English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
mission type حاوی ماموریت
Other Matches
tasking سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
aborted عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت
aborting عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت
aborts عدم موفقیت درانجام ماموریت انصراف از ماموریت
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
tour of duty زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
mission , oriented لازم برای انجام ماموریت ضروری برای انجام ماموریت
envelope نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelopes نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
masters 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
mastered 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
operation ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
circulars لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
commissioning :ماموریت
commission :ماموریت
missions ماموریت
duty ماموریت
assignments ماموریت
apostleship ماموریت
assignment ماموریت
mission ماموریت
tasks ماموریت
task ماموریت
errand ماموریت
errands ماموریت
commissions :ماموریت
mission type متضمن ماموریت
functions ماموریت عمل
commission ارتکاب ماموریت
commission ماموریت امریه
commission ماموریت دادن
end of mission ماموریت تمام
fire task ماموریت اتش
permanent oppointment ماموریت دایمی
fire mission ماموریت اتش
mission time مدت ماموریت
field duty ماموریت رزمی
implied task ماموریت استنتاجی
implied mission ماموریت استنتاجی
commissioning ماموریت امریه
commissioning ماموریت دادن
commissions ماموریت دادن
commissions ماموریت امریه
commissioning ارتکاب ماموریت
function ماموریت عمل
commissions ارتکاب ماموریت
functioned ماموریت عمل
appointment quota سهمیه ماموریت
mission objectives هدفهای ماموریت
combat duty ماموریت رزمی
stationed محل ماموریت
air mission ماموریت هوایی
activity ماموریت عمل
agentship ماموریت پیشکاری
task unit یگان ماموریت
temporary duty ماموریت موقت
stations محل ماموریت
activities ماموریت عمل
missions وابسته به ماموریت
reinforcing ماموریت تقویتی
commissioned ماموریت دار
mission وابسته به ماموریت
abort انصراف از ماموریت
station محل ماموریت
tours سیاحت ماموریت
staff duty ماموریت ستادی
agency گماشتگی ماموریت
sea duty ماموریت دریایی
toured سیاحت ماموریت
touring سیاحت ماموریت
primary mission ماموریت اصلی
agencies گماشتگی ماموریت
political mission ماموریت سیاسی
specified mission ماموریت تصریحی
tour سیاحت ماموریت
immediate mission ماموریت فوری هوایی
perdue ماموریت مخاطره امیز
perdu ماموریت مخاطره امیز
posts محل ماموریت موضع
postings تعیین محل ماموریت
close support mission ماموریت پشتیبانی نزدیک
post- محل ماموریت موضع
post محل ماموریت موضع
general support ماموریت عمل کلی
posted محل ماموریت موضع
short tour ماموریت کوتاه مدت
task group گروه ماموریت زمینی
duty ماموریت خدمت نگهبانی
posting تعیین محل ماموریت
employment schedule برنامه ماموریت ناو
change of station تغییر محل ماموریت
surface mission ماموریت دفاع زمینی
confidential دارای ماموریت محرمانه
assignments ماموریت دادن انتقال افهار
missions ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
general support reinforcing ماموریت عمل کلی تقویتی
sector منطقه ماموریت قطاع اتش
sectors منطقه ماموریت قطاع اتش
air defense sector منطقه ماموریت پدافند هوایی
mission ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
assignment ماموریت دادن انتقال افهار
commission حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
to override one's commission از حدود ماموریت خود تجاوزکردن
mission request درخواست اجرای ماموریت هوایی
party گروه مخصوص انجام یک ماموریت
mission essential ضروری برای انجام ماموریت
specified tasks ماموریت تصریحی وفایف مصرحه
commissioning حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
abort عدم موفقیت درانجام ماموریت
mission essential حیاتی از نظر انجام ماموریت
commissions حق العمل نمایندگی یا ماموریت دادن
divert تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
diverts تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
search mission ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
overseas ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
task element یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
shore duty ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
joint task force نیروی ماموریت مشترک ازنیروهای مسلح
task fleet ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
diverted تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
aircraft mission equipment وسایل لازم برای انجام ماموریت هواپیما
missions ماموریت جنگی هیئت سیاسی خدمت میسیون
mission ماموریت جنگی هیئت سیاسی خدمت میسیون
aircraft role equipment تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
detailing بتفصیل گفتن بکار ویژهای گماردن ماموریت دادن
imposition of hands هنگام دادن ماموریت روحانی بکسی یادعا کردن به وی
detail بتفصیل گفتن بکار ویژهای گماردن ماموریت دادن
to second somebody ماموریت کسی را به جای دیگری منتقل کردن [اصطلاح رسمی]
what luck در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
to kiss hands دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
carrier company تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
packet گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
packets گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند
resuming در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
judy در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
deploying اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deploys اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
deploy اعزام ناو به ماموریت گسترش دادن گسترش یافتن باز شدن
state tiger در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
back haul بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
holdees پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
Inc حاوی
encyclopaedic حاوی
receptacle حاوی
receptacles حاوی
encyclopaedical حاوی
emblematical حاوی نشانه
nickeliferous حاوی نیکل
encyclopaedia کتاب حاوی
copper bearing محتوی مس حاوی مس
emblematic مشعر حاوی
bears حاوی بودن
manganiferous حاوی منگنز
aurous حاوی طلا
titanous حاوی تیتانیوم
titaniferous حاوی تیتانیوم
bear حاوی بودن
hot-wires سیم حاوی الکتریسیته
hot-wire سیم حاوی الکتریسیته
hot wire سیم حاوی الکتریسیته
up to date حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date حاوی اخرین اطلاعات
board تخته حاوی نقشه
boarded تخته حاوی نقشه
hot-wired سیم حاوی الکتریسیته
null مجموعه حاوی صفرها
shells جعبه حاوی باروت
shelling جعبه حاوی باروت
shell جعبه حاوی باروت
hot-wiring سیم حاوی الکتریسیته
numeric آرایه حاوی اعداد
informative حاوی اطلاعات مفید
ammonial canister فرف حاوی امونیاک
antiserum سرم حاوی پادتن
burster tube لوله حاوی منفجرکننده
Dingbat نوشتاری که حاوی ستاره
cover حاوی بودن درپوش
coverings حاوی بودن درپوش
covers حاوی بودن درپوش
millesimal حاوی هزارمین قسمت
charge sheet ورقه حاوی مشخصات متهم
charge sheets ورقه حاوی مشخصات متهم
leader رکورد اولیه حاوی اطلاعات
hyperacid حاوی مقدار زیادی اسید
leaders رکورد اولیه حاوی اطلاعات
playbook دفترچه حاوی کروکی مانورها
parent object صفحهای که حاوی شی ارجاعی است
foul ground قسمت حاوی ته نشینهای ته دریا
numeric که فقط حاوی اعداد هستند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com