome کروموزوم جنسی
Y chromosomes کروموزوم جنسی
eroticism تحریکات جنسی
Sexual assault تجاوز جنسی
eroticism تمایلات جنسی
sexual perversion انحراف جنسی
gonad غده جنسی
Peeping Toms تماشاگر جنسی
Peeping Tom تماشاگر جنسی
sexiness جاذبه جنسی
sexual maturity بلوغ جنسی
zygosis امیختگی جنسی
sexual disorder اختلال جنسی
sexual development رشد جنسی
sexual delusion هذیان جنسی
sexual arousal برانگیختگی جنسی
coitus مقاربت جنسی
sexual receptivity پذیرندگی جنسی
sexual orientation گرایش جنسی
gender identity هویت جنسی
sexual deviation انحراف جنسی
sexual aberration انحراف جنسی
sex perversion انحراف جنسی
sex offenses جرایم جنسی
heterophilia دیگرخواهی جنسی
sodomy انحراف جنسی
prestation مالیات اجاره جنسی
sexual abuse بهره کشی جنسی
sexual reproduction تولید مثل جنسی
pedication عمل جنسی با حیوانات
mixoscopia ارضاء جنسی تماشاگرانه
libidinal وابسته به شهوت جنسی
sexual promiscuity بی بند و باری جنسی
polymophous perversity چندگانگی میل جنسی
platyhelminth جنسی از کرمهای پهن
passivism فعل پذیری جنسی
copulate مقاربت جنسی کردن
retifism پا- کفش پرستی جنسی
inkind کمک هزینه جنسی
odontoglssum جنسی از ثعلبهای امریکایی
sex therapy درمان اختلالات جنسی
sargassum جنسی از خزههای دریایی
levy duties گمرک بستن به جنسی
sexed دارای خاصیت جنسی
paedophilia میل جنسی به کودکان
secondary sex characteristics ویژگیهای جنسی ثانوی
copulating مقاربت جنسی کردن
copulates مقاربت جنسی کردن
sexology مبحث مطالعات جنسی
copulated مقاربت جنسی کردن
orgasm اوج لذت جنسی
gamic دارای خاصیت جنسی
oral intercourse رابطه جنسی دهانی
agamous فاقد الت جنسی
libido شهوت جنسی هوس
libidos شهوت جنسی هوس
anorgasmia فقدان اوج جنسی
anorgasmy فقدان اوج جنسی
exospore هاگ غیر جنسی
agamogenesis تکثیر غیر جنسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com