Dictiornary-Farsi | حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)

English	Persian
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد


Other Matches

cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
excessive	بسیار یا بزرگ
colossal	بسیار بزرگ
megalopolis	شهر بسیار بزرگ
ultra-	در معنای بسیار بزرگ
biblical proportions	به اندازه بسیار زیاد [بزرگ]
very large data base	پایگاه داده بسیار بزرگ
super	بسیار خوب بزرگ اندازه
learning curve	که استفاده از آن بسیار سخت باشد
very large scale integration	مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
Congratrlation on your marriage .	ازدواج شما بسیار مبارک باشد
wellŠwhat of it?	بسیار خوب فرض میکنیم اینطور باشد
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
whisker	کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
leather back	لاک پشت بسیار بزرگ دریایی که پوست کاسه اش مانندچرم است
cumulo nimbus	ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
gigantic building	ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
resonances	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
physical record	بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
throughput	بیشترین خروجی وسیله که با مشخصات اصلی مط ابق باشد
precious	بسیار
lot	بسیار
multiped	بسیار پا
all	بسیار
all-	بسیار
immortally	بسیار
many	بسیار
beastby	بسیار
awful <adj.>	بسیار بد
unco	بسیار
rotten <adj.>	بسیار بد
lousy <adj.>	بسیار بد
terrible <adj.>	بسیار بد
far	بسیار
galore	بسیار
numerous	بسیار
abundant	بسیار
out and a way	بسیار
sopping	بسیار
oftentimes	بسیار
no end of	بسیار
lashongs	بسیار
powerfully	بسیار
an abundance of	بسیار
parlous	بسیار
awfully	بسیار
by far	بسیار
sorely	بسیار
very little	بسیار کم
overly	بسیار
not a lettle	بسیار
much	بسیار
plenty	بسیار
detestable	بسیار بد
sadly	بسیار بد
multifarious	بسیار
clinking	بسیار
very	بسیار
so mush	بسیار
ever so	بسیار
longeval	بسیار زی
desperate	بسیار بد
muckle	بسیار
mickle or muckle	بسیار
mickle	بسیار
far and away	بسیار
thousand and one	بسیار
multiplicity	بسیار
seldom	بسیار کم
improper fraction	کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
of great importance	بسیار مهم
heavy poll	ارا بسیار
corking	بسیار عالی
overripe	بسیار رسیده
oliguresis	پیشاب بسیار کم
heart break	اندوه بسیار
overrefinement	تصفیه بسیار
terrible	بسیار بد سهمناک
ogygian	بسیار کهنه
hairline rule	خط بسیار نازک
tinier	بسیار کوچک
high strung	بسیار حساس
be unable to say boo to a goose	بسیار ترسو
pianissimo	بسیار اهسته
pleophagous	بسیار خوار
point device	بسیار درست
pointdovice	بسیار درست
polychromatic	بسیار رنگ
polychromic	بسیار رنگ
polygonal	بسیار گوشه
gelid	بسیار سرد
desperate	بسیار سخت
tiniest	بسیار کوچک
tiny	بسیار کوچک
extras	بسیار خیلی
extra-	بسیار خیلی
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
extra	بسیار خیلی
peracute	بسیار حاد
perfervid	بسیار باحرارت
bulimy	حرص بسیار
polygonal	بسیار پهلو
overweening	بسیار مغرور
dozens of girls	ذختران بسیار
multangular	بسیار گوشه
multidentate	بسیار دندان
deep read	بسیار خوانده
multiform	بسیار شکل
fined	بسیار اماده
dateless	بسیار قدیم
multisonant	بسیار صدا
regiment	گروه بسیار
fine	بسیار اماده
meticulosity	دقت بسیار
dirt cheap	بسیار ارزان
diaphoresis	خوی بسیار
much pleased	بسیار خوشتود
much rain	باران بسیار
deluxe	بسیار زیبا
e. use ful	بسیار سودمند
frigid	بسیار سرد
delightsome	بسیار دلپسند
regiments	گروه بسیار
multisonous	بسیار صدا
multitudinously	با گروه بسیار
polygraph	بسیار نویس
polygraphs	بسیار نویس
polygon	بسیار پهلو
wary	بسیار محتاط
all right <idiom>	بسیار خوب
brilliant	بسیار درخشان
polygons	بسیار پهلو
multivincular	بسیار پیوند
finest	بسیار اماده
multocular	بسیار چشم
d. stupid	بسیار کودن
superb	بسیار خوب
superbly	بسیار خوب
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند
many persons	مردمان بسیار
many books	کتابهای بسیار
prime	بسیار مهم
multitudes	گروه بسیار
multitude	گروه بسیار
crucially	بسیار سخت
crucial	بسیار سخت
stunning	بسیار خوب
chasms	فرق بسیار
chasm	فرق بسیار
overpriced <adj.>	بسیار گران
too expensive <adj.>	بسیار گران
ultramodern	بسیار تازه
devilish	بسیار بد اهریمنی
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
punctuality	دقت بسیار
abyss	بسیار عمیق
abysses	بسیار عمیق
precisionist	بسیار دقیق
main	بسیار مهم
ambrosial	بسیار مطبوع
amazedly	باشگفت بسیار
prepotency	نفوذ بسیار
prepotent	بسیار توانا
primordiality	قدمت بسیار
addition resin	بسیار افزایشی
addition polymer	بسیار افزایشی
v.l.f.	بسامد بسیار کم
abysm	بسیار عمیق
whacking	بسیار عظیم
whackings	بسیار عظیم
goody goody	بسیار خوب
snazzy	بسیار جالب
snazziest	بسیار جالب
snazzier	بسیار جالب
heartbreak	اندوه بسیار
supersubtlety	زرنگی بسیار
superheat	بسیار گرم
sizzler	بسیار گرم
nymph	زن بسیار زیبا
nymphs	زن بسیار زیبا
superfine	بسیار فریف
supereminent	بسیار بلند
oft	بسیار رخ دهنده
goody-goodies	بسیار خوب
goody-goody	بسیار خوب
very good	بسیار خوب
priceless	بسیار پر قیمت
priceless	بسیار گران
lots	بسیار فراوان
primal	بسیار قدیمی
damn	فحش بسیار
dammit	فحش بسیار
the d. is in him	بسیار شروراست
primordial	بسیار کهن

infinity

حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد