English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
strike pay حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
Other Matches
picketings اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
hunger strikes اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
hunger strike اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
light strike اعتصاب با اخطار کم مدت اعتصاب برقی
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
holdouts اعتصاب
turn out اعتصاب
holdout اعتصاب
tie up اعتصاب
sit-ins اعتصاب
strike اعتصاب
strikes اعتصاب
sit in اعتصاب
sit-in اعتصاب
stay in strike اعتصاب
tie-up اعتصاب
tie-ups اعتصاب
strike اعتصاب کردن
strikes اعتصاب ضربه
riot and civil commotion اعتصاب و تظاهرات
struck درحال اعتصاب
picket اعتصاب کردن
general strikes اعتصاب عمومی
to strike work اعتصاب کردن
strikes اعتصاب کردن
walk out اعتصاب کردن
pickets اعتصاب کردن
go on strike اعتصاب کردن
picketed اعتصاب کردن
general strike اعتصاب عمومی
strike اعتصاب ضربه
confrontational انجام اعتصاب
outed در حال اعتصاب
sit down اعتصاب کارمندان
to go on strike اعتصاب کردن
strikebound دچار اعتصاب
strikers اعتصاب کننده
striker اعتصاب کننده
knobstick خائن اعتصاب
strike-breakers اعتصاب شکن
strike-breaker اعتصاب شکن
hunger strike اعتصاب غذا
wildcat strike <idiom> اعتصاب کارگران
out در حال اعتصاب
out- در حال اعتصاب
sit-down اعتصاب کارمندان
official receiver اعتصاب رسمی
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
they are on strike اعتصاب کرده اند
out law strike اعتصاب غیر قانونی
strikes اصابت اعتصاب کردن
blacklegs کارگر اعتصاب شکن
strike اصابت اعتصاب کردن
to go on a hunger strike اعتصاب غذا کردن
blackleg کارگر اعتصاب شکن
walkout اعتصاب ,ترک جلسه
walkouts اعتصاب ,ترک جلسه
official receiver اعتصاب باجایزه سندیکا
hunger-striker اعتصاب غذا کننده [زن ] [مرد]
strike تصادف و نصادم کردن اعتصاب
finks اعتصاب شکن جاسوسی کردن
go out اعتصاب کردن دست کشیدن از
strikes تصادف و نصادم کردن اعتصاب
fink اعتصاب شکن جاسوسی کردن
sick-out اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
sick-outs اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
picketed اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
pickets اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
picket اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
He warned he would go on a termless hunger strike. او [مرد] هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
srcc commotions civil riotsand ,strikes اعتصاب شورش و اشوبهای داخلی
strike اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
letters patent نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
ticket of leave سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
casual labour کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود
money list لیست پرداخت حقوق
payroll program برنامه پرداخت حقوق
pay day روز پرداخت حقوق
pay roll لیست پرداخت حقوق
payroll system سیستم پرداخت حقوق
pay order لیست پرداخت حقوق
pay-days روز پرداخت حقوق
pay-day روز پرداخت حقوق
regular payment of salaries پرداخت حقوق بطورمرتب
duties paid حقوق گمرکی پرداخت شده
payroll لیست حقوق صورت پرداخت
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ddp paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
precedents نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
out of bond کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
copyrights که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyright که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
tonnage حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
freight payable at destination هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
payment on account آنچه علی الحساب پرداخت میشود
fpad هزینه حمل درمقصد پرداخت میشود
pos محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
PGP یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
withholding tax مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding taxes مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
promotion money دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
ransoms وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
wharfage وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
toll traverse وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
ransom وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
premium مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premiums مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
docl pass گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
appearance money پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
postpaid پاکت تمبردار یا امانتی که قبلا مخارج پست ان پرداخت میشود
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
bills اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
feather-bedding مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather bedding مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
conflict of lows در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
declaratory judgment حکمی است که در ان حقوق عدهای تثبیت واعلام میشود لیکن هیچ دستور اجراییی را که از نظراختتام دعوی موثر در مقام باشد متضمن نیست
class a agent officer افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
commision agent نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
reports گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
assemble capital stock بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
charges forward هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
reputed owner در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
public international law حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
timed ایام
times ایام
time ایام
detention of pay ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
holy day ایام متبرکه
running days ایام هفته
days of grace ایام مهلت
christmastide ایام کریسمس
f. times ایام قدیم
ball ایام خوش
on the other hand ازطرف دیگر
on the other hand <adv.> ازطرف دیگر
otherwise <adv.> ازطرف دیگر
parsonally ازطرف خود
edgeways ازطرف لبه
on the other side <adv.> ازطرف دیگر
withil ازطرف دیگر
by the same token <adv.> ازطرف دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> ازطرف دیگر
beside ازطرف دیگر
alternatively <adv.> ازطرف دیگر
apart from that <adv.> ازطرف دیگر
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
progress payment پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
workmen's compensation insurance بیمهء ایام کار
vacationer گشتگر ایام تعطیلات
leaves of absence ایام ترک خدمت
workweek ایام کار درهفته
vacationist گشتگر ایام تعطیلات
dole حق بیمه ایام بیکاری
leave of absence ایام ترک خدمت
triduum سه روز ایام ثلاثه
feria یکی از ایام هفته
matte فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
order [placed with somebody] سفارش [ازطرف کسی]
hall mark نشان عیارکه ازطرف
order [placed with somebody] دستور [ازطرف کسی]
lay day ایام بارگیری و باراندازی کشتی
laydays ایام بارگیری و باراندازی کشتی
Yuletide ایام عید تولد عیسی
salad days ایام جوانی وبی تجربگی
pay as you go principle اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
blue collar کارگری
blue-collar کارگری
proletarian کارگری
laboring کارگری
matronymic اسم مشتق ازطرف مادر
regius professor استاد منصوب ازطرف پادشاه
pronunciamento بیانیهای که ازطرف شورشیان منتشرمیشود
halcyon ایام خوب گذشته روز ارام
ash wednesday اولین روز ایام روزهء مسیحیان
whitsuntide سه روز اول ایام عید گلریزان
protective duty حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
labor unions سندیکای کارگری
union <adj.> سندیکای کارگری
labor unions اتحادیه کارگری
dictatorship of proletariat خودکامگی کارگری
union <adj.> اتحادیه کارگری
labor movement جنبش کارگری
labor movement نهضت کارگری
trades unions اتحادیه کارگری
labor نیروی کارگری
labor organization سازمان کارگری
labor union سندیکای کارگری
trade union اتحادیه کارگری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com