English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
electric حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
Other Matches
rushing حرکت شدید
rush حرکت شدید
rushed حرکت شدید
field emission پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
yerk حرکت سریع و شدید
currents حرکت قط عات بار دار در یک هادی
current حرکت قط عات بار دار در یک هادی
random حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
randomly حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
electroluminescent صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
insulating مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulate مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
superconductors خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductor خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
pmos ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
conductor rail ریل هادی شمش هادی
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
fervour حرارت شدید اشتیاق شدید
fervor حرارت شدید اشتیاق شدید
scanner وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
electrostatic ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive هادی حساس نسبت به نور هادی نور
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
electrical and otherwise الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cable هادی
conductor هادی
guides هادی
directors هادی
director هادی
cabled هادی
steerer هادی
conductors هادی
guided هادی
directorial هادی
ductile هادی
leads هادی
leading line خط هادی
electric conductor هادی
guide هادی
lead هادی
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
gas electric generating set مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
conductors سیم هادی
single conductor هادی تک رشتهای
conductor rail شینه هادی
semi conductor نیمه هادی
circuit line هادی جریان
vascular tissue بافت هادی
semicinductor نیمه هادی
conducting staff ستاد هادی
duct لوله هادی
conductive silver نقره هادی
bus bar ریل هادی
wireway سیم هادی
conductor current جریان هادی
conductor resistance مقاومت هادی
valve guide هادی سوپاپ
single core هادی تک رشتهای
directing staff ستاد هادی
lead غلاف هادی
lead کابل هادی
conductor سیم هادی
leads سبقت هادی
leads غلاف هادی
conductor هادی رسانا
leads کابل هادی
electric conductor هادی الکتریسیته
twin conductor هادی دوبل
superconducter مافوق هادی
conductors هادی رسانا
dredging ladder هادی سطل
electric conductor هادی برق
directrix هادی خط راهنما
directress هادی خط راهنما
solid state نیمه هادی
director sight دوربین هادی
lead سبقت هادی
lizard بند هادی
heat conductor هادی حرارت
light guide هادی نور
ideal conductor هادی ایده ال
superconductor فوق هادی
internal conductor سیم هادی
noninductive غیر هادی
guide bank دیوار هادی سد
guide flag پرچم هادی
lizards بند هادی
guide vane تیغه هادی
light pipe هادی نور
light quide هادی نور
water main لوله هادی اب
water mains لوله هادی اب
superconductors فوق هادی
insulated conductor هادی عایق شده
solid state cartridge کارتریج نیمه هادی
p type semiconductor نیمه هادی نوع "پی "
polestar هادی مورد توجه
port شیار هادی دهانه
wires هادی فلزی نازک
current carring wire سیم هادی جریان
semiconductor storage حافظه نیمه هادی
wire هادی فلزی نازک
n type semiconductor نیمه هادی نوع N
nonconductor جسم غیر هادی
nozzle guide vane تیغههای هادی یا راهنما
ohmage مقاومت هادی برق
lead in مدار هادی اشتعال
gallium arsenide قطعه نیمه هادی
semiconductor device دستگاه نیمه هادی
semiconductor memory حافظه نیمه هادی
superconducting computers کامپیوترهای مافوق هادی
acute شدید
intense شدید
two fisted شدید
keen شدید
hyperpyrexia تب شدید
sweltering شدید
slashing شدید
high wrought شدید
severe شدید
severer شدید
keenest شدید
vehemently شدید
rigorous شدید
draconic شدید
vehement شدید
incontrollable شدید
diametrical شدید
diametric شدید
violent شدید
severest شدید
vigorous شدید
intensive شدید
climacteric <adj.> شدید
grievous شدید
extensive شدید
raging شدید
towering شدید
drastically شدید
stalwart شدید
drastic شدید
strenuous شدید
inclement شدید
forcible شدید
sopping شدید
tough شدید
toughest شدید
tougher شدید
rugged شدید
stalwarts شدید
boisterous شدید
conductors وسیله هادی اجرا کننده
guides post نفر هادی مستقر شوید
conductor وسیله هادی اجرا کننده
quadrattrix راهنمای تربیع منحنی هادی
solid-state مربوط به وسایل نیمه هادی
photoconductor هادی حساس نسبت به نور
integrate semiconductor circuit مدار نیمه هادی مجتمع
metallic oxide semiconductor نیمه هادی اکسید فلزی
wave guide هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com