Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
vulcanization
حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
Other Matches
oxygen bottle
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
seize
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seizes
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seized
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
anneal
حرارت زیاد دادن و بعد سردکردن
diapositive
تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
chromel
الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
oxygen convertor
مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
brake lining
مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
oxygenize
با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
maximal oxygen consumption per minute
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
exothermal
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
deoxygenate
اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
maximal aerobic power
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
pyrolysis
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
empyreal air
اکسیژن
oxybiont
اکسیژن زی
oxygen
اکسیژن
oxygen carrier
اکسیژن بر
tireless
بی لاستیک
tyre
لاستیک
inflated guiding tyre
لاستیک
caoutchouc
لاستیک
elastic
کش لاستیک
rubber
لاستیک
tiring
لاستیک
tire
لاستیک
tires
لاستیک
india rubber
لاستیک
rubbers
لاستیک
india rubbers
لاستیک
anoxia
کمبود اکسیژن
oxygen ration
نسبت اکسیژن
acidity coefficient
نسبت اکسیژن
oxygenation
ترکیب با اکسیژن
oxygen extraction
جذب اکسیژن
oxygen debt
وام اکسیژن
oxygen
اکسیژن دار
steno oxibiant
اکسیژن کم تاب
deoxygenation
اکسیژن زدایی
oxygen deficit
کسر اکسیژن
oxygen deficit
کمبود اکسیژن
oxidation
ترکیب با اکسیژن
acidic oxide
اکسیژن اسیدی
oxygenate
اکسیژن امیختن
oxygenates
اکسیژن زدن
oxygenates
اکسیژن امیختن
oxygenating
اکسیژن زدن
oxygenated
اکسیژن امیختن
oxygenating
اکسیژن امیختن
oxygenated
اکسیژن زدن
oxygen
گاز اکسیژن
oxygenize
با اکسیژن امیختن
oxygenization
اکسیژن دهی
oxygenation
امیزش با اکسیژن
oxygenation
اکسیژن زنی
oxygenate
اکسیژن زدن
deoxidation
اکسیژن گیری
oxygen debt
بدهی اکسیژن
deoxidate
بی اکسیژن کردن
lox
اکسیژن مایع
atmospheric oxygen
اکسیژن هوا
liquid oxygen
اکسیژن مایع
liquid exygen
اکسیژن مایع
oxyacetylene welding
جوش اکسیژن
deoxidize
بی اکسیژن کردن
oxygen cylinder
سیلندر اکسیژن
oxygen cylinder
مخزن اکسیژن
oxidization
ترکیب با اکسیژن
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
hard rubber
لاستیک سخت
tiring
لاستیک زدن به
coral rubber
لاستیک کورال
foam rubber
لاستیک متخلخل
crepe rubber
لاستیک کرپ
pneumatic tire
لاستیک بادی
rubbery
لاستیک مانند
pneumatic tube
لاستیک اتومبیل
rubber bitumen
لاستیک قیری
butyl rubber
لاستیک بوتیل
spare tire
لاستیک زاپاس
spare tyre
لاستیک زاپاس
spare tyres
لاستیک زاپاس
shoeing
لاستیک چرخ
shoe
لاستیک چرخ
hevea rubber
لاستیک طبیعی
natural rubber
لاستیک طبیعی
combat tire
لاستیک جنگی
rubberize
با لاستیک پوشاندن
pneumatic
لاستیک بادی
cold rubber
لاستیک سرد
india rubber
لاستیک هندی
shoes
لاستیک چرخ
latex
لاستیک خام
tiring
لاستیک چرخ
tires
لاستیک زدن به
tires
لاستیک چرخ
tire
لاستیک زدن به
tire
لاستیک چرخ
synthetic rubber
لاستیک همگذاشت
synthetic rubber
لاستیک ساختگی
synthetic rubber
لاستیک مصنوعی
india rubbers
لاستیک هندی
vulcanite
لاستیک سخت
tyres
لاستیک چرخ
tyros
لاستیک اتومبیل
tyres
لاستیک اتومبیل
tyros
لاستیک چرخ
dual tire
لاستیک دوبل
baloon tire
لاستیک اتومبیل
tyre
لاستیک چرخ
tyre
لاستیک اتومبیل
doorstops
لاستیک پای در
doorstop
لاستیک پای در
rebreather
سیستم اکسیژن مداربسته
oxidize
با اکسیژن ترکیب کردن
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
oxyacid
اسید اکسیژن دار
c.o.d
نیاز شیمیایی به اکسیژن
hypoxemia
کاهش اکسیژن بافت
oxygen acid
اسید اکسیژن دار
oxidised
با اکسیژن ترکیب کردن
hypoxia
کاهش اکسیژن بافت
oxidizing
با اکسیژن ترکیب کردن
aqualungs
دستگاه تنفس اکسیژن
volcanize
جوش اکسیژن زدن
oxyhydrogen
اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxidises
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidising
با اکسیژن ترکیب کردن
aqualung
دستگاه تنفس اکسیژن
maxvo
بیشینه اکسیژن مصرفی
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
oxides
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxide
ماده شیمیایی از اکسیژن
acetylene oxygen flame
شعله استیلن اکسیژن
oxidizes
با اکسیژن ترکیب کردن
maxvo
حداکثر اکسیژن مصرفی
retreads
روکش کردن لاستیک
re tread
روکش کردن لاستیک
The tyre is punctured (flat).
لاستیک سوراخ شده
life belt
لاستیک نجات غریق
tire pressure
فشار هوای لاستیک
recaps
روکش کردن لاستیک
sidewall
کناره لاستیک اتومبیل
retread
روکش کردن لاستیک
tire lever
اهرم نصب لاستیک
tire mill
دستگاه نورد لاستیک
india rubber
ساخته شده از لاستیک
recapping
روکش کردن لاستیک
tire inflation
فشار هوای لاستیک
recap
روکش کردن لاستیک
tire rolling mill
دستگاه نورد لاستیک
recapped
روکش کردن لاستیک
crepe rubber
لاستیک تخت کفش
india rubbers
ساخته شده از لاستیک
biological oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
b.o.d
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
hypoxia
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
deoxidize
از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
bead tire
لاستیک با لبههای گرد شده
whitewall
لاستیک دوره سفید اتومبیل
bites
کشش لاستیک روی زمین
bite
کشش لاستیک روی زمین
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
to have a flat tire
[tyre]
پنچر بودن
[لاستیک اتومبیل ]
let down
باد
[لاستیک را]
خالی کردن
slicks
لاستیک بدون طرح روی ان
inner tubes
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
balloon tire
لاستیک بادی عاج دار
monoxide
اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
oxidation
عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
nitrous acid
اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
tetroxide
ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
acyl oxygen fission
گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
to hold somebody in great respect
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
vulcanite
لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
flat
درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
to repair a flat tire
لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
to mend a puncture
لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
flattest
درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
The room is stuffy.
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
tube
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tubes
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
footprint
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprints
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
ozone
نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
continuous flow oxygen system
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
isatin
رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
oxyhydrogen blowpipe
بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
snow tire
لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
butyl
نوعی لاستیک مصنوعی که ازپلیمریزاسیون ایزوبوتیل بدست می اید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com