Dictiornary-Farsi | حفاظ پوشش محافظ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
shield	حفاظ پوشش محافظ
shields	حفاظ پوشش محافظ


Other Matches

shells	عامل محافظ حفاظ
shell	عامل محافظ حفاظ
shelling	عامل محافظ حفاظ
armor plate	حفاظ یا پوشش زرهی
hood	پوشش محافظ چیزی
hoods	پوشش محافظ چیزی
enclosures	پوشش محافظ برای وسیلهای
scattershield	پوشش محافظ کلاچ و پدال
dustcover	پوشش محافظ برای یک ماشین
enclosure	پوشش محافظ برای وسیلهای
radome	پوشش محافظ روی رادار یاانتن
case	پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
cases	پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
duct	لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
crash protected	دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escort	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector	محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorted	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts	محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
guarding	صفحه محافظ روکش محافظ
guard	صفحه محافظ روکش محافظ
guards	صفحه محافظ روکش محافظ
shield	بدنه محافظ دیواره محافظ
shields	بدنه محافظ دیواره محافظ
nickel clad sheet	ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bezel	پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
screening, screenings	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
comparative cover	پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
cuticle	پوشش مو پوشش شاخی
safeguarding	حفاظ
cover	حفاظ
mantelet	حفاظ
safeguards	حفاظ
safeguarded	حفاظ
safeguard	حفاظ
awnings	حفاظ
awning	حفاظ
covers	حفاظ
disposed	بی حفاظ
shelterless	بی حفاظ
coverings	حفاظ
sheltered	حفاظ
umbrella	حفاظ
umbrellas	حفاظ
shelter	حفاظ
coverture	حفاظ
bleak	بی حفاظ
bleaker	بی حفاظ
bleakly	بی حفاظ
bleakest	بی حفاظ
protected	در حفاظ
unsheltered <adj.>	بی حفاظ
sheltering	حفاظ
sconce	حفاظ
shelters	حفاظ
guidance	هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material	مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
soft missile base	سکوی بی حفاظ
snow fence	حفاظ برف
heat shield	حفاظ حرارتی
shelterer	دارای حفاظ
biological shield	حفاظ زیستی
sight defilade	حفاظ مگسک
protective plating	حفاظ فلزی
protective cover	روپوش حفاظ
keeper of magnet	حفاظ اهنربا
shielding	حفاظ کشیدن
magnetic screen	حفاظ مغناطیسی
dunnage	حفاظ کالاها
magnetic shield	حفاظ مغناطیسی
fender	نرده حفاظ
guardrail	سیم حفاظ
expose	بی حفاظ گذاردن
defilade	حفاظ مانع
exposes	بی حفاظ گذاردن
exposing	بی حفاظ گذاردن
metal conduit	لوله حفاظ
overhead cover	حفاظ بالای سر
magnet keeper	حفاظ اهنربا
spillway apron	فرش حفاظ
hangar	پناهنگاه حفاظ
take cover	حفاظ گرفتن
conduit	لوله حفاظ
hangars	پناهنگاه حفاظ
conduits	لوله حفاظ
fiber conduit	لوله حفاظ فیبری
rigid metal conduit	لوله حفاظ سخت
flexible conduit	لوله حفاظ نرم
magnetic screening effect	اثر حفاظ مغناطیسی
flexible metal conduit	لوله حفاظ خرطومی
screens	دیوار تخته حفاظ
screening, screenings	دیوار تخته حفاظ
scabbard	حفاظ غلاف کردن
scabbards	حفاظ غلاف کردن
hang up <idiom>	حفاظ ،محکم کردن
facadism	حفاظ جلو ساختمان
hull down	بدنه پشت حفاظ
goggles	عینک حفاظ دار
roadstead	لنگرگاه بدون حفاظ
screened	دیوار تخته حفاظ
conduit bushing	بوش لوله حفاظ
depth charge armor	حفاظ بمب زیرابی
conduit bushing adapter	تبدیل لوله حفاظ
shields	حفاظ پیدا کردن
screen	دیوار تخته حفاظ
conduit elbow	زانویی لوله حفاظ
shield	حفاظ پیدا کردن
instrument with magnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
instrument for electromagnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
soft missile base	سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
instrument for electrostatic screening	دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
haul defilade	تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
hull defilade	تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
protected	در پشت حفاظ دارای جان پناه
redoubt	موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
guarded output	خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
hull down	قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
antisubmarine screen	پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
uncovers	برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering	برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncover	برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
screens	محافظ
preservative	محافظ
guards	محافظ
guarding	محافظ
preservatives	محافظ
guard	محافظ
keeper	محافظ
screening, screenings	محافظ
screen	محافظ
keepers	محافظ
shelterer	محافظ
screened	محافظ
herder	محافظ
guardians	محافظ
preserver	محافظ
guardian	محافظ
protective	محافظ
face guard	ماسک محافظ
protective switch	کلید محافظ
frigate	ناو محافظ
jet blast deflector	توری محافظ
escort guard	گارد محافظ
backing material	مواد محافظ
fender curbs	جدول محافظ
banch wall	دیواره محافظ
exposure suit	لباس محافظ
cowling	روپوش محافظ
parried	محافظ باش
bulwarks	دیواره محافظ
bulwark	دیواره محافظ
helmets	ماسک محافظ
parry	محافظ باش
conservator	نگهدارنده محافظ
parries	محافظ باش
helmet	ماسک محافظ
controlled atmosphere	گاز محافظ
parrying	محافظ باش
heel cut	محافظ پاشنه پا
guard plank	تخته محافظ
frigates	ناو محافظ
soil saving dam	سد محافظ خاک
preservative coating	روکش محافظ
protect fuse	فیوز محافظ
protective clothing	روپوش محافظ
protective contact	کنتاکت محافظ
protective cover	روکش محافظ
protective earthing	زمین محافظ
sustentacular	نگهدارنده محافظ
casings	لوله محافظ
protective reactor	راکتانس محافظ
vizard	نقاب محافظ
squirrel cage	قفسه محافظ
surveillant	محافظ بپا
pod	پوسته محافظ
pods	پوسته محافظ
casing	لوله محافظ
shielded plate	صفحه محافظ
thoracopods	قفسه محافظ
guarding	محافظ گارد
guards	محافظ گارد
line choking coil	پیچک محافظ خط
keeper [protector] [presever]	نگاهدار [محافظ ]
line choking coil	پیچک محافظ
light shield	محافظ نور
guard	محافظ گارد
goggles	عینک محافظ
mouthguard	محافظ دندان
face mask	ماسک محافظ صورت
bib	محافظ گلوی شمشیرباز
bibs	محافظ گلوی شمشیرباز
chain case	جعبه محافظ زنجیر
windshield	شیشه محافظ باد
escort of the standard	گارد محافظ پرچم
windshields	شیشه محافظ باد
escort of the color	گارد محافظ پرچم