English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English Persian
old wives' tale حرفهای خاله زنکی
old wives' tales حرفهای خاله زنکی
Other Matches
maternal aunt خاله
aunts خاله
aunt خاله
maternal aunts خاله ها
coz خاله زاده
first cousin پسر خاله
first cousin دختر خاله
first cousins پسر خاله
first cousins دختر خاله
cousins خاله زاده
cousin خاله زاده
auntie عمه یا خاله
grand aunt خاله پدری
grandaunt خاله پدری
kiss of death دوستی خاله خرسه
grandaunt خاله مادری عمه پدری
grand aunt خاله مادری عمه پدری
rubberneck ادم فضول و خاله وارس جهانگرد
occupational حرفهای
pro- حرفهای
pro حرفهای
professional حرفهای
professionals حرفهای
lifetime حرفهای
lifetimes حرفهای
vocation پیشهای حرفهای
vocational education اموزش حرفهای
extra professional خارج حرفهای
semipro نیمه حرفهای
professional code ضوابط حرفهای
prizefighter بوکسور حرفهای
professional misconduct اشتباه حرفهای
occupation disease امراض حرفهای
professional status پایگاه حرفهای
hoofer رقاص حرفهای
vocations پیشهای حرفهای
training school اموزشگاه حرفهای
big words حرفهای گنده
professionalism ورزش حرفهای
gladiators بوکسور حرفهای
hit men آدم کش حرفهای
hit man آدم کش حرفهای
trade school مدرسه حرفهای
trade schools مدرسه حرفهای
malpractice کژکاری حرفهای
malpractices کژکاری حرفهای
jargon زبان حرفهای
bailsman ضامن حرفهای
pillow talk حرفهای خصوصی
vocational school اموزشگاه حرفهای
technological حرفهای صنعتی
technologically حرفهای صنعتی
gladiator بوکسور حرفهای
sweet nothings حرفهای عاشقانه
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) . حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
jockeys اسب سوار حرفهای
divisions اتحادیه باشگاههای حرفهای
miliaman سرباز حرفهای یاپیمانی
division اتحادیه باشگاههای حرفهای
laymen شخص غیر حرفهای
jockey اسب سوار حرفهای
layman شخص غیر حرفهای
jar ram molding machine دستگاه قالبریزی حرفهای
lays غیر حرفهای عامی
lay غیر حرفهای عامی
all pro تیم ستارههای حرفهای
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to i. from somebodies words از حرفهای کسی استنباط کردن
That is unmitigated nonsense. این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
pro am مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
taxi squad گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
ranker افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
peizefight مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanishing بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanished بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanish بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
dilettantism اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
vanishes بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
Eavesdrop فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
uncles شوهر عمه شوهر خاله
uncle شوهر عمه شوهر خاله
practitioner وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioners وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
polytechnics چند رشتهای چند حرفهای
polytechnic چند رشتهای چند حرفهای
cousinly دایی زاده وار خاله زاده وار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com