English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
gamut حدود حیطه
Other Matches
scope حیطه
ranges حیطه
compass حیطه
ranged حیطه
domains حیطه
domain حیطه
range حیطه
capacity range حیطه فرفیت
scope حیطه عمل
measuring range حیطه سنجش
zone حیطه محدوده
boom swing حیطه نوسان
frequency region حیطه فرکانس
frequency coverage حیطه فرکانس
visual range حیطه دید
capacity range حیطه توان
sales area حیطه فروش
zones حیطه محدوده
scope of coverage حیطه پوشش
spectrum حیطه عمل
magnitude حیطه عمل
upper memory کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
long wave range حیطه موج بلند
aptitude area حیطه قابلیت افراد
frequency range حیطه فرکانس نامی
to come within the scope of a contract در حیطه یک قرارداد بودن
low frequency range حیطه فرکانس پایین
aptitude area حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
capacities توان حیطه کار ماشین
capacity توان حیطه کار ماشین
academia حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
compass حدود
tethers حدود
ranges حدود
neighbourhoods حدود
ranged حدود
about <adv.> حدود
range حدود
tether حدود
tethered حدود
in the neighbourhood در حدود
neiggourhood حدود
purview حدود
scantling حدود
roughly <adv.> حدود
ambit حدود
modules حدود
module حدود
thereabouts در آن حدود
tethering حدود
neighbourhood حدود
neighborhoods حدود
precinct حدود
definitions حدود
definition حدود
delimit حدود
confine حدود
vicinity حدود
confining حدود
delimited حدود
delimiting حدود
precincts حدود
perambulation حدود
well-nigh در حدود
delimits حدود
scope حدود
about در حدود
well nigh در حدود
realms حدود
realm حدود
limit حدود
delimitation تحدید حدود
delimitation تعیین حدود
graphic limits حدود گرافیکی
confidence limits حدود اطمینان
confidence limits حدود اعتماد
coextensive هم حدود وثغور
coastal frontier حدود ساحلی
class limits حدود طبقه
class interval حدود طبقه
verges نزدیکی حدود
verge نزدیکی حدود
hereabout دراین حدود
in round numbers 00 در حدود 001 عد د
limit check مقابله حدود
lines حدود رویه
line حدود رویه
in the neighborhood of در حدود [ریاضی]
thereabouts در حدود آن وقت
within cry در حدود صد ارس
with in ear shot در حدود صدا رس
limit of fire حدود اتش
limits of confidence حدود اطمینان
purview حدود میدان
purview of an occupation حدود کاری
therabout دران حدود
thereabout دران حدود
probability limits حدود احتمالی
trimester در حدود سه ماه
frontiers حدود و ثغور
yawed تجاوز از حدود
whereabouts درچه حدود
ranged حدود محدوده
ranged حدود وسعت
ranges حدود محدوده
vicinity در حدود در اطراف
demarcation تعیین حدود
periphery محیط حدود
peripheries محیط حدود
runs ردپا حدود
run ردپا حدود
boundaries حدود یکان
boundaries حدود چیزی
boundary حدود یکان
ranges حدود وسعت
boundary حدود چیزی
range حدود وسعت
reaches وسعت حدود
range حدود محدوده
reaching وسعت حدود
outed خارج از حدود
confinement تحدید حدود
out- خارج از حدود
out خارج از حدود
reach وسعت حدود
yaw تجاوز از حدود
reached وسعت حدود
delimited تعیین کردن حدود
demarcated تعیین حدود کردن
outre خارج از حدود معمولی
orbits دور حدود فعالیت
demarcates تعیین حدود کردن
demarcating تعیین حدود کردن
delimited تحدید حدود کردن
thereabouts در حدود آن میزان یا تعداد
tolerances حدود قابل تحمل
orbit دور حدود فعالیت
delimit تعیین کردن حدود
whereabout حدود تقریبی مکان
abound تعیین حدود کردن
tolerance حدود قابل تحمل
ultra vires تجاوز از حدود اختیارات
orbited دور حدود فعالیت
limitation clause عبارت تعیین حدود
delimit تحدید حدود کردن
format حدود و مشخصات فرش
compass حدود وثغور حوزه
demarcate تعیین حدود کردن
delimiting تعیین کردن حدود
sphere مرتبه حدود فعالیت
pegs تعیین حدود کردن
delimits تعیین کردن حدود
inbound محصور در حدود معینی
peg تعیین حدود کردن
limitation clause ماده تعیین حدود
delimiting تحدید حدود کردن
mark out a ground تحدید حدود زمین
scope میدان و برد و حدود
spheres مرتبه حدود فعالیت
delimits تحدید حدود کردن
ultra vires بیش از حدود اختیارات قانونی
to override one's commission از حدود ماموریت خود تجاوزکردن
corrida برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
ultra vires خارج از حدود اختیارات قانونی
transfer limit حدود تصحیحات انتقال تیر
range of music حدود یا میدان علم موسیقی
quart پیمانهای در حدود بیک لیتر
quarts پیمانهای در حدود بیک لیتر
as far as in me lies تا انجاکه در حدود توانایی من است
We will be checking out around noon. ما حدود ظهر تسویه حساب میکنیم.
limit of fire حدود میدان اتش تیربار یاسلاح
boundary disclaimer نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
to make both ends meet در حدود درامد خود خرج کردن
to live beyond one's means بیش از حدود استطاعت خودخرج کردن
transition layer منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
neatline خطوط باریک حدود کناره نقشه
iron pyrites ترکیب شیمیائی است که حدود 5 تا 02 درصداهن دارد
the bill defined his powers حدود اختیارات وی دران لایحه معلوم گردید
to mark out a ground حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
field of view حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
buddy line طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
ultra vires بیش از حد مجاز قانونی متجاوز از حدود اختیار
My earnings come to around 5ooo Tomans per month. درآمدم به حدود 5000 تومان درماه می رسد
metric ton مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
rated power هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
parameters زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
transfer limit حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
parameter زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
mysticism مسائلی که فهم انها از حدود توانایی حواس فاهر خارج باشد
parameters اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameter اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameters کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
elastic banding روش تعریف حدود تصویر روی صفحه کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن با یک مرز
parameter کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
hard sectored دیسک لرزانی که در ان سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است
virtual فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
golf courses زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
golf course زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com