Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English
Persian
illegal
حرام غیرمجاز
Other Matches
taboo
حرام
tabu
حرام
forbidden
حرام
unlawful
حرام
prohiibited
حرام
ill gotten
حرام
taboos
حرام
taboo
حرام شمرده
medulla
مغز حرام
medulla spinalis
مغز حرام
spinal marrow
مغز حرام
pelf
مال حرام
the spinal cord
مغز حرام
taboos
حرام شمرده
myelencephalon
مغز حرام
tabu
حرام شمرده
gombeen
حرام خواری
betrayer
نمک به حرام
illegally
بطور حرام
unlawful
حرام غیرقانونی
medullated
مغز حرام دار
sleep was lost to me
خواب بمن حرام شد
spinal cords
مغز حرام نخاع شوکی
spinal cord
مغز حرام نخاع شوکی
impropriate
حرام کردن بدست غیر روحانی دادن
wildcat
غیرمجاز
wildcats
غیرمجاز
unallowable
غیرمجاز
unlicensed
غیرمجاز
unauthorized
غیرمجاز
illicit
غیرمجاز
interferes
سد کردن غیرمجاز
double hit
دو ضربه غیرمجاز پی در پی
contraband
کالای غیرمجاز
gavels
بهره غیرمجاز
interfered
سد کردن غیرمجاز
interfere
سد کردن غیرمجاز
obstruction
سد کردن غیرمجاز
obstructions
سد کردن غیرمجاز
interference
ممانعت غیرمجاز
gavel
بهره غیرمجاز
elbowing
ضربه غیرمجاز با ارنج
crackback
نوعی سد کردن غیرمجاز
carried
حمل غیرمجاز توپ
carries
حمل غیرمجاز توپ
carry
حمل غیرمجاز توپ
carrying
حمل غیرمجاز توپ
block
سدکردن غیرمجاز حریف
blocked
سدکردن غیرمجاز حریف
blocks
سدکردن غیرمجاز حریف
holds
گرفتن غیرمجاز توپ
hold
گرفتن غیرمجاز توپ
high stick
بالا بردن غیرمجاز چوب
throw forward
بردن غیرمجاز توپ به جلو
water bailiffs
مامور جلوگیری از صید غیرمجاز
finger hold
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
interference
سد کردن غیرمجاز راه حریف
exclusion area
منطقه غیرمجاز از نظر دسترسی
hooking
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
washes
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washed
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
wash
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
face hold
گرفتن غیرمجاز دهان و چشم و بینی
ooch
حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
vital point
حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
encroaching
قرار دادن غیرمجاز بدن جلوتراز خط تجمع
false start
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
false starts
حرکت غیرمجاز مهاجم پیش از رد کردن توپ
fast pill
ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
jab checking
فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
leg before wicket
حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
burns
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
jerk
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerked
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking
پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
burn
کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
hold
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds
گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holding
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
wastes
حرام کردن بیهوده تلف کردن
waste
حرام کردن بیهوده تلف کردن
usury
تنزیل خواری حرام خواری
pith
مغز حرام مغز میوه
jacklight
ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
fouls
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com